انقلاب اسلامي ايران و تشكيلات بهائيت
بهائیت در ایران برداشت شده از مجله شفافیت شماره 34
سالهاي خزيدن به سايه
فرقه ضاله بهائيت بلافاصله بعد از پيروزي انقلاب اسلامي اقدام به ايجاد تشكيلات مشابهي به نام ياران و خادمين كرده و شبكه ماسوني بهائيت را به صورت زيرزميني راهاندازي كردند.
در خلال سالهاي جنگ و پس از آن بهائيت بنا به سنت هميشگي خود، به سايه خزيد و ميكوشيد تا ضمن ارتباط با تشكيلات خود در سرزمينهاي اشغالي به بازسازي شبكه خود بپردازد.
اين نكته حائر اهميت است كه بهائيان كوشيدند تا ماهيت و عملكرد ننگين گذشته خويش را در زير لايه هاي گذر زمان پنهان كنند و به اين ترتيب در برابر نسل دوم و سوم انقلاب كه اصولا شناختي درباره آنها نداشتند ، با تكيه بر مظلوم نمايي و مغالطات فكري، بدون مطرح كردن گذشته خود، به جلب توجه پرداختند.
جهان مجازي
بهائيان كه قادر نبودند علنا به تبليغ مرام حزب خود مشغول شوند، جهان مجازي را به عنوان مكاني بدون مرز انتخاب كرده و به فعاليت پرداختند. اين فعاليتها كه از حدود ده سال پيش تا امروز در قالب تأسيس سايت و وبلاك نمود يافته، اكنون گسترش فراواني يافته است و متأسفانه بسياري از ميزبانان وبلاگها كه خود را مقيد به قوانين نظام جمهوري اسلامي ميدانند، به راحتي فضاي عمل را در اختيار بهائيان قرار ميدهند. براي نمونه بلاگفا به عنوان يكي از سايتهايي كه فضاي رايگان ايجاد وبلاگ را در اختيار كاربران خود قرار ميدهد، يكي از وسيعترين جولانگاههاي وبلاك نويسان بهائي است. به طور كلي اين فعاليتها چارچوب هاي مشخصي را دنبال ميكنند كه اهم آنها عبارتند از:
1-تبليغ بهائيگري
معرفي و تبليغ بهائيت از دلايل اوليه راه اندازي اين وبلاگهاست. در اين زمينه از يك طرف آنها ميكوشند تا با معرفي برخي واژههاي مبهم مانند محبت، عشق و ... كه در قالب مسائل عقلاني نميگنجدو جاذبههاي خاص خود را دارد و از طرف ديگر مخفي نمودن تاريخ و اعتقادات واقعي خود از ديد خوانندگان به تبليغ بپردازند.
2-فرار از واقعيت
به طور كلي بهائيان مغالطهگران خوبي هستند. يكي از معروفترين اين موضوعات مسئله هويداست. امروزه بهائيان ميكوشند تا ثابت كنند هويدا بهائي نبوده است! آنها چنان به اين مسئله پرداخته و ذهن خوانندگان و پاسخ دهندگان را درگير كردهاند كه كمتر خواننده و پاسخ دهندهاي به ياد اين قضيه ميافتد كه گيريم حرف شما صحيح باشد، اكنون شما با ايادي، فرخ رو پارساي ، گلسرخي، پرويز ثابتي ، خسرواني، شاهقلي، روحاني، ثابت پاسال، صنيعي ، يزداني و صدها نمونه ديگر چه خواهيد كرد؟
3-تغيير خطوط جبهه
بهائيان در دنياي مجازي ميكوشند تا محل اصطكاك جدلي و مناظره را تغيير دهند آنها در تلاشند تا در به اصطلاح دفاع خود از بهائيت، موضوعات بياهميتي چون به اصطلاح احكام و دستورات خو را مطرح كنند و از اين راه ذهن جوانان را به بازي بگيرند. متأسفانه بسياري نيز فريب اين تغيير جبهه را ميخورند و در دام اين دور باطل ميافتند. اگر چه بحث در اين وادي خالي از فايده نيست و ميتواند ضعف و ناتواني اين اباطيل را آشكار سازد، اما اين بحث زماني جايگاه خواهد يافت كه گويندگان و شنوندگان بر سر اصل موضوع يعني شخصيت رهبران و بانيان اين حزب به توافق رسيده باشند.
4-مظلوم نمايي
مظلوم نمايي يكي از تاكتيكهاي اصلي بهائيان در اين سايتها و وبلاگهاست. با گذشت 30 سال از پيروزي انقلاب اسلامي و بيخبري نسل سوم از وقايع پيش از انقلاب و عملكرد بهائيان و غفلت مسئولان امر از روشنگري در اين وادي، بهائيان ميكوشند تا با نقاب مظلوم نمايي، نسل جديد را تحت تأثير قرار دهند. [1]
واكنشها
حركت وسيع بهائيان در جهان مجازي، توأم با حمايت سايتهاي اينترنتي غربي از آنهاست براي نمونه سايت « ويكي پديا» كه امروزه به عنوان دانشنامه آزاد معروف شده و مطالب آن ظاهرا توسط كاربران تكميل ميشود، در حمايت از بهائيان از هيچ گونه ياري دريغ نميكند. اين سايت معروف علاوه برآنكه فضايي با نام« بهائي پديا» را در اختيار فرقه بهائي قرار داده، هر گونه تغيير وتبديل در متوني كه به نفع بهائيت درج ميشود را حذف ميكند.
واپسين حركت حزب
جامعه جهاني بهائيان- بيت العدل الاعظم- كه در سالهاي اخير در دوستي و مراوده با رژيم اشغالگر قدس، گوي سبقت را از رقبا ربوده است، پس از واكنش جديد مقامات جمهوري اسلامي به عملكرد بهائيان و اتخاذ تصميمات جديد، در تاريخ 14 اسفند 1387 نامه سرگشادهاي خطاب به دادستان كل كشور ارسال كرد. بهائيان در سالهاي اخير در پرتو مظلوم نمايي تا آنجا پيش رفتند كه در اواخر كار دولت هشتم از مقامات جمهوري اسلامي تقاضاي بازنگري در روند برخورد بهائيان ايران را كردند. جامعه بهائي 25 سال پيش، پس از دستگيري 22 نفر از اعضاي تشكيلات خود به جرم جاسوسي براي اسرائيل اقدام به نگارش نامه نمود و پس از 25 سال دوباره به همان دليل قبلي، نامهاي سرگشاده منتشر كرد.
در نامه ميخوانيم:« بهائيان كه هميشه در معرض خشونتهاي ادواري قرار داشتند، از جمله عملياتي كه با تحريك ساواك بيرحم انجام ميشد بعد از انقلاب اسلامي در سال 1357 دست خوش موج جديدي از تضييقات گشتند.» [2]
مسئله ساواك بيرحم ، با توجه به حضور عناصر بهائي نظير پرويز ثابتي در رأس هرم آن، جالب توجه است.
ما اصولا شيعه دوستيم!
از نكات جالبي كه سران بهائي در نامه سرگشاده خود عنوان داشتهاند، مسئله شيعه دوستي است . بهائيان در اين نامه مدعياند تمام اديان الهي را با ديده احترام مينگرند. صرف نظر از آنكه در مشرب آنها دين بودايي و برهمايي هم در چهار چوب اديان الهي و توحيدي ميگنجد! بد نيست به سخنان حسينعلي نوري- بهاءا... –درباره شيعه اشاره كنيم و از صدها اهانت و بيادبي نسبت به مقدسات شيعه كه اين روزها در سايتهاي وابسته به آنها منتشر ميشود ميگذريم:
«لعمرالله ، حزب شيعه از مشركين قلم اعلي در صحيفه حمراء مذكور، مسطور ...يهود طلعت ظهور را رد ننمودند و سفك دم اطهرش فتوي ندادند... بگو اي مردم اگر به نور ايمان فائز نميشويد از طلعت حزب شيعه خود را خارج نماييد ...حزب شيعه به اقرار وصايت، خود را اعظم احزاب و اعلم كل ميشمرند، بعد معلوم شد يهود از آن قوم اعلي و افضل بوده و هستند.» [3]
اعتراف بزرگ
سران بهايي درآخرين نامه خود اعتراف جالبي كردهاند وآن اين است كه عليرغم وعده آنان در سال 1362 مبني بر انحلال تشكيلات بهائي ، با درج جمله:« محفل ملي و كليه محافل روحانيه محلي و لجنات تابعه آنها تعطيل است وهيچ فردي عضو جامعه بهايي شناخته نميشود.» و با وجود آنكه به تصريح خود خود بهائيان چه در نامه قبل و چه در اين نامه، آنها موظف به اطاعت از اولياي امور در هر كشوري هستند، اما:« پس از مدتي وبه جهت پاسخگويي به نيازهاي روحاني و اجتماعي جامعه سيصد هزار نفري بهائيان ايران، گروه ياران در سطح ملي و گروه خادمين در سطح محلي به طور غير رسمي شروع به كار كردند.» به اين ترتيب معلوم ميشود كه تشكيلات همچنان برقرار است ولي به صورت غير رسمي. اينك بايد پرسيد منظور آنها از غير رسمي چيست؟ اين رسميت يا غير رسمي بودن، مسلما اعلان حكومت ايران نيست بلكه ايجاد مجدد شبكه ارتباطي اعضاي اين فرقه به صورت پنهاني، براي جمعآوري عشريه هر ماه بهائي و ارسال آنها به بيتالعدل در سرزمينهاي اشغالي فلسطين است.
سخن آخر
بهائيت به عنوان يك جريان وابسته، از طريق استعمار تودهها در خدمت مطامع استعمار است. هدف از نگارش اين مجموعه پرداختن به يكي از مسائل انحرافي حال حاضر كشور ماست كه با وجود پنهان بودن و حضور در سايهاش در سالهاي بعد از انقلاب، ميكوشد تا با دستان نحيف اما چوبين خود، بر صورت امنيت ، آرامش و صيانت مردم و نظام اسلامي پنجه بكشد. در اين ميان وظيفه بيدارگري و آگاهي بخشي نسل جوان نيازمند توجهي درخور است.