×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

باب ، ديوانه­اي كه از قفس نپريد ( بخش هفتم )

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

باب ، ديوانه­اي كه از قفس نپريد ( بخش هفتم  )

سوال اول : بهائيت چگونه شكل گرفت؟

بهائیت در ایران : کابران محترم باز هم پاسخ به سوال اول ادامه دارد اما به جای خوب رسیدیم تا تکلیف با این مرد دیوانه کاملا روشن شود .

متن توبه نامه باب

...

« فداك روحي الحمدلله كما هو اهله و مستحقه، كه ظهورات فضل و رحمت خود را در هر حال بر كافه عباد خود شامل گردانيده، بحمدالله ثم حمدا كه مثل آنحضرترا ينبوع رأفت و رحمت خود فرموده كه بظهور عطوفش عفو از بندگان و تستر بر مجرمان و ترحم بر ياغيان فرموده، أشهدُ الله من عنده كه اين بنده ي ضعيف را قصدي نيست كه خلاف رضاي خداوند عالم و اهل ولايت او باشد. اگر چه بنفسه وجودم ذنب صِرف است ولي قلبم موقن به توحيد خداوند جل ذكره و نبوت رسول او(ص) و ولايت اهل ولايت اوست و لسانم مقربر كل ما نزل من عندالله است، اميد رحمت او را دارم و مطلقا خلاف رضاي حق را نخواسته­ام و اگر كلماتي كه خلاف رضاي او بوده از قلم جاري شده، غرضم عصيان نبوده و در هر حال مستغفر و تائبم حضرت او را. و اين بنده را مطلق علمي نيست  كه منوط به ادعائي باشد. استغفرالله ربي و اتوب اليه من ان ينسب الي امر و بعض مناجات و كلمات كه از لسان جاري شده دليلش برهيچ امري نيست. و مدعي نيابت خاصه حضرت حجه الله عليه السلام را محض  ادعاي مبطل است، اين بنده را چنين ادعائي نبوده و نه ادعاي ديگر، مستدعي از الطاف حضرت شاهنشاهي و آنحضرت چنانست كه اين دعاگو را به الطاف و عنايات بساط رأفت و رحمت خود سرافراز فرمايند. والسلام.

ترجمه توبه نامه باب به فارسي روان:

«روح من فدايت، خدا را شكر همانگونه كه شكر حق اوست- كه مظاهر فضل و رحمت خود را در هر زماني برهمگي بندگانش شامل گردانيده و او را سپاس بعد از سپاس كه مثل تو ( محمد شاه) را منبع مهرباني قرار داده و ذات مهربانش گذشت از گناه بندگان، گناه پوشي بر گناهكاران و ترحم بر سركشان مي­كند . خداوند گواه است كه اين بنده ضعيف منظوري ندارم كه مخالف رضاي خداوند و اهل ولايت او باشد. اگر چه وجودم سراپا گناه است ، ولي قلبم پر از ايمان به يگانگي خداوند و نبوت رسولش( ص) و ولايت آل اوست و زبانم معترف و مومن به هر چيزي است كه از جانب خداوند نازل گرديده است. اميد بخشش دارم وبجز رضاي خداوند چيزي نخواسته­ام و اگر حرفهائي زده­ام كه بر خلاف رضاي او بوده است از قلمم جاري شده و منظور من سركشي از خداوند نبوده است. در هر صورت معترف به گناهم و توبه مي­كنم به درگاهش و اين بنده را كمترين علمي نيست كه باعث بروز ادعايي شود . مغفرت مي­طلبم از خداوند و به سوي او باز مي­گردم  از آنچه به من نسبت داده­اند. و برخي از دعاها و كلماتي كه از زبان من جاري شده هيچ دليل و منظوري ندارند و اين ادعا كه من نايب خاصه حضرت حجه الله عليه السلام هستم، ادعايي دروغ و باطل است . بنده هيچ ادعايي نداشته و ندارم. خواهشمندم از الطاق شاهي، اين دعاگو را با مهرباني و بخشش سرافراز فرمائيد. والسلام.

در كتاب بيان الحق، سيد عباس علوي توبه نامه سيد باب را تأييد كرده است و مي­نويسد:

در ايام محمد رضاي مخلوع، در ميدان بهارستان اغتشاشي برپا، بهائيان مجلس را به آتش كشيده كه توبه نام سوخته شود . خساراتي وارد آمده اما توبه نامه محفوظ ماند. همچنين در صفحه178 كتاب در مورد وضعيت فعلي اين سند مي­نويسد:

«ارباب كيخسرو در ايامي كه در كرمان به سر مي­برد به معلمي اشتغال داشت و همسر دوم وي از خاندان بهائي بود. در اوقاتي كه در مجلس شوراي ملي بود بهائيان با وي تماس گرفته و حاضر شدند مبلغ دوازده هزار تومان كه در آن سنوات ثروت معتنابهي بود به ارباب كيخسرو داده و اصل سند توبه نامه باب را كه در صندوقي در كتابخانه مجلس مضبوط بود، ابتياع كنند و خيلي اصرار و سماجت كردند بر ما معلوم نيست علت استنكاف ارباب كيخسرو به چه سبب بود. فرمان مشروعيت و نطق افتتاحيه مظفرالدين شاه نيز در جعبه­اي در كتابخانه مجلس محفوظ است كه فرمان مشروعيت به خط قوام السلطنه است. در زماني كه رياست مجلس به عهده مهندس رياضي بود استاد بوذري كه از اساتيد به نام خط است احضار و به وي گفت كه توبه نامه باب مفقود شده است. استاد نشانه صندوقي را داد و پس از آوردن  صندوقچه توبه نامه باب درآن موجود بود كه اكنون نيز در كتابخانه مجلس جمهوري اسلامي نگهداري مي­شود:

برخي از بهائيان مدعي افسانه بودن توبه نامه هستند، اما وجود اين سند و همچنين اعتراف جمعي از بهائيان به وجود اين توبه نامه( كه به عقيده آنها براي فرار از اعدام نگاشته شده است) نگاشته شدن اين توبه نامه را به دست علي محمد ثابت مي­نمايد. چه بد پيامبري و چه بد آئيني!

 

خواندن 703 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی