هنر انگلیسی
بهائیت در ایران : نظريه هرج و مرج سازنده را آمريکاييها ارائه ميدهند ولي انگليسيها بازيگر اصلي آن را توليد ميکنند، بايد از هنر انگليسي برحذر بود و از شرّ آن هنر و هنرمندان انگليسي دوري جست و آن را ايزوله کرد.
اين يک مزيت و هنر واقعي و برجسته است که برخي کارها و اقدامات فقط از عدهاي خاص بر ميآيد و ديگران را پشت سر ميگذارند. اين قابليت رفتاري، عرصههاي محدودي ندارد و تمام شئون زندگي را در بر ميگيرد. بعنوان مثال مردم ايران همواره در طول تاريخ، فرهنگدوست، مهربان، تمدنساز، علم پرور و سخاوتمند بوده و براي ارزشهاي اخلاقي و اعتقادي از جان و مال، مايه گذاشتهاند. ملل شرق آسيا، ملتهاي سختکوش، قانع، وطندوست، خدوم و به ارزشهاي اخلاقي و اعتقادي هم پايبند بوده و تمدنهاي کهن را ساختهاند.
ملتهاي غربي از اروپا و آمريکا که ريشه انگليسي دارند هم، همانند ديگر ملل جهان ويژگيها و شاخصهاي ويژه رفتاري دارند.
انگليسيها در بين ملل غرب، جامعهاي فعال، مرموز، دنيا دوست و مالپرست و پر تلاش و برنامهريزند. يکي از ويژگيهاي انگليسيها و بويژه جريانهاي حکومتي و سياسي، قابليت سلطهگري است که در امور رسانهاي و تبليغاتي، پايه توانمنديهاي ويژه را تشکيل ميدهد.
در جهان کسي همانند انگليسيها در سخن پراکني و فعاليت رسانهاي، هنرمند نيست و در طراز آنها قرار نميگيرد. آمريکاييها در پروژههاي رسانهاي خود در قبال ايران اسلامي و يا حوزههاي ديگر جهاني، نمره خوبي نميگيرند و هميشه مجبور شدهاند تا با بنگاههاي سخنپراکني انگليسي قرارداد اين کار را ببندند و به انگليسيها تکيه کنند. اين هنرمندي تا جايي است که به اصطلاح رايج، گنجشک را رنگ کرده و بهنام قناري به همگان ميفروشند. آنچنان کلاه سرتان ميگذارند که نه تنها متوجه نميشويد بلکه خوشحال هم ميشويد!! لذا بهترين دانشکدههاي علوم اجتماعي و رسانهاي و ارتباطات و بهترين اساتيد علوم اجتماعي و رسانهاي و ارتباطات را بايد در انگليس جستجو کرد.
آنچه مهمتر است و قصد داشتم در اين يادداشت بدان بپردازم، قابليت و توانمندي توليد جريانهاي ويژه جهاني است که انگليسيها (در کنار صهيونيستها) مزيت انحصاري در آن دارند. فراماسونري، سيستمهاي اطلاعاتي قدرتمند و کارآمد و برنامههاي دراز مدت آنها در کشورهاي گوناگون و خلاصه اينکه «مذهبسازي و توليد دين» از ويژگيهاي انحصاري آنهاست. البته يک نگاه پژوهشي معتقد است که صهيونيسم نيز ساخته انديشههاي انگليسي است. بهائيت، وهابيت و دزدان دريايي سومالي و آخرين نوع از توليدات جرياني و بزرگ و بينالمللي انگليسيها به وجود آوردن داعش است که ابزاري براي مهندسي جديد جغرافياي سياسي خاورميانه است.
در آينده پژوهيهايي که توسط قدرتها و کشورهاي مهم در جهان صورت گرفته همه ميخواهند بدانند که در دهههاي آينده چه رخدادهايي به وقوع خواهد پيوست و چه شاخصها و ويژگيهايي به همراه خواهند داشت و چه عناصري بر آن حاکم است. اين تلاشها براي اين است که هريک از اين قدرتها و کشورها ميخواهند فرمول اثرگذاري بر آينده و تحولات آن را کشف کنند و پيشاپيش براي آن برنامهريزي نمايند. انگليسيها براي ساماندهي حوزههاي استعماري خود که در گذشته در آن فعال بوده و يا براي منافع انگليس حائز اهميت است از داعش و دزدان دريايي استفاده ميکنند.
حسابهاي بانکي، ارتباطات بيسيم فرماندهي، ابزارهاي ارتباطي، سلاحهاي پيشرفته و به کارگيري شده توسط دزدان دريايي، همگي انگليسي هستند و با اين جنگ زرگري و پرسود و آبراهها و قواعد و قوانين جديدي که بايد بر آن حاکم شود و يا با آن مديريت شوند، در راه هستند که انگليسيها آن را تدارک ميکنند.
اين هم نوعي فرهنگسازي است و يا نوعي تخريب تمدن جهاني است که دستپرورده انگليس، سرآمد جنايت، فساد و رفتارهاي ضد بشري هستند. صهيونيسم که حداقل در يکصد سال گذشته بزرگترين تراژدي جهاني در اشغالگري، قتلعام و نسلکشي و فساد است و داعش که امروز همه نسبت به رفتار شنيع و وحشي آن به واکنش رسيدهاند و موجبات نگراني همه را فراهم کردهاند و يا وهابيت که اساس انديشه و پرورش تروريسم القاعدهاي و اکنون هم داعش است و بنيان خود را همانند صهيونيسم بر تکفير ديگران گذاشته تا خونريزي ديگران راحتتر محقق شود.
داعش هم که نوع جديدي از وهابيت تکفيري است با شناسنامه انگليسي-صهيونيستي وارد بازار سياست و مناسبات جهاني و منطقهاي شده و آنچه جالب است اينکه همه از آن نگرانند ولي اسرائيل و انگليس بيشترين بهره را از آن ميبرند. نظريه هرج و مرج سازنده را آمريکاييها ارائه ميدهند ولي انگليسيها بازيگر اصلي آن را توليد ميکنند و در يک بازي «تام وجري» نتيجه مطلوب را از آن حاصل ميکنند.
اين هنر انگليسي ابزارهاي ديگري هم توليد ميکند که پياده نظام انديشهورزي و جريانسازي در «محيطهاي پيرامون» و «جوامع هدف» است که بايد در کنار ابزارهاي نخبگي و رسانهاي به مديريت ديگر جوامع وارد شده و آن را در کنترل بگيرند.
معمولاً در جهان همه انسانها از هنر و هنرمندي لذت ميبرند ولي بايد از هنر انگليسي بر حذر بود و از شر آن هنر و هنرمندان انگليسي دوري جست و آن را ايزوله کرد.