بهائیت در لسوتو
بهائیت در ایران : قاره پهناور افریقا ، داستانی تلخ و غم انگیز از غارت منابع طبیعی و به بردگی کشیدن سیاهان مظلوم آن دارد. خوشبختانه پس از جنگ جهانی دوم، با گسترش مبارزات آزادیخواهانه و استقلال طلبانه، مردم آفریقا با تقدیم میلیونها کشته و مجروح به تدریج موفق شدند زنجیرهای اسارت را پاره کنند و گوهر استقلال خود را از کف استعمارگران بیرون آورند.
اما پس از استقلال هم رژیمهایی بر اکثر این کشورها حاکم بودند که در باطن از منافع سلطه گران و صهیونیستها، حفاظت و با هر حرکت آزادیخواهانه به شدت مقابله می کردند. در این شرایط بهائیان نیز در آفریقا فعال بودند که برای بررسی نقش آنان در کشورهای مختلف 8 مطلب را در پایگاه درج نمودیم اینک به حضور بهائیان در کشور کوچک در افریقای جنوبی ، لسوتو می پردازیم :
این کشور در مرکز آفریقای جنوبی قرار دارد. بدقت به نقسه موقعیت جغرافیائی لسوتو نگاه کنید ، کشوری که تنها با کشور افریقای جنوبی مرز دارد . در سال 1966 استقلال یافته و در همان سال به عضویت سازمان ملل متحد در آمده است، اما به دلیل موقعیت ویژه جغرافیایی، در سیاست خارجی، همواره تحت تأثیر آفریقای جنوبی است(1) که در آن زمان رژیم تبعیض نژادی بر آن حاکم بود و با اسرائیل نیز روابط بسیار دوستانه داشت.
بهائیان در این کشور نیز به فعالیت پرداختند و برای ایجاد اطمینان و حسن ظن، به ملاقات مسئولان آن رفتند و از جمله پادشاه لسوتو «بی هنگ سیت سو» ملقب به موشوشوی دوم، جمعی از بهائیان را در 15 فوریه 1972 در قصر سلطنتی به حضور پذیرفت و به گرمی پذیرایی کرد.
در این ملاقات که حدود 50 دقیقه به طول انجامید؛ جملاتی بر زبان اعلیحضرت جاری شد که بیشتر به طنز شباهت دارد. به نوشته نشریه رسمی محفل بهائیان ایران: پادشاه لسوتو سؤالات متعدد درباره ی وضع امر بهائی در لسوتو و هدف دیانت بهائی به طور عموم مطرح کرد. وقتی که به پادشاه در باره اصل وفاداری به حکومت، مطالبی گفته شد پادشاه در جواب گفت: اگر تمام جهان بهائی شوند، برای زمامداران و پادشاهان، حکومت بسیار آسان خواهد بود. (2)
پی نوشتها :
1. اطلاعات کلی درباره کشورهای آفریقایی، اداره ششم سیاسی وزارت خارجه، شهریور 1355، ص 97.
2. اخبار امری، سال 1351، ش 5، ص 152.