در ابتداي اين اثر، زندگينامه محمد باهري، تحصيلات و گرايشهاي سياسي او، مسووليتهاي اجرايي و فرجام كار باهري، به صورت مختصر بازگو شدهاند.
بيش از 150 قطعه نامه، گزارش و دستورالعمل منتشر شده توسط سازمانهايي چون؛ ساواك، دربار شاه و حزب رستاخيز، بين سالهاي 1336 تا 1357 به ترتيب تاريخ صدور، در كتاب "محمد باهري به روايت اسناد ساواك" آورده شدهاند.
محتواي اسناد و وقايع ذكر شده در آنها كه نياز به توضيح دارند، در قسمت پانوشت تشريح شدهاند.
محمد معتضد باهري، در سال 1295 و شيراز متولد شد. وي براي ادامه تحصيل به فرانسه رفت و مدرك دكتراي حقوق خود را از دانشگاه دولتي اين كشور و موسسه جرمشناسي اخذ كرد.
باهري بعد از شهريور 1320، در يك تحصن انتخاباتي وارد سياست و حزب توده شد. وي در سالهاي 1325 و 1326 به دليل عضويت در حزب توده شيراز مورد تعقيب قرار گرفت، به فرانسه فرار كرد و به ادامه تحصيل پرداخت. اما با ورود به دربار پهلوي، اين پرونده را مختومه اعلام كرد.
ماجراي برداشت پول از صندوق حزب توده و ادامه تحصيل با آن سرمايه در فرانسه، انعكاس زيادي در اسناد ساواك داشت. اما محمد باهري با نزديك شدن دوستانش به اسدالله علم و وساطت او به ايران بازگشت و در نظام پهلوي پيشرفت كرد.
دبيركلي حزب رستاخيز، عضويت در هيات امناي دانشگاه پهلوي، وزارت دادگستري در دوران نخستوزيري اسدالله علم و جعفر شریف امامی، عضويت در هيات موسس "بنياد فرهنگ ايران"، رياست سازمان بازرسي وزارت دربار و مشاور عالي دفتر مخصوص فرح پهلوي، از جمله مسووليتهاي اجرايي محمد باهري بودهاند. ولي معاونت وزارت دربار، يكي از مشاغل اصلي او محسوب ميشد كه آنجا را به مركز تبليغ فرقه بهائيت تبديل كرده بود. سستي اركان رژيم پهلوي، باعث فرار باهري و دوستانش در سال 1357 از ايران و مهاجرت آنها به كانادا شد. در سالهاي پس از انقلاب، خبر چنداني از باهري نبود تا اينكه خبر مرگ وي، سال 1386 در خارج از كشور منتشر شد.
در قسمتي از اسناد منتشر شده در بيستويكمين جلد از مجموعه "رجال عصر پهلوي" و در تاييد گرايش محمد باهري به فرقه بهائيت آمده است:
"مورخه 3/5/57 سپيد دشتي به باهري اظهار داشت كه آن كتابهايي كه من از شما خواستم نداديد. حالا من ميخواهم آنها را بگيرم و ببرم. شما مرا راهنمايي كنيد تا خودم تهيه كنم. باهري گفت: بگو من يادداشت كنم، ببينم چه كتابهايي است؟ سپيد دشتي گفت: سياح، مكاتب عبدالبهاء، تاريخ بهائيت و باب. باهري پس از يادداشت نمودن ليست كتب اظهار داشت: در حال حاضر، دستگاههاي ما همه تعطيل است...سپيد دشتي گفت: به فرض محال، من اين كتابها را ميتوانم در كتابخانه واشنگتن گير بياورم؟ باهري اظهار داشت: نه خير، گير نميآيد و در ايران هم چاپ نشده... در ايران ما حق چاپ نداريم والا بودجه را ميريختند و ميدادند چاپ كنند."
تصاويري از حضور محمد باهري در جلسات دربار، وزارت دادگستري و حزب توده، در پايان اين كتاب آورده شدهاند.