رهبری بیتالعدل در بهائیت چگونه شکل گرفت؟
کوتاه و خواندنی
بهائیت در ایران برداشت شده از پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب: عبدالبهاءبه عنوان سامان دهندهی اصلی و دومین رهبرفرقهی بهائیت، نظم اداری و تشکیلات سازمانی این فرقه را در سه رکن ترسیم نموده است: رکن اول مؤسسهی ولایت امر، رکن دوم مؤسسهی ایادی امرالله، رکن سوم بیوت عدل (محلی، ملّی و بینالمللی).[۱] وی رکن اول را در وجود نوهی دختری خویش شوقیافندی و بیست و سه نفر از اولاد ذکور و ذریه وی قرار داد که با عقیم ماندن شوقیافندی این رکن از تشکیلات بهائیت تعطیل و به دست فراموشی سپرده شد. رکن دوم که برای معاونت و ترویج امر بهائی از طرف عبدالبهاء تعیین شده است در مدت سی و شش سال ولایت شوقی بر بهائیت، به فعالیت خود ادامه داد اما با مرگ شوقافندی، به دلیل آنکه عزل و نصب ایادی امرالله از اختیارات ولیامر بهائیت بود و پس از مرگ شوقی ولی امری در کار نبود، مؤسسهی ایادی امرالله مضمحل و منحل شد و دومین رکن اساسی تشکیلات بهائیت نیز به سرانجام نرسید. سومین رکن تشکیلات بهائیت، هیأتهایی هستند که در سخنان حسینعلیبهاء و جانشینان وی،بیتالعدل لقب گرفتهاند. این هیأت در سه سطح بینالمللی، ملّی و محلی پیشبینی شدهاند. امروزه بهائیان از بیتالعدل بینالمللی به بیتالعدل اعظم و بیتالعدلهای ملّی و محلی به محافل روحانی ملّی و محلی یاد میکنند. اعضای بیتالعدل اعظم ۹ نفر مرد بهائیاند که برای مدت پنج سال از طرف اعضای محفلهای ملّی انتخاب میشوند. از نظر پایهگذار و رهبران اصلی فرقهی بهائیت اعضای بیتالعدل اعظم اُمنای خداوند و معصوم از خطا هستند.[۲] و حکم آنان وحی الهی و حکم خدا محسوب میشود و مخالفت با آنان، مخالفت با خداست [۳] و آنها ملهم به الهامات غیبی هستتند.[۴]
بهائیان این هیأت و تشکیلات را وسیلهی اتحاد و وحدت عالم میدانند[۵] و معتقدند بیتالعدل اعظم و زمان تأسیس آن، وعدهی دانیال نبی است و نیز عامل نفوذ و تأثیر در مسیر تاریخ است.[۶] در سال ۱۹۵۱ میلادی از طرف شوقیافندی هیأتی به نام «جنین بیتالعدل» منصوب شدند، از آنجا که انتصاب این هیأت با وصیت عبدالبهاء و دستورات قبلی او و پدرش مطابقت نمیکرد با مخالفت عدّهای از بهائیان روبهرو شد اما تا زمان مرگ شوقی به کار خود ادامه داد، بعد از شوقی، چون ولیامری نبود تا ریاست بیتالعدل را به عهده بگیرد، میسین ریمی آمریکایی سرپرست جنین بیتالعدل که از طرف شوقی به این مقام منصوب شده بود و بقیه اعضای آن، به خصوص روحیه ماکسول (همسر شوقیافندی) بر سر جانشینی ولیامرالله اختلاف کردندکه در نتیجهی آن، میسین ریمی از جنین بیتالعدل استعفا کرد و شاخهی جدیدی در بهائیت با عنوان ریمیهی بهائیه به وجود آوردو ریاست جنین بیتالعدل و تشکیلات بهائیت در حیفا را روحیه ماکسول همسر شوقی به عهده گرفت. سرانجام در سال ۱۹۶۳ با حضور ۵۶ محفل روحانی ملّی در لندن، اولین اعضای هیأتبیتالعدل اعظم انتخاب شدند. این هیأت که مقرش در شهر حیفا و در دامنهی کوه کَرمل در فلسطین اشغالی است دارای زیر مجموعههایی مانند: هیأت مشاورین قارهای، دارالتبلیغ بینالمللی بهائی، مؤسسه رفاه بینالمللی، شعبهی امر سازمانملل، صندوق بینالمللی بهائی و... است.[۷] رهبران اصلی فرقهی بهائیت وظایف و اختیارات بیتالعدل اعظم را چنین ترسیم نمودهاند: الف: تشریع و تغییر احکام مسلک بهاء و تطبیق آن با مقتضیان زمان[۸] ب: حل جمیع امور مشکل و مبهم و مسائل اختلافی بهائیان[۹] ج: تعیین حُکام و مُبلّغین و ادارهی امور سیاسی و اقتصادی محافل ملّی و محلی؛ د: مرجعیت کل امور بهائیان و مأمور به هدایت جامعه بهائی و پیشرفت مسلک بهاء.[۱۰]
پینوشت:
[۱]. ج. اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ترجمهی سلیمانی، بیجا، دارالنشر البهائیه، ریودوژانیرو،۱۵۴ بدیع، ۱۹۸۸م،ص۲۹۰.
[۲]. حسینعلینوری، اشراقات، خطی، بیتا، ص۲۷.
[۳]. غلامعلی دهقان، ارکان نظم بدیع، ص۱۹۰.
[۴]. حسینعلینوری، الواح بعد از اقدس، بیجا، لجنهی ملّی نشر آثار امری، ۱۹۸۰م، ص۳۷.
[۵]. مرکز جهانی بهائیت (بیتالعدل اعظم) قرن انوار، ترجمهی هوشنگ فتح اعظم، ص۸۱.
[۶]. همان، ص۸۱-۸۰.
[۷]. همان، ص ۱۰۳-۸۳.
[۸]. حسینعلینوری، اشراقات، خطی، بیتا، ص۲۷.
[۹]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینهی حدود و احکام، بیجا، مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، ۱۲۹ بدیع، ص۱۷۳.
[۱۰]. همان، ص۲۹.