مقالات بهائیت (3597)
بیت العدل و آنچه در جهان پیرامون آن در حال وقوع است
نوشته شده توسط Super User
ساختمانهای اداری و کتابخانه بیت العدل
محل دفن (ادعائی بهائیت) باقیمانده از جسد باب
محل دفن بهاء الله
بهائیت در ایران : در جوامعی که تعدادی بهائی هر چند اندک در آن زندگی میکنند . مدیریت این جامعه هر چند محدود ، با شکلی که در آموزه های بهائی آمده و توسط تشکیلات مرکزی آن با عنوان بیت العدل اعلام شده با ترکیبی به اصطلاح از نمایندگان مناطق مختلف آن کشور است که این نماینده گان هر پنج سال هیئت 9 نفره بیت العدل را انتخاب مینمایند با توجه به نزدیکی به این انتخابات ( اردیبهشت سالجاری ) نظری کوتاه داریم به تشکیلات بیت العدل که البته بر خلاف ظاهر زیبای آن اطلاعات شفافی از نحوه عمل و مناسبات درونی آن تا بحال منتشر نشده است .
کوتاه وخواندنی :
بهائیت در ایران : همانطور که میدانید زیر ساخت اعتقادی فرقه بهائیت تفکر شیخ احمد احسائی بود .که جناب شیخ کاظم رشتی بعد از فوت او این نگاه انحرافی او را ترویج نمود بعد از وفات رشتی، پیروان او به چند انشعاب رسیدند عدهای از شیخیه جانشینی ملامحمدباقر اسکویی را پذیرفتند و به وی گرویدند. او رقیب حاج محمد کریمخان بود. پس از وی فرزندش میرزا موسی احقاقی به مرجعیت شیخیهی احقاقیه رسید و به سبب نام وی، پیروان آن را احقاقی مینامند. عدم اعتقاد به رکن رابع و جواز اجتهاد و تقلید از جمله اختلافهای این گروه با شیخیهی کریمخانیه است.
بهائیت در ایران : از همان سالهای اولیه پیدایش جریان انحرافی و ضاله بهائیت ابزاری با عنوان مظلوم نمائی در بهائیت مورد استفاده بوده است . به حرکت علی محمد باب و رفتار او در همان سالهای اولیه ادعای بابیتش دقت کنید . رفتاری با پیش زمینه هائی از مظلومیت در حرکات او مشاهده خواهید کرد . نمونه آنرا میتوان از توبه های چند باره او مشاهده کرد . او بعد از اولین ادعا در حضور علما توبه کرد و با لعنت فرستادن به کسانی که که را باب نامیدند اظهار توبه نمود در همین رفتار او هم نوعی مظلومیت وجود داشت . بنابر اهمیت این ابقزار بود که جناب بهاءالله هم بعد از علی محمد این ابزار را مناسب توسعه به اصطلاح امرز دانست و بیان کرد " هر چه مظلومتر بمانید بهتر است "
بهائیت در ایران : نهاد بیت العدل بعنوان تشکیلات رهبری بهائیان با بیان جایگاه فضای اینترنت، به فرصتهای پیش آمده برای تبلیغ آسان بهائیت پرداخته و مبلّغان بهائی را به بهرهگیری گسترده از این فضا ترغیب نموده است. اما در عین حال بهائیان را در خصوص چالشهایی که ممکن است در این فضا با آن روبهرو شوند، هشدار داده است .
ادعای دروغین ایراندوستی در پیام 1397 تشکیلات بیت العدل
نوشته شده توسط Super Userبهائیت در ایران : هر ساله با آغاز سال شمسی در اول فروردین ماه ، تشکیلات بهائیت موسوم به بیت العدل پیامی را برای بهائیان ایران تنظیم و ارسال مینماید . در بخشی از پیام نوروزی 1397 تشکیلات بیت العدل خطاب به بهائیان ، این نهاد توصیه به فدا کردن جان و مال برای ایران میکند. اما ادعای فدا کردن جان و مال برای ایران در حالی توسط نهاد رهبری بهائیت مطرح میشود که رهبران بهائی، هیچگاه در سختیهایی که مردم ایران متحمل آن شدهاند، به فکر ایرانیان نبوده و تنها به نفع تشکیلات خود عمل کردهاند.
در این پیام در رابطه با ایراندوستی بهائیان آمده است: «شما به زندگی در کشوری مفتخرید که حضرت ولیّ عزیز امرالله دربارهی آن میفرمایند "اهل بها چه در ایران و چه در خارج آن موطن جمال اقدس ابهی را پرستش نمایند و در احیا و تعزیز و ترقّی و ترویج مصالح حقیقیّهٴ این سرزمین منافع و راحت بلکه جان و مال خویش را فدا و ایثار کنند." اینچنین است که کوشش در راه پیشرفت آن دیار گهربار همواره مورد علاقهی خاصّ شما و دیگر بهائیان جهان میباشد و از اینروست که با اطمینان قلبی به اینکه آیندهی ایران در نهایت شکوه و عظمت است، همیشه آماده بودهاید تا در این مسیر سازنده دوش به دوش دیگر شهروندان خیرخواه و علاقمند به انجام خدماتی صادقانه و ارزنده همت گمارید».(1)
اما آنچه ما تا کنون از رفتار بهائیان دیده و شنیده ایم و در تاریخ ثبت شده است جز خیانت و ظلم به ملت و دملت ایران چیز دیگری به ثبت نرسیده است و به نظر میرسد ادعای ایران دوستی سران بهائیت، بیشتر به طنزی ساختگی شباهت دارد؛ طنزی که صبحی (از مبلّغان پیشین و سرشناس بهائیت) اینگونه از پشتپردهی رفتار رهبران بهائی در قبال ایران، خبر داده است: «در این سالها چندین بار مردم برخی از دِهها و شهرها دُچار زمین لرزه، سیلاب و دیگر آسیبها شدند و نیکخواهان جهان کمکهایی کردند، آیا شندید که شوقی (افندی) دستکم، دَه لیر هِبه (هدیه) دهد و با بینوایان همراهی کند؟ یکی نیست به این مرد بگوید تو که دم از این سخن میزنی: «ای اهل عالم همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار، به عالم انسانی مهربانی کنید و به نوع بشر مهرپرور گردید...»(2) چرا کوتاهی کردی و از پول گزافی که هرسال با نیرنگ و افسون از کیسهی مردم نادان این آب و خاک (ایران) در میآوری اندکی از آن را بخشش نکردی؟ اگر تو پابستهی این آموزهای «سراپرده یگانی بلند شده به چشم بیگانگان یکدیگر را نبینید»؛ پس چرا پول و خواستهای را که میشود بینوایان و مستمندان را از آن به نوائی رساند، به هزینه طلا و سنگ مرمر میدهی و مردم ساده و بیچاره را سرگرم این اندیشهها مینمایی؟ آری تنها کاری که در اینگونه پیشآمدها میکنی که جز از نهاد پَست برنمیخیزد، شادی و شادمانی است که میگویی سپاس خدا را که مردم گرفتار بدبختی و تیره روزی شدند».(3)
آری؛ اینست دورویی تشکیلاتی که از یکسو دم از لزوم فدا کردن جان و مال برای ایران میزند و از سویی دیگر، در بحبوحهی سختیهایی که مردم ایران متحمل شدند (از جمله قحطی بزرگی که در جنگ جهانی دوم به وقوع پیوست و به قتلعام 9 میلیون ایرانی منجر شد)، تنها به فکر سفارش مرمرهای ایتالیایی و طلاکاری مرقد پیشوایان خود بودهاند.(4)
اما یک نگاه گذرا به تاریخ بهائیت همه این ادعا را شفاف خواهد کرد .
*علی محمد باب با پناه بردن به حاکم وقت اصفهان جناب گرجی از عوامل امپراتوری روس زنده ماند و به گسترش افکار خود پرداخت. البته این وابستگی و دلدادگی به امپراتور روسیه پیشینه تاریخی دارد که باید به کتاب خاطرات جناب دانیاز دالگورگی مراجعه کرد . و قطعا نمیتوان توجیه وفاداری به وطن از آن برداشت کرد .
* در طول مدتی که علی محمد باب در زندان بود درگیریهای خونین قلعه طبرسی ، زنجان ، نیریز و... توسط بابیان نشانی از فدا کردن جان برای ایران دارد یا مخالفت با علما و مردم ایران .
* درسازماندهی کمیته ترور و انجام عملیات تروریستی که با ترور جناب شهید ثالث بدستور مستقیم طاهره شروع و با ترور ناصرالدین شاه و دستگیری حسنعلی نوری به پایان خود در آن مقطع زمانی رسید . شما نشانی از ایران دوستی میبینید .
* جناب حسینعلی نوری برای فرار از مجازات به کدام سفارت خانه پناه برد و این رفتار و متقابلا رفتار سفارتخانه روس با ایشان نشان از ایران دوستی دارد یا خیانت به ایران .
* در زمان پهلوی اول و دوم خدمات بهائیت به این رژیم خصوصا پهلوی دوم در جهت سرکوب مردم دیندار را فدا کردن جان در را ایران ارزیابی میکنید . به نظر بیت العدل حضور در دستگاه سرکوب رژیم پهلوی (ساواک) برای بهائیان دفاع از مردم و سرزمین ایران محسوب میگردد ؟.
* چپاول سرمایه های سرزمین ایران در رژیم پهلوی دوم و ظهور هژبر یزدانی و ثابت پاسالها و البته غصب زمینهای کشاورزی مردم مظلوم ایران توسط بهائیان با بهانه اصلاحات ارضی از نظر شما دفاع از سرزمین ایران بوده است .
* هجوم وحشیانه به منزل یک زن سرپرست خانوار و قتل عام یک خانواده بدستور مستقیم عناصر رهبری بهائیت در ابرقو را چگونه توجیه میکنید .
* کشتارمردم بپا خواسته شیراز در کوی سعدی و به شهادت رسیدن 11 نفر از مردم انقلابی توسط یک نظامی بهائی چگونه قابل دفاع است .
و....
اما بعد از انقلاب وضعیت فرق میکرد . تشکیلات بهائیت پاسخ بدهد ، در طول این چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی کدام رفتار را داشته است که بتوان از آن دفاع از سرزمین ایران را استنباط کرد . در طول این چهار دهه ملت و سرزمین ایران شاهد هجوم نظامی ، اقتصادی و شبیخون فرهنگی بوده اند . بهائیت در صف مقابله با اقدامات دشمنان ایران کجا قرار داشت . مگر نه اینست که از همان بدو پیروزی انقلاب جامعه بهائی و تشکیلات بهائیت همسو با دشمنان بر علیه انقلاب وارد عمل شدند . شما یک بیانیه حقوق بشری را پیدا کنید که نظام ایران بدون ذکر نام فرقه بهائیت در آن ، محکوم شده باشد . این تلاشها با لابی کدام تشکیلات تنظیم و ارائه میشود . مگر نه این است که میز بهائیت در سازمان ملل برای تمامی گروههای مخالف ایران به لابی گسترده برای فشار بر جمهوری اسلامی تبدیل شده است . به نظر میرسد بهائیت در فهم واژه ها هم دچار تناقض شده است .
وقاهت هم اندازه ای دارد شما رهبران بهائی دقیقا مصداق مثل معرف هستید که میگوید " حیا را خورده و آبرو را قی کرده اید "
پینوشت:
1-نهاد رهبری تشکیلات بهائیت "بیت العدل"، پیام نوروزی سال 1397 ش.
2-عباس افندی، مکاتیب، مصر: به همّت فرجالله زکی الکردی، 1921 م، ج 3، ص 160.
3-فضلالله صبحی مهتدی، پیام پدر، ص241.
4-ر.ک: شوقی روحانی، بهاءالله و کرمل، مترجم: هدیه خوش آئین، ص 196 به بعد.
حامد محمودی فروردین 97
بهائیت در ایران : کابران گرامی بطور قطع مثل معروف " یک سوزن به خدت بزن بعد یک جوالدوز ( سوزنی با قطر زخیم که برای دوختن پارچه ها ی زخیم مورد استفاده قرار میگیرد ) به دیگران " را شنیده اید این مثل مصداق کامل رفتار و اعتقاد یک بهائی است عرض میکنم
کوتاه خواندنی :
بهائیت در ایران : از اصول اولیه هر دین و اعتقاد، تبلیغ و نشر عقاید بین سایر مردم است. پیروان آیین بهائی نیز در تمام دنیا و به ویژه کشور عزیزمان ایران، به صورت پنهان و آشکار مشغول تبلیغ و دعوت سایرین به بهائیت هستند و به این منظور جزوات و نشریات متعددی به صورت دیجیتالی و چاپی میان ایرانیان توزیع میگردد. البته طبق اصول ۱۳ و ۱۴ و ۲۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، بهائیت جزء اقلیتهای دینی ایران محسوب نشده و در نتیجه تبلیغ و دعوت به بهائیت، در ایران خلاف قانون است.
کوتاه خواندنی :
بهائیت در ایران : نیاز به بررسی عمیق تاریخی و آوردن سند و مدرک نیست…هیچ کس هم نمیتواند این واقعیت را انکار کند که بهائیت و تمام بهائیانِ دنیا تا ۶ سال پس از مرگ شوقی افندی، بدون رئیس، رهبر و عملا بلاتکلیف بودند.