مصاحبه با دکتر پژوهش در بررسی مباحث کنفرانس شیکاگو 2013 (بخش اول )
بهائیت در ایران : در 29 و 30 اوت و اول سپتامبر کنفراسی از سوی تشکل انجمن دوستداران فرهنگ ایرانی در شیکاگو امریکا برگزار گردید . با توجه به تفاوتهای این کنفرانس که از آن با عنوان کنفراس بیست سوم یاد میشود با کنفرانسهای قبل از آن یکی از سایتها مطالبی را در قالب مصاحبه از مباحث مطرح شده در این کنفرانس منتشر نموده که علیرغم گذشت زمان برگزاری انا بدلیل اهمیت به نطظر کاربران محترم میرسد
سوال : لطف بفرمایید توضیحاتی را درباره کنفرانس شیکاگو،نحوه برگزاری،موضوع آن و شرکت کنندگانی که در این کنفرانس شرکت کردند بفرمایید بعد به سراغ محتوای این کنفرانس می رویم.
دکترپژوهش: یک انجمنی در تشکیلات بهایی به وجود امده به نام «انجمن دوستداران فرهنگ ایرانی» این انجمن هر ساله یک کنفرانس برگزار میکند در امریکا که ظاهرا بحث های مربوط به فرهنگ ایرانی را مطرح می کند. این انجمن در سال 2013 هم یک نشست برگزار کرد در واقع بیست و سومین نشستش بود که حدود دهه اول شهریور سال 1392 که مصادف می شد با 29 و 30 اوت و اول سپتامبر .
کنفرانس بیست و سوم با همه کنفرانس های سال های قبلشان یک تفاوت عمده داشت این تفاوت عمده مربوط به این بود که یک سری از افراد اپوزیسیون ایران در خارج از کشور را هم دعوت کرده بودند و برای آنها هم سخنرانی گذاشته بودند . از سکولارها مثل اسماعیل نوری علا و اینها هم سخنرانی هایی در حوزه سیاست مطرح کردند خب ممکن بود گفته بشه که ایا خود برگزار کنندگان بهائی کنفرانس هم وارد سیاست شدند یا نشدند. رییس این کنفرانس یک فرد شناخته شده ای بود به نام دکتر شاپور راسخ که کسانی که مطلع بوده باشند می دانند که ایشان یکی از صاحب منصبان سازمان برنامه و بودجه در رژیم پهلوی بود و بعد از انقلاب ایران را ترک کردند و در امریکا ساکن شدند و ایشان اداره کننده این کنفرانس بود. ایشان هم در سخنرانی افتتاحیه اش و هم در سخنرانی اختتامیه اش وارد بحث سیاست شد. حالا ممکن است بگویید که ایا ورود به مسئله سیاست یک چیز عجیبی است که ایرانیان خارج از کشور وارد مسائل سیاسی شوند ان هم در چنین کنفرانسی.
این ازین نظر عجیب است که این کنفرانس از سوی بهائی ها برگزار شده و3000 نفر از بهائیان را از سراسر دنیا جمع کرده بودند. تصور یک سمینار 3000نفره را در یک سالن بزرگ بکنید این مثل یک حزب می شود ان هم وقتی از سراسر کشورهای دیگر اینها را فراخوان کنند
طبیعتا اینها ادم های خاصی را در سراسر دنیا در یک جایی جمع کنند و شروع کنند بحث های سیاسی کردن و موضوع بحثم این باشه که باید در حکومت ایران یک تغییرات اساسی و عمده ایجاد بشود و باید زیر ساخت های حکومت ایران عوض شود و این اساسا" مسائل سیاسی است و اصلا احزاب تشکیل می شوند تا یک انقلاب بکنند یا اصلاحات کنند در نظام حاکمه. کار حزب این است یک حرکت سیاسی است برای اینکه بگوید این حکومت فعلی این اشکالات را دارد من تلاش می کنم این حکومت را عوض کنم اصلاحاتی انجام بدهم انقلابی انجام دهم کار احزاب همین است دیگر . کاری که در این کنفرانس انجام گرفت این بود که چه سخنرانان اصلی مثل اقای شاپور راسخ چه سخنرانان مهمان مثل اسماعیل نوری علا و یک سری دیگر از اعضای اپوزوسیون مثل جهان بگلو یا نوری زاده از لندن. علیرضا نوری زاده یک فرد مشهور اپوزوسیون خارج از کشور اینها را دعوت کرده بودند و براشون وقت گذاشته بودند و اینها هم امدند برای تغییر ساخت ها و زیر ساخت های حکومت ایران در اینجا سخنرانی کردند
بازهم ممکن است بگویید این یک چیز معمولی هست که ممکن است ایرانیان در خارج از کشور دور هم جمع شوند و در مورد سیاست کشورشان که مورد علاقه شان هست حرف بزنند. ایا این چیز عجیبی است؟ عجیبیش این است که شما متوجه شوید که در بهائیت هر گونه دخالت در سیاست حرام است. عدم دخالت در سیاست یکی از اصول مشخصه بهائیت است . اصلا بهائیت افتخار می کند بگوید که یکی از اصول اساسی این ایین عدم دخالت در سیاست است.
سوال : گفتاری از بها الله یا عبدالبها در این زمینه داریم؟
دکتر پژوهش:بله ما حرف های صریحی از رهبران بهائی داریم که هر کس در سیاست دخالت بکند همین برای بهائی نبودن او کافی است مثلا شوقی افندی که یکی از رهبران بهائی است می گوید : معاذالله از مداخله در امور سیاسی! احبا یعنی بهائیان باید به کلی از این شئون برکنار باشند و از هر وظیفه ای که منجر به مداخله در امر سیاست شود بیزار گردند! یعنی بهائی باید بیزار باشد از مسائل سیاسی. معاذالله اگر در امور سیاسی دخالت کند به کلی باید از شئون سیاسی درکنار باشند
درجایی دیگر شوقی افندی میگوید به نصوص قاطعه الهیه در امور سیاسی ابدا مداخله ای نداریم و رایی نزنیم ایشان میگوید که نفسی از بهائیان اگر بخواهد در امور سیاسیه در منزل خویش یا محفل دیگران مذاکره کند اول بهتر است که نسبت خود را ازین امر یعنی بهائیت قطع نماید و جمیع بدانند که تعلق به امر ندارد.
خب دیگر از این صریح تر؟ هر کسی در سیاست دخالت کرد بهائی نیست اگر کسی میخواهد در سیاست دخالت کند اول نسبت خودش را با این امر قطع کند و بعد برود در سیاست دخالت کند. وقتی بهائیت چنین مطلبی را جزو تعالیم خودش میداند ان وقت یک کنفرانس 3000 نفره از تمام دنیا آدم های بهائی را می آورد انجا و هم رئیس کنفرانس و هم سخنرانان حرف میزنند در مورد مسائل سیاسی و تغییر رژیم یک حکومتی و بعد چقدر هورا می کشند در این کنفرانس . وقتی مثلا شاپور راسخ می گوید زیر ساخت های حکومت ایران باید عوض شود و در سیاست دخالت می کند تا چند دقیقه به طور ممتد کف میزنند برای آقا!
وقتی اقای اسماعیل نوری علا ویا علیرضا نوری زاده این افراد شاخص در اپوزیسیون و سکولار خارج از کشور می آیند و بحث های سیاسی مطرح می کنند با استقبال آدم ها روبرو می شود مثل احزاب دیگر که طرف یک شعار سیاسی می دهد و بقیه کف میزنند و هورا می کشند.عین همین در کنفرانس شیکاگو انجام گرفت.