استدلال من یظهرالهی علی محمد باب به یک آیه از قرآن
بهائیت در ایران : یکی از شبهاتی که بهائیان پیرامون نسخ اسلام بیان میکنند و در آن به آیهای از قرآن تمسک و استدلال میکنند آیه سوره حج است که خداوند میفرماید: «وَیَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذَابِ وَلَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ ۚ وَإِنَّ یَوْمًا عِنْدَ رَبِّکَ کَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ (حج/۴۷)». گلپایگانی از بزرگان بهائیت در کتاب فرائد خود این آیه را چنین معنی میکند: «شتابزده از تو میخواهند، هیچگاه خداوند خلف وعده نمیکند و یک روز در پیش خداوند به اندازه هزار سال به شمارش شماست». و در توضیح میگوید: «مردم در زمان رسول الله، با شتاب زیاد عذاب میخواستند، چنانچه آیات بسیاری گواه این مطلب است. در این آیه خداوند در پاسخ آنان میفرماید عذاب شما در روز قیامت است و او پس از هزار سال خواهد آمد؛ و چون دویست و شصت سال که تاریخ وفات حضرت امام حسن عسكري (علیهالسلام) است به آن بیفزائیم، میشود هزار و دویست و شصت که همان روز دعوت و بعثت علیمحمد خواهد بود. پس او پیغمبر است و با آمدن او قیامت اسلام بر پا شده است.
و اما پاسخ: این سخن از چند جهت غلط و نادرست است:
- بنابراین معنائی که گلپایگانی کرده، بایست مبدأ هزار سال را از زمان نزول این آیه گرفت، نه از روز وفات حضرت امام حسن عسکری (علیهالسلام)، گرچه روز وفات ایشان روز اتمام دین اسلام باشد. زیرا وعده نزول عذاب بر شتاب کنندگان ربطی به روز اتمام دین اسلام ندارد. و بنابراین مبنا هزارسال بعد از نزول این آیه تقریباً سال ۱۰۰۹ هجری میشود که با زمان ادعای علیمحمد شیرازی بیش از دویست سال فاصله دارد.
- در سال (هزار و دویست و شصت) چه عذابی بر شتاب کنندگان در زمان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) که مرده بودند نازل شد؟ اگر منظور عذاب دنیوی است، آنان در آن تاریخ (تاریخ ادعای علیمحمد شیرازی) در دنیا نبودند و اگر منظور عذاب اخروی است، آن هم به آمدن علیمحمد نیازی نداشت زیرا هر کافر و بیکیشی با مرگ دچار عذاب اخروی میگردد.
- اگر از طرف گلپایگانی دفاع کرده و بگوئیم منظور از معذبین، آن شتاب کنندگان نیستند که در صدر اسلام مرده و از بین رفتهاند، بلکه مراد آیه هر کافری که در مرام و مسلک و راه و روش با آنان شریک باشد، و چنین اشخاص در دوره علی محمد باب هم زیاد بودند؛ پس میپرسیم مراد از اینکه با رسیدن سال ۱۲۶۰ و بعثت علیمحمد و نسخ اسلام، مشرکین و کفار (معذب) میشوند چیست؟ اگر منظور کشته شدن، زندان رفتن، در به در شدن و منفور شدن در انظار مردم و ملت است پس باید گفت گروندگان به باب معذب شدند نه منکرین او. و اگر منظور از عذاب همان نپذیرفتن و کافر بودن به اوست چنانچه بهاء میگوید: «بهشت شنیدن نغمه دلربا و نگاه کردن به جمال بی مثال من میباشد و جهنم دوری از حضور و محروم ماندن از فیض لقای من است». اینکه دیگر مدت هزار ساله و وعده روی یخ نمیخواست، و بسیار بیمعنی میباشد، هزار سال صبر برای چه؟ آیا توجیه عقلی دارد؟ اگر اینچنین بود باید آیه میگفت: منظور از عذاب که به شما وعده دادیم، همین کفر و شرک و انکار شماست. زیرا به گمان اینان همانگونه که انکار و دوری از حضور باب و بهاء عذاب و جهنم است، انکار هر پیغمبری چنین است آنان هم که منکر فرمودههای پیغمبر اسلام بودند. اگر بناست این آیه مبارکه قرآن از معنی حقیقی خود منسلخ شود و به دلخواه هر کسی تفسیر گردد، پس بهتر است معنی شود که آمدن باب و بهاء همان عذابی است که آن روز وعده داده شده. اما معنی حقیقی آیه مبارکه: باید دانست دین مقدس اسلام مانند سایر ادیان حقه گذشته چون به جهانیان وعده پاداش نیکوکاران و کیفر عذاب تیره دلان و بدکاران را داد و با صراحت کامل از آمدن روز رستاخیز و قیامت سخن گفت و تعالیم و احکام خود را بر این پایه استوار کرد. کفار و مشرکین برخی از روی تعجب و شگفتی و بسیاری به منظور تمسخر و استهزاء درباره روز رستاخیز و چگونگی آن و هنگام آمدن و محل وقوعش بارها به پیغمبر اسلام رجوع نمود با شتاب و عجله آمدن چنین روز و نزول آنچنان عذاب را از وی درخواست میکردند و در جواب آنان این آیه نازل شد. و این آیه هیچ ربطی به آنچه گلپایگانی (مبلغ بهائی) به آن اشاره کرده ندارد.