در میان فرقه های فعال در ایران، شباهتهای بسیاری میان فرقه جونز با فرقه بهائیت وجود دارد. فرقهای که در بحرانهای اجتماعی- اقتصادی دورهی قاجار پا گرفت و سیاسی شد. همان طور که جونز پیروانش را در بحرانهای اقتصادی یافت. و در اجتماع آمریکا شکل و شمایل بخشیده و در واپسین گردنه نیز همه را به کام مرگ کشاند .
بهائیت-جریان وابسته به استعمار-، از زمان شکلگیری تاکنون به هرآنچه میتوانست متشبث شد تا شاید رنگ و بوی غیر سیاسی و غیر تشکیلاتی به خود بگیرد، اما هیچ وقت نه توانست و نه میتواند، چرا که دارای ماهیتی تشکیلاتی مخوف و ساختار یافته است. چه آن روزی که مشت خود را برای امیرکبیر باز کرد، یا زمانی که در دوره پهلویها مناصب سیاسی- نظامی، امنیتی را قبضه کرد و چه آن زمان که در کوران جنگ نه تنها تجاوز متجاوزین بعثی را به کشور محکوم نکرد، بلکه به مشموالن نظام وظیفهاش دستور سازمانی داد تا از شلیک به دشمن خودداری کنند. امروز نیز پیروان این تشکیالت صهیونیستی هم چون گذشته باید مطیع محض باشند زیرا در غیر این صورت، از سوی دستهای چدنی تشکیلات، به اشد مجازات محکوم شده و هزینهی انتحار را باید به جان بخرند
واقعیتهای موجود نشان میدهد که وعدههای سران بهائیت سرابی بیش نبوده و برنامه های کوتاه و بلند مدت این تشکیلات نتوانسته راهی برای برون رفت اعضاء از انسداد تشکیالتی بگشاید. اکنون مغز تشکیالت بیت العدل )مرکز جهانی بهائیت در سرزمینهای اشغالی به لحظه ی انتحار رسیده است.
وعده ی این روزهای بیت العدل انسان را به این اندیشه فرو میبرد که چقدر به وعده رسیدن به بهشت موعود جونز شبیه است. اگر از مشکلات و مصائب مختلف این تشکیلات بگذریم، سؤالی به ذهن متبادر میشود که آیا به راستی "عصر طلایی بهائیت" در جهان آغاز خواهد شد؟
آن چه مسلم مینماید این است که گزاره عصر طلائی بهائیت نقل محافلی تشکیالتی شده و قطعاً نمیتواند بدون انتحار و یا هزینه کرد تحقق پیدا کند چرا که انسداد، آینده ی محتوم همه فرقه هاست.
اینبار بیت العدل پذیرفته که باید از همه ی اصول موهومش عدول کند و برای اقناع پیروان خود، ضیافتهای روحانیش که در گذشته رنگ و بویی از مناجاتهای عبادی داشت را مکانی برای تبیین توهمی نوپا نماید.
بهائیت بیشک وارد دوران انتحار گردیده و پشت پردهی تشکیالت به صورتی عریان نمایان شده فلذا برای بقای خود دست و پا میزند. تابوی آویختن و آمیختن با سیاست، بیم ها با دستاویز فربه کردن پرونده حقوق بشر علیه ایران قرار گرفته و پولهای کلان تشکیلات بی پرده توسط سران، معاونین و مشاورین هزینه سازماندهی فرقه میشود، همان سرمایه هایی که از دوران پهلویها-به ویژه در دوران محمدرضا پهلوی-به تاراج رفت و در کشور غاصب اسرائیل سرمایه گذاری شد و وجوهات و کفاره هایی که همواره از بدنه فرقه کنده شده و به رأس آن تزریق میشود.
اکنون دیگر گریزی نمانده است جز آخرین گام و آن هم به سوی گردنه ی انتحاری بزرگ، انتحاری که تنها راه برون رفت از انسداد است. زیرا به فرموده رهبر معظم انقلاب تا نابودی صهیونیستها در سرزمین فلسطین اشغالی و در پی آن با خاک یکسان شدن تشکیالت بهائیت و آزادی آن سرزمین زمانی باقی نمانده است. (1)
پی نوشتها :
رهبر معظم انقلاب در دیدار هزاران نفر از اقشار مختلف مردم در تاریخ 1 شهریور 1394 با اشاره به جعلی بودن دولت صهیونیستی فرمودند: برخی صهیونیستها گفته اند با توجه به نتایج مذاکرات هسته ای، ۵۲ سال از دغدغه ایران آسوده شده ایم اما ما به آنها میگوییم شما ۵۲ سال آینده را، اصوالً نخواهید دید و به فضل الهی، چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت. بر گرفته از سایت ir.khamen