از حدود سال 1380 که اين نامه به دست رئيس جمهور داده مي شود يک جريان و تغييري در
بهائيت صورت مي گيرد.
بهائيت در دوره پهلوي با بهائيت در دوره ما خيلي متفاوت است .زيرا بهائيت دوره
پهلوي حدود 13 سال حاکميت در اختيارش بود و يک دولت داشت.
متني که در زير مي خوانيد گزيده اي از سخنراني يکي از کارشناسان امنيتي در حوزه فرق
ضاله ميباشد که در جمعي از دانشجويان صورت گرفته است. نظر به اهميت اين سخنراني
روشنگرانه گوشه هايي از آن بدون دخل و تصرف توسط نداي انقلاب منتشر مي شود.
تاريخچه
بهائيت
فرقه " بهائيت " زائيده سرويس هاي امنيتي استکبار است و به عبارت بهتر ، زائيده
سرويس صهيونيسم است . موسس اين فرقه شخصي به نام «سيد علي محمد شيرازي» است . وي
جواني بود که به دليل گرفتار شدن در يک سري توهمات ، اين فرقه را ايجاد کرد .
طبق
گفته آرتور کلوني – افسر اطلاعاتي انگلستان – فردي که انگليسي ها انتخاب کرده بودند
تا بتواند باب را بر سر ذوق بياورد تا مدعي شود ، شخصي به نام بشريه بود که از طرف
آرتور کلوني مامور بود . بشريه ، علي محمد باب را آماده مدعي شدن نمايد . بعد از
اعدام علي محمد باب به دست امير کبير ، شخصي به نام ميرزا حسين نوري خودش را معروف
به بهاءالله مي کند که بعد از مرگ پسرش به نام ميرزا عباس جانشين او شود .
جريان بابي گري و بهائي گري يک نوع بازي آييني مسلکي است ، ولي بعد از مرگ
عبدالوهاب اين جريان تغيير مي کند
.
باورها و انديشه هاي بابي گري و بهايي گري به دنبال 2 هدف است و فرقي نمي کند که
کجا باشد ايران يا رژيم صهيونيستي.
در رژيم صهيونيستي فرقه بهائيت به هيچ عناون حق حضور و تبليغ ندارد . يک بهايي
زماني که وارد اسرائيل مي شود ، مي تواند 9 تا 18 روز بماند . 11 سال طول مي کشد تا
سفر بعدي برايش اتفاق بيفتند ، يعني 6 سال مي ماند آن چه را که ديده فراموش کند و
زماني که ثبت نام کرد 5 سال طول مي کشد تا نوبتش برسد
.
به دودليل تشکيلات بهائيت در هر سيستمي قرار بگيرد خطرناک است
:
1)
ضديت با امنيت ملي آن کشور
2)
ضديت با هويت ملي آن کشور( به دليل جهان وطني فکر کردن و تساوي هايي که اين انديشه
مي آورد .)
اين فرقه 12 اصل دارد.جالب اين که حتي تساوي زن و مرد که مطرح است از
جمله اصول آنهاست که به هويت ملي و اجتماعي هر جامعه اي خدشه وارد مي کند . اين ها
به دروغ شعار تساوي مي دهند ، زيرا اين تساوي بين خودشان هم رعايت نمي شود . از همه
مهمتر اين که يهود ، تمام آرزويش رسيدن به يک حکومت جهاني است و از دوره عبدالبهاء
يهودي ها در بهائي شدن سرعت گرفتند که نمونه هايش بسيار زياد است . اگر تاريخ پهلوي
را نگاه کنيم ، عناصر يهودي شده را مي بينيم مثل ثابت پاسال يا هژبريزداني . اين ها
يهودي هائي بودند که به بهائيت گرايش پيدا کردند . ثابت پاسال زماني که مرد در
آمريکا به روش يهودي ها دفن شد نه به روش بهائي ها
.
يکي از دلايل خطرناک بودن بهايي ها اين است که آنها داراي يک تشکيلات هستند ، هر
سيستمي که تشکيلات داشته باشد مخرب است و اين براي حوزه امنيتي نيز مخرب است .
وضعيت کنوني بهائيت چگونه است؟
بهائيت در دوره پهلوي با بهائيت در دوره ما خيلي متفاوت است .زيرا بهائيت دوره
پهلوي حدود 13 سال حاکميت در اختيارش بود و يک دولت داشت ، دولت هويدا بهائي بود و
سندهاي غير قابل انکاري در دسترس است . در اين 13 سال 7 يا 8 وزير بهائي داشتيم که
در آن دروه کار کرده و الان تجربه دارد. تجربه امنيتي دارد ، زيرا مقام امنيتي (
ساواک) در دوره پهلوي بهائي بود ، تجربه سياسي دارد ، زيرا دولت در اختيارش بود ،
تجربه فرهنگي دارد ، زيرا توانست يک گرايش فرهنگي در جامعه آن روز و امروز عليه
جامعه ميزبان ايجاد کند .
فيلم هاي قديمي نشان مي دهد که خانه هاي قديمي داراي 2 حياط است : حياط اندروني و
حياط بيروني . خانم هايي که در حياط اندروني بود راحت بودند ، زيرا خانه ها يک طبقه
بود و کسي مشرف به حياط نبود و اگز قرار بود ميهمان غريبه و نامحرم بيايد ، درهمان
حياط بيروني تمام امکانات يک پذيرائي فراهم بود ، چه کوتاه مدت و چه بلند مدت . اين
تغيير در ساخت بنا ها توسط بهائي ها ايجاد شد . همه ماالان آپارتمان نشين شديم و
خانه ها کمتر حياط دارند . وقتي کنار پنجره مي رويم تا عمق خانه همسايه روبرويي
ديده مي شود .
متاسفانه امروز بهائيت توانسته با فرصت هايي که بدست آورده در عرصه هاي مختلف ورود
کند . در سه سال اول انقلاب ، آشوب هايي که داشتيم تا زمان جنگ ، هر اتفاقي که
افتاد بهائيت در آن نفش جدي داشت از جمله منافقين ، خلق عرب ، خلق کرد ، خلق بلوچ و ....... .
در بحث مشکل اقتصادي هم نقش دارند . در گذشته قرض گرفتن براي ما سخت بود ، ربا در
زندگيمان نبود که اين ها اول انقلاب تمام اين مسائل را آوردند . يک شبه هم بار
اقتصادي خودشان را بستند وهم مشکلات حرام خواري را در زندگيمان جا انداختند که
متاسفانه امروز گرفتار ش هستيم
.
بعد از جريان برخورد با منافقين در 7 شهريور سال 1362 ، اين ها ترسيدند . در آن سال
دادستان وقت ، اين ها را تشکيلات غير قانوني اعلام کرد . قبل از آن حضرت امام به
واسطه دفاع ريگان از چند بهائي که در همدان دستگير شده بودند ، فرمودند
:
«اگر
ما تا امروز شک داشتيم که اين بهائي ها عناصر شما هستند و اين ها جاسوس اند امروز
با دفاعي که شماکرديد.براي ما مسجل شد که اين ها جاسوس هستند»
بعد
از آن بود که دادستان وقت با مصاحبه اي که انجام داد تشکيلات بهائيت را منحل شده و
غير قانوني اعلام کرد.
از سال 1362 تا پايان جنگ ، به دليل ترس هائي که بر آن ها وارد شده بود ، آثاري از
بهائيت نمي بينيم ، زيرا آنها فوق العاده ترسو هستند . آنها در پناهگاه خودشان رفته
بودند و حتي تحرکات تبليغاتي هم درون خودشان نداشتند . بعد از پايان جنگ و رحلت
امام (ره) با ايجاد فضاي باز سياسي ، اقتصادي ، به ويژه اقتصادي ( چون نياز جامعه
بود ) با روي کار آمدن دولت سازندگي بهائي ها از فرصت استفاده کردند و از امکاناتي
که نظام در اختيار همه مي گذاشت ، بهره بردند و توانستند با چاپلوسي و هزينه کردن و
سوء استفاده از ضعف يک سري افراد ، به امکانات خوبي برسند و امتيازات خوبي را در
دوره سازندگي بدست آوردن که به اين وسيله بنيه اقتصاديشان را تقويت کردند .
بعد از دولت سازندگي ، دولت اصلاحات آمد و فضاي باز سياسي در کشور رقم خورد و اين
ها به عرصه سياسي هم ورود کردند . کار را به جايي رساندند که با کامل وقاحت به رئيس
جمهور وقت نامه دادند و اعلام وجود کردند!
چهارشنبه روزي در آن ايام قرار بود سر ميز مذاکره هسته اي بنشينيم که روز
دوشنبه ساعت 8 صبح به بيست هزار جوان دختر و پسر بهائي ، نسخه اي از نامه اي که به
رئيس جمهور دادند ، مي دهند و بين تمام ادارات توزيع مي کنند . از کلانتري گرفته تا
يک اداره در يک شهرستان درجه 5 . به اميد اين که شايد نظام با اينها برخورد کند و
اين ها را دستگير کند که البته ، اين اتفاق نمي افتد و درايت و فهم سياسي مسئولين
ان قدر بالا بود که به اين ها يک نگاه چپ نمي کنند و اين حربه براي روز چهارشنبه از
دست شان خارج مي شود.
بهائيت و انتخابات
از حدود سال 1380 که اين نامه به دست رئيس جمهور داده مي شود يک جريان و تغييري در
بهائيت صورت مي گيرد که اين تبليغ سيستماتيک است . تبليغ سيستماتيک جرياني
بود به نام "طرح روحي" . در همان سال يک جريان اقتصادي هرمي يعني گلدکوئيست براي
اولين بار وارد کشور شد . هردوي اين جريان ها در يک سال و از يک شهر ( شيراز) در
کشور توزيع شد
.
اين بحث تا سال 1386 ادامه دارد. سال 1386 احساس مي کنند که آن قدر فضا براي شان
مطلوب است ( به لطف دولت اصلاحات ) که مي توانند نماينده اي در مجالس ما داشته
باشند . اولين استارت را که زدند يک دستور تشکيلاتي از بيت العدل آمد که در
انتخابات شوراهاي شهر ، بهائي ها بايد شرکت کنند ، اين موجب ولوله اي در جريان
تشکيلات به وجود بيايد مبني بر اينکه
:
"مگر
نه اينکه ما شعار عدم ورود به سياست را داريم . پس ما نبايد تبليغ کنيم و در
انتخابات شرکت کنيم "
خلاصه با توجيهاتي که بيت العدل براي بهايي ها داشت ، اينها مجاب شدند که در
انتخابات شرکت کنند . اين يک سوي جريان بود
.
سوي ديگر جريان اين بود که تشکيلات و همين 7 نفري که تحت عنوان "ياران ايران" هستند
( و الان در زندانند ) برنامه ريزي کردند که در سطح برخي شهر ستان ها سراغ کساني که
براي شواراها کانديد شده بودند بروند و بگويند که ما اين تعداد راي داريم و از لحاظ
مالي هم مشکل نداريم ، اگر شما وارد شورا شديد از ما دفاع کنيد ، ما اين امکانات را
در اختيار شما مي گذاريم . که خوشبختانه آنجا به نتيجه نرسيدند ولي دست از برنامه
شان نکشيدند.
در بحث انتخابات مجلس که بعد از شوراها بود اين ها ورود پيدا کردند که الحمدالله با
درايت و فهم کانديداهاي مجلس هم اين توطئه دشمن هم نقش برآب شد
.
بهائيت
و ترور
بعد از سال 86 و ابتداي سال 87 مي بينيم که قضيه ي ترور ها شروع مي شود .بهاييت هيچ
گاه خودش در ترور ها ورود نکرده بود ، بلکه آمر و عامل بود . اما آن سال دو حرکت
جدي کرد: يکي اين که قرار بود در نمايشگاه تهران با گازهاي آلوده تلفات بگيرد ودوم
اينکه با جريان انفجار شيراز هم مرتبط بودند که خوشبختانه با ضربه اي که در 25
ارديبهشت 87 خوردند ، يک مقدار سيستم شان به هم ريخت . براي اين که خودشان را نگه
دارند از مرجعيت شيعه يعني آقاي منتظري يک برگ برنده دستشان بود که مطمئنا تا زماني
که حيات دارند از اين برگه استفاده مي کنند . زيرا آقاي منتظري بحث حقوق شهروندي را
براي اين ها قائل شد
.
ازآن رو تا حالا جريان بهائيت فقط در حوزه سياسي نبود ، بلکه از سال 87 به بعد در
حوزه امنيتي هم ورود کرد. اين ها حرکت پيش بيني نشده اي دارند که به معناي متفکر
بودن آنها نيست ، بلکه چون اين ها عاملند ، از جاي ديگري سرويس مي گيرند . اگر جلد
37 اسناد لانه جاسوسي را ورق بزنيد 7 سند در ارتباط داشتن با بهائي ها با سفارت
آمريکا مي بينيد .اين ها در اسفند سال 57 اولين پرونده حقوق بشري عليه ايران را
آغاز مي کنند . سند اين موضوع موجود است و ساخته و پرداخته نظام جمهوري اسلامي و
ذهن اشخاص نيست .با توجه به اين ارتباطاتي که دارند ، سال گذشته يک اتفاق
افتاد ، اين ها ذوق زده شده بودند که حتما در انتخابات دهم عنصري بالا مي آيد که
وضعيت انها مطلوب مي شود ،زيرا آقاي خاتمي رئيس جمهور وقت ، بعد از پايان 8 سال
رياست جمهوري ابراز کردند که
:
"من
خوشحال هستم که در طول اين 8 سال يک کشيده توي گوش يک بهايي نخورده و يک قطره خون
از بيني نريخته است"
بهائيت و انتخابات88
بهائي ها سال گذشته در جريان انتخابات نقش جدي داشتند ، بحث ايجاد آشوب يک دستور
تشکيلاتي از طرف بيت العدل بود
.
شخصي به نام "زاوش" که بهائي بود ، هم خودش ، هم پدرش و هم خواهرش در اين جريان دست
داشتند و در صحنه آشوب ها بودند . ( حدود 80 نفر از افراد دستگير شده در آشوب هاي
خياباني بهائي بودند ) پدر وي يکي از خبرنگاران روزنامه هاي ورزشي در ايران بود .
آشوب روز عاشورا نيز بدست بهائي ها کليد خورد . البته اين کار مسبوق به سابقه است و
اين ها حرکت جديدي نکردند
.
"
طاهره قره العين" يکي از کساني بود که در سال 1264 هجري قمري براي اولين بار اعلام
نسخ اسلام کرد و حجاب از سرش برداشت . او به همراه خواهرش در کربلا در ايام محرم به
ويژه روز هاي اول لباس قرمز مي پوشيد و با آرابش غليظ وارد جمع عزاردار مي شد و
آنها را به سخره مي گرفت ، که علما و مراجع کربلا و نجف طاقت نياوردند و از عثماني
و ايران خواستند که اين افراد را از عتبات خارج کنند . بعد ازآن طاهره به ايران و
تهران آمد و بعد از مدتي به دستور و حکم مراجع توسط کلانتر تهران به درک واصل شد که
متاسفانه اگر از او استخواني هم باقي مانده باشد هنوز براي ما دردسرساز است . در
تهران ساختماني وجود دارد که براي هم مسلکانش قداست دارد و روزهاي پنج شنبه و جمعه
دستمال به دست مي گيرند و به در ديوار اين ساختمان مي مالند و بعد به سرو صورت مي
مالند و زيارتش مي کنند.
بحث امروز بهائيت در حوزه سياسي ، مطالباتي است که دارند . در مصر يک اتفاق افتاد ،
در ايران هم يک اتفاق افتاد . اگر اتفاقاتي که در مصر افتاد در ايران هم بيافتد و
اگر اتفاقاتي که در ايران افتاد در مصر هم بيافتد بهائيت به مرز گرفتن امتياز
مشروعيت خيلي نزديک شده است . اتفاقي که در مصر افتاد اين بود که دادگاهي در مصر به
اين ها حقوق شهروندي داد که اين حکم پس گرفته نشد . در ايران هم توسط اقاي منتظري
به ايشان حق مشروعيت داده شد ، با وجود اين که درست يک ماه بعد آقاي منتظري در 25
خرداد 87 فتوايش را پس گرفت ولي هم چنان مورد استفاده آن هاست . يک کارخطرناکي در
ايران داشت اتفاق مي افتاد مثل حرکت مصر که به لطف خدا اين امر ختم به خير شد .
يعني آقاي قاضي که حکم حقوق شهروندي براي آن ها نوشته بود پس گرفت . همه اين
ها بر مي گردد به تيز هوشي و درايت که نبايد بگذاريم چنين اتفاقاتي بيفتد بحث
مطالباتي که بهائيت در پي آن است در واقع بحث گرفتن مشروعيت است و در اين راه تمام
تلاش شان را هم مي کنند.
در تاريخ 25/2/87 هفت نفر از سران تشکيلات دستگير شدند و چيزي حدود دو سال طول کشيد
که قوه قضائيه حکم 20 ساله براي آنها صادر کرد . چندي پيش تشکيلات بهائيت و بي بي
سي شروع کردند به شايعه پراکني ، که اين حکم 20 ساله شکسته شد و 10 سال شده است .
اين شايعه اصلا صحت ندارد که بايد در حوزه فرهنگي شايعه بودن اين قضيه را کارکنند .
اين ها افراد خبيثي هستند . اين يک جريان رام الله و طاهري نيست . رام الله و طاهري
حتي شيطان پرستاني را که در جامعه ما عرض اندام مي کنند ، هر کدام بخشي از تجربه
160 ساله بهائيت را گرفته اند . رام الله در گرفتن تجربه از بحث ادعيه آن ها
استفاده کرد و آقاي طاهري از حوزه اشعار قره العين خوب استفاده کرد
.
جريان بهائيت يک جريان عادي نيست و تمام شيطنت هاي مختلف مثل مدعيان و ... همه
تجربه اي از بهائيت را با خود دارند . بحث صوفيه سابقه اي طولاني حتي از دوره ائمه
دارد ،همين جريان کهنه ( صوفيه ) در شکل دادن به حوزه تشکيلاتي اش از بحث بهائيت
استفاده مي کند .
بهائيت در حوزه اقتصادي
بهائيت به جز عرصه سياسي به عرصه اقتصادي هم ورود پيدا کرده است . بهائيت از دوره
سازندگي وارد عرصه اقتصاد شد و تا به امروز کارش ادامه دارد و همچنان در حال تقويت
بنيه اقتصادي خودش مي باشد ، تنها تقويت نيست بلکه بخشي از اين سرمايه به دفاع از
حکومت غاصب صهيونيستي اختصاص مي يابد . امروزه با گرفتن سرپل هاي اقتصادي تا حدودي
به هدفش نزديک شده و در حال سرمايه گذاري است . براي مثال کشور ما انواع آب ميوه ها
را توليد مي کند و نيازي به واردات در اين زمينه ندارد اما از حدود 10 سال پيش يک
نوع آب ميوه خارجي (ر) به جامعه ي ما ورود پيدا کرده ، آن قدر توزيع گسترده اي
داشتند که ناخودآگاه ذائقه ي ايراني به سمت آن آب ميوه جذب شد. پس از جذب ذائقه و
در پي آن مطالبه مردم ، در دولت به نام سرمايه گذاري اين کارخانه وهابي با مديريت
بهائيت در ايران پا گرفت که يک کارخانه اش براي توليد قوطي و يک کارخانه اش براي
توليد آب ميوه است .متاسفانه اين آب ميوه جداي از اين که کمک به بهائي طبق دستور
مراجع حرام است ، بيماري را هم در جامعه رواج مي دهد
.