اقتصاد بهائیت در انقلاب اسلامی ایران
بهائیت در ایران به نقل از پایگاه حقیقت بهائیت:
بهائیت در سالهای پس از انقلاب به ویژه در دوره سازندگی وارد فعالیت اقتصادی جدی شد
و تا امروز هم در حال تقویت بنیه و عقبه اقتصادی خود است.
این فعالیت مختص به سرمایهگذاری نیست بلکه دفاع مالی و تجاری از حکومت غاصب
صهیونیستی را هم شامل میشود. کما اینکه بهاییان با در دست گرفتن برخی سرپلهای
اقتصادی و تجاری کشور به این هدف نزدیک شدهاند.
به طور نمونه کشور ما انواع آبمیوهها را تولید میکند و نیازی به واردات آبمیوه
ندارد. اما کمتر از 10 سال پیش به یکباره، نوعی آبمیوه خارجی که متعلق به
شرکتهای «وهابی» بود به جامعه وارد شد.
تزریق این محصول به بازار به حدی بود که در کمترین مدت و به شکل ناخواسته، ذائقه
ایرانی به سمت آن جلب شد. این شرکت وهابی به دست دولت اصلاحات و با مدیریت بهاییها
در ایران پا گرفت.
«ا.ع» شرکت عربستانی وابسته به وهابیت، امتیاز نمایندگی خود را در ایران به یک
بهائی به نام «ندیم سقاف» داد. این شرکت با جذب افراد مسلمان به عنوان کارمند، چند
سال است که در ایران فعالیت میکند.
شرکت مذکور شامل 2 کارخانه است. یکی کارخانه تولید ظرف و دیگری تولید آبمیوه. جالب
اینکه این محصول غذایی، علاوه بر کمک به بهائیت که طبق دستور مراجع حرام است، به
سلامت جامعه هم آسیب میرساند.
*از انتشار بیماری تا واردات دارو
این آبمیوه دارای ماده نگهدارندهای است که بنزوات سدیم (از مشتقات بنزن)
نام دارد. این ماده در نوشابه، سس و… هم زده میشود و چون به حالت سرد استفاده
میشود مضر نیست. ولی برخی تحقیقات نشان میدهد، از آنجا که در این آبمیوه، بنزوات
با درصد بالاتر از حد استاندارد و همین طور در حالت گرم بستهبندی میشود،
واکنشهای شیمیایی را به دنبال داشته که منجر به سرطان به ویژه برای زنان میشود.
از جمله مواد استفاده شده در این محصول، مادهای است که از خارج کشور تامین میشود.
برخی کارشناسان معتقدند، حالت خشک این ماده از نظر سازمان استاندارد و طبق نظر
وزارت بهداشت دارای مشکل است.
این ماده در داخل کشور و بعد از آنکه در مایع گنجانده شد و حالت تازگی یافت،
بستهبندی میشود. نکته اینجاست که این ماده باید در آب قرار بگیرد تا بدون مشکل
حالت جدیدی را پذیرا باشد. ولی در مورد این محصول، ماده مذکور در آب قرار نمیگیرد
و مستقیماً در مایع آبمیوه ریخته میشود.
بنابراین علاوه بر اینکه سرمایه جامعه را میبرند، سلامت جامعه را نیز به مخاطره
میاندازند. البته تنها بحث سلامت مطرح نیست، بلکه از زمانی که بیماری به وجود آمد،
نیاز به دارو را هم به دنبال خواهد داشت.
جالب اینکه «تیمسار ایادی» محرم اسرار محمدرضا پهلوی و از سران بهائیت، 80 شغل
داشته که یکی از آنها واردات انحصاری دارو به کشور بوده است. متأسفانه امروز هم
شرکتهایی توسط بهاییها تأسیس شده که به واردات دارو میپردازند.
*فعالیت با ویترین اسلام
نکته مهم این که خود بهاییها در ویترین و جلوی چشم قرار نمیگیرند. مثلاً یک
مسلمان را به عنوان مسئول شرکت معرفی کرده و با پوشش او نفوذ میکنند.
کما اینکه رأس این شرکت هم یک فرد بهایی نیست و به ظاهر مدیر عامل آن یک مسلمان
است. اما پشت این فرد، بهاییها مدیریت دارند. بنابراین شناسایی و برخورد با این
تحرکات بسیار پیچیده شده و همواره قابل انکار.
*از فعالیتهای تبلیغی تا جاسوسی
این گزارش میافزاید: در پوشش این شرکت، فعالیتهای ضدامنیتی هم مشاهده شده است.
چندی پیش یک فرد به عنوان همهکاره این شرکت از یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس
وارد ایران میشود. او که یکی از افسران اطلاعاتی بوده تا مرزهای غربی کشور
رفته و به تبادل اطلاعات نیز پرداخته است.
آن طور که در خبرها آمده بود این افسر اطلاعاتی که «ندیم سقاف» نام دارد، خود بهایی
است و در اواخر سال 87 بعد از آنکه مطلع شد هویتش در معرض فاش شدن است، از ایران
گریخت.
برخی کارکنان این شرکت در جریان فعالیتهای تبلیغی شرکت برای جذب آنان به این فرقه،
ضمن گزارش اقدامات تبلیغی این شرکت به نفع بهائیت، برای خروج خود از این مجموعه
دچار مشکلاتی شدهاند. چرا که این شرکت در ماههای ابتدائی بکارگیری نیروهای خود،
پیشاپیش از آنان استعفانامههایی را طلب میکرد تا در مواقع خاص آنان را بدون هیچ
مشکل قانونی اخراج کند.
«ح.ز»یکی از کارکنان این شرکت که از بدو تاسیس، به عنوان ویزیتور و با حقوق
غیرمعمولی مشغول به کار بوده، با گذشت زمان به ماهیت اصلی این شرکت پی میبرد و بعد
از استعفا، دست به افشاگری میزند.
وی میگوید: بعد از 5 ماه آقای «و» جزوههایی به نام «آئین و تشکیلات بهائیت» به
همه کارکنان داد که در آن توضیحاتی درباره جریان بهائیت داده شده بود و تاکید کرد
که کسی از محتوای این جزوه ها باخبر نشود، چون حاکمیت در ایران با ما مشکل دارد.
وی درباره فعالیتهای تبلیغی این شرکت و سوءاستفاده از کارکنان گفت: بعد از یک مدتی
که اعتماد ما و حمایت خانوادههایمان را به دست آوردند، خواستههای غیر معقولی را
پیش کشیدند. برای مثال، جابه جایی بستههایی با محتوای پوستر یا جزوه یا چیزهای
دیگر به دیگر استانهای کشور.
از من خواستند که این بستهها را به قم ببرم و آن را تحویل نماینده اصفهان بدهم و
مکان قرارها هم جلوی مسجد جمکران بود که من باز هم قبول نکردم. این زمانی بود که
ندیم سقاف وارد ایران شد و تغییراتی در کادر پرسنلی به وجود آورد. او با هفت نفر از
کارکنان دفتر فروش تسویه حساب و چند منشی جدید خانم مسلمان و بهائی استخدام کرد.
*بهائیت در بازار بورس
این گزارش حاکی است، بهائیت در بازار بورس امروز کشور حضور جدی دارد.
سرمایهگذاریهای تشکیلات توسط برخی افراد و در پوشش آنها صورت میگیرد؛ از جمله
ثابت پاسال و هژبر در چند دهه گذشته.
برخی تحقیقات و شواهد و قرائن موجود حاکی است که سرمایههای برخی افراد در
بورس، از ثروت شخصی تأمین نشده؛ حتی اصل پول هم متعلق به تشکیلات بهائیت است که به
طور امانی در اختیار برخی اشخاص حقیقی قرار میگیرد.
درصد کمی از سود حاصل از سرمایهگذاریها به اشخاص میرسد و قسمت اعظم آن متعلق به
بیتالعدل خواهد بود. به عنوان نمونه تاریخی میتوان به هژبر اشاره کرد که یک چوپان
بود و پیش از انقلاب توسط تشکیلات مورد شناسایی قرار گرفت.
مقتصد بودن این شخص مورد توجه قرار گرفته بود. هژبر در جریان انقلاب از کشور فرار
کرد و به کاراکاس گریخت. سپس تشکیلات سراغ او رفت که پولها را از او پس بگیرد. ولی
وی ممانعت و قضیه دریافت سرمایه را انکار کرد. در مقابل تشکیلات پسر او را ربود.
حدود 4
»
3 ماه پسر هژبر در اختیار تشکیلات بود. وقتی که وی از آزادی پسرش درمانده شد، با
بازگرداندن پولها فرزندش را پس گرفت. هژبر بعد از آن به زلاندنو رفت و به دامداری
پرداخت و دوباره تشکیلات به وی روی آورد و کار او رونق گرفت.
در همین رابطه و در داخل کشور برخی با ذوقزدگی از این اتفاق استقبال کردند و به
تعریف و تمجید از این شخص پرداختند. در صورتی که سرمایه کسی مثل هژبر را تشکیلات
بهائیت تأمین کرده بود.
حال این سئوال مطرح است که آیا بهائیان در سالهای گذشته
قادر به جایگزینی افراد دیگری به جای نمونههای تاریخی مذکور نشدند؟!