افراد آنلاین
معرفی کتاب آیت الله بروجردی و بهائیان
بهائیت در ایران: آقای واعظ زاده در مصاحبه با مجله حوزه میگوید: «اصلا مبارزه با بهائیت توسط آیت الله بروجردی شروع شد. ایشان خطر بهائیت را خیلی جدی میگرفت... »
کتاب حاضر به معرفی دیدگاه آیت الله بروجردی در مورد بهائیان و تلاش های روشنگرانه ایشان در جهت آشنایی مردم با اهداف شوم این فرقه ضاله در دوران پهلوی که آنان از نفوذ بسیاری در دستگاه حکومت برخوردار بودند پرداخته است.
این کتاب توسط محمد حسن رجبی (دوانی) در شماره 50 نشریه «تاریخ معاصر ایران» در تابستان 1388 به چاپ رسیده است.
کتاب جهت بهره برداری کاربران گرامی در سایت قرار داده شده است.
بهائیت، ابزاردیکتاتورها برای سرکوب آزادی خواهان
کوتاه و قابل تامل
بهائیت در ایران : سران فرقهی بهائیت که موجودیت خود را در پس حمایت استعمارگران و سلطهگران بینالمللی یافتند، برای جلب حمایت قدرتها و دیکتاتورهای کشورها، اقدام به جعل احکامی برای کسب رضایت هرچه بیشتر ایشان کردند؛ احکامی که با عمل پیروان بهائیت به آن، هرگونه اقدام آزادیخواهانه و عدالتطلبانه از ایشان سلب میشود.
برای نمونه، میتوان به اظهارات سران این فرقه نظیر عدم دخالت در سیاست [1] و یا منع از جهاد و مقابلهی با ستمگران اشاره کرد.[2] کار به جایی میرسد که رهبران این فرقه، دخالت در امور سیاسی را مساوی با خروج از فرقهی بهائیت معرفی میکنند.[3] اینها، آموزههای مکرر و مؤکد رهبران بهائی به پیروان خویش است.
توجه داشته باشیم که حکومتگرانی که بهائیان از دخالت در امورشان منع کردهاند، شامل رژیمهای دیکتاتوری و حتی مناطقی که تحت تسلط بیگانگان هست، نیز میشود. بنابراین، اگر در کشوری دیکتاتوری مستبد بر سرکار باشد و نهایت ظلم را نیز به مردم مبذول دارد و یا حتی کشوری تحت اشغال باشد، بنابر تعالیم بهائی، پیروانش حق اشکال و یا اعتراض به ظالمین و یا غاصبین را به هیچوجه ندارند! چرا که رهبران این فرقه حکم کردهاند: «حکم هر دولت و حکومتی، حتی اگر مستبد باشد، واجبالاطاعه است؛ نباید با آزادیخواهان دمساز شد».[4]
وجود همین احکام و قوانین در فرقهی بهائیت، باعث شده که این فرقه، محبوب ظالمین و غاصبین گردد و از حمایتهای بیدریغ ایشان، بهرهمند شود و حتی در مواردی، به صورت ابزاری برای مقابله با حرکت آزادیخواهانهی ملّتها قرار گیرد.
نمونهی استفادهی ابزاری از فرقهی بهائیت را میتوان، به استفادهی ابزاری از این فرقه، برای سرکوب اعتراضات آزادیخواهانهی مردم مسلمان الجزایر، در مقابل استعمار فرانسه، مشاهده کرد.[5]
پینوشت:
[1]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینهی حدود و احکام، صص 334-333.
[2]. همان، ص 217.
[3]. همان، ص 337-336؛ سالنامه جوانان بهائی ایران، 109-108 بدیع، ج 3، صص 197-196.
[4]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینهی حدود و احکام، ص 464؛ مکاتیب عبدالبهاء، 8/ 247-246؛ مجله اخبار امری، 1356، ش 7، ص 272.
[5]. عبدالحمید اشراق خاوری، مائده آسمانی، 9/ 44-43.
بهائیت : " اگر دین سبب اختلاف شود بهتر است نباشد"
کوتاه و خواندنی
بهائیت در ایران : شبکهی «نوین تیوی» وابسته به فرقهی بهائیت و اشاعه دهنده اعتقادات این فرقه ضاله میباشد ، در یکی از برنامهای این شبکه تحت عنوان «اندیشه نو» به موضوع نقش مذهب در جامعه پرداخته و گزارشی از رویکرد نزولی جوانان به مذهب، در جهان امروز و نقش منفی مذاهب در همزیستی مسالمتآمیز میان مردم، ارائه میشود . کارشناس برنامه که قاعدتا از بهائیون متعصب بوده مدعی شد: متأسفانه نقش مذهب در جهان امروز، بسیار مخرب است، چرا که بیشتر مردم، حس خود برتر بینی را از مذهب برداشت میکنند وخیلی از گروههای تندرو، برای توجیه اقدامات خود، توجیه مذهبی دارند.[1] در میان صحبتهای گویندهی برنامه، به این نکته اشاره شد که در دیانت بهائی گفته شده، اگر دین سبب اختلاف شود، بهتر است که نباشد![2]
در پاسخ به این اظهار نظرهای غیر منطقی و تحلیل های آبکی که همانند تمامی برنامه های از این دست هدف اصلی آن، بزرگنمایی اختلاف میان مسلمانان بوده است، میگوئیم :
از نظر دین اسلام، محبت و همزیستی، بیشترین نقش را در ساماندهی جامعهی آرمانی انسانها دارد؛ چرا که پیشوایان بزرگ اسلام همواره، مردم را به دوستی، محبت و الفت میان مردم تشویق میکردند.[3] حال اگر عدهای در طبل نزاع و اختلاف بکوبند، این دیگر ربطی به اصل دین اسلام ندارد.
اما بر خلاف میل گوینده برنامه که سعی کرد آئین بهائی را بر خلاف ادیان دیگر، به دور از هرگونه اختلاف و نزاع معرفی کند؛ با گذری اجمالی در تاریخ کوتاه بهائیت به این مطلب پی میبریم که این فرقه از بدو تشکیل تا کنون، زمینهساز پیدایش اختلافها و نزاعهای بسیاری بوده است. از بهم زدن امنیت ملّی ایران به نفع دولتهای خارجی گرفته تا به جان هم افتادن سرکردگان این فرقه، حتی برادر با برادر.[4] فرقهای که در ظاهر از اختلاف بیزاری میجوید، اکنون به چند دسته نظیر ثابتین، ناقضین، سهرابی، بیتالعدلی و ارتدکس، منشعب شده است.[5]
اختلافات درونی در بهائیت، در زمان رهبران این فرقه به جایی میرسد که حسینعلینوری (ملقب به بهاءالله)، اظهار میدارد که با آمدن آئین بهائی، بغض، کینه و حسدی به وجود آمد، که پیش از آن سابقه نداشته و در زمانهای بعدی هم پدید نخواهد آمد![6]
بنابراین، اگر ملاک در پذیرش ادیان، همانگونه که گویندهی این برنامه بدان اشاره کرد، عدم بروز اختلاف و نزاع، میان رهبران و پیروانش باشد و وجود دین، سبب بروز اختلاف و دشمنی شود؛ بهائیت خود مصداق بارز اختلاف و نزاع است، در نتیجه بیدینی، از بهائی بودن بهتر است.
پینوشت:
[1]. شبکهی نوین تیوی، نام برنامه: اندیشه نو.
[2]. عباسافندی، خطابات، مصر: چ 1، 1921 م، به همت فرجالله زکی الکردی، ج 1، صص 19-18.
[3]. جهت اطلاع بیشتر میتوان به منابع ذیل مراجعه کرد: الف: امیرالمؤمنین، نهجالبلاغه، ترجمه: محمد دشتی، حکمت 211. رسول محلاتی، غررالحکم، ترجمه: سید هاشم، ج 1، ص 217 و 215. محمدمهدی ریشهری، میزانالحکمه، ترجمه: حمیدرضا شیخی، نرم افزار گنجینه روایات، مؤسسه فرهنگی دارالحدیث، ج 2، ص 932، ح 3041. و...
[4]. عباس افندی، مکاتیب، ج 1، ص 271.
[5]. اسماعیل رائین، انشعاب در بهائیت پس از مرگ شوقی ربانی، تهران، مؤسسه تحقیقی رائین، بیتا، (به نقل از: مرتضی احمدی، تاریخ و نقش سیاسی رهبران بهائی)، صص 16-15.
[6]. حسینعلینوری، ایقان، مصر: فرجالله زکی، 1352 ق، ص 166.