افراد آنلاین
پر نفوذترین عنصر بهائیت در دربار پهلوی دوم
به بهانه سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی
بهائیت در ایران : سپهبد دكتر عبدالكريم ايادي، نزديكترين فرد بهايي به محمدرضا پهلوي بود. شرح كوتاه احوالات او، حديث مفصل نفوذ بهاييت در سلولهاي بنيادين حكومت پهلوي را به خوبی آشکار میکند.
ارتشبد فردوست، معاون سازمان اطلاعات و امنيت كشور و رئيس دفتر اطلاعات ويژه دربار، در خاطرات خود، شاه را مبتلا به نوعي بيماري رواني به نام ميكروفوبيا، يعني ترس از ميكروب دانسته است و مينويسد:
اين بيماري به طور دائم و در تمام مدت شبانه روز و براي تمام عمر شاه را آزار مي داده است. علي رضا، برادر شاه كه خود نيز به اين بيماري مبتلا بود، دكتر عبدالكريم ايادي را به شاه معرفي كرد... . بدين ترتيب، براي اولين بار ايادي، شاه را معاينه كرد.
علیرضا پهلوی برادر تنی محمد رضا
علیرضا(تنها برادر تنی محمد رضا پهلوی ) دچار مرض روحی شدید بود و احتیاج به پزشکی داشت که به طور مدام با او در تماس باشد تا ناراحتیهایش را تسکین دهد. در آن زمان علیرضا خواهان بهترین پزشک ارتش شد و چون ایادی در ارتش بود به علیرضا معرفی گردید. ایادی در رشته خود یک پزشک متوسط بود و تخصصی در امراض روانی نداشت و نمیتوانست علیرضا را معالجه کند، ولی حضور یک پزشک در زندگی علیرضا برای او تسکینی بود. پدر ایادی از رهبران مذهبی بهائیها بود و این سمت به ایادی به ارث رسیده بود. لذا بدون تردید باید گفت که او از آغاز توسط سرویس انگلیس نشان شده بود و واجد شرایط یک جاسوس طراز اول بود و لذا او را به دربار معرفی کردند. نقشی که ایادی تا انقلاب برای غرب داشت، مجموع مهرههای غرب روی هم نداشتند. تاریخ آشنایی محمدرضا با ایادی یادم نیست. احتمالاً در دورانی بود که فوزیه قهر بود و یا کمی پس از طلاق او. به هر حال در آن زمان ایادی سرهنگ ارتش بود. روزی محمدرضا به شدت ابراز ترس از میکرب میکرد و من و علیرضا حضور داشتیم. علیرضا گفت، پزشکی را میشناسد که بینظیر است و از محمدرضا اجازه خواست که بیاید و او را معاینه کند. محمدرضا از شدت ترس بلافاصله استقبال کرد و اجازه داد و برای اولین بار ایادی، محمدرضا را معاینه کرد.سپهبد ایادی از همان آغاز برای من مشخص شد که این فرد، که دوره پزشکی را در فرانسه طی کرده، یک کلاش و حقهباز به تمام معناست. باید اضافه کنم که ایادی در فرانسه ابتدا دانشجوی دامپزشکی بوده و سپس پزشکی را به طور ناقص میخواند؛ میگویم به طور ناقص، زیرا ۲ سال از دوره دامپزشکی او را به عنوان دوره مقدماتی پزشکی قبول کرده بودند. ولی همین فرد به نحوی محمدرضا را مسحور خود کرد که قرار شد هفتهای ۳ بار به محمدرضا مراجعه کند. ایادی تا مرگ علیرضا پزشک معالج او بود.
فردوست در خاطراتش نوشته :
چون علیرضا مرا خیلی دوست داشت و علاقمند بود که به طور خصوص با من صحبت کند، در این صحبتها برای من روشن شد که این ایادی کلاش، در طول بیش از ۱۰ سال که پزشک علیرضا بوده فقط به او انواع ویتامینهای جهان را داده و او نیز مصرف کرده است! جیب علیرضا همیشه مملو از انواع ویتامینها بود، که البته نه تنها بیماری او را معالجه نمیکرد بلکه امراض دیگری نیز، به خصوص امراض جلدی و لرزش برخی عضلات بدن، بر آن می افزود. محمدرضا نیز دچار این اعتیاد به ایادی شد. دیدار او با ایادی از هفتهای ۳ روز به هر روز تبدیل شد و دیدار هر روزه به کلیه ساعات فراغت کشید. صبحها، هنوز محمدرضا بیدار نشده، ایادی حاضر بود و شبها تا وقت خواب در اتاق او می ماند. زمانی که محمدرضا ازدواج می کرد، این عادت ترک نمی شد و ایادی با زنهای محمدرضا هم خودمانی می شد. بدین ترتیب، ایادی با نفوذترین فرد دربار و به تدریج با نفوذترین فرد کشور شد. او برای خود حدود ۸۰ شغل در سطح کشور درست کرده بود؛ مشاغلی که همه مهم و پولساز بود! رئیس بهداری کل ارتش بود و در این پست ساختمان بیمارستانهای ارتش به امر او بود، وارد کردن وسایل این بیمارستانها به امر او بود، وارد کردن داروهای لازم به امر او بود، دادن درجات پرسنل بهداری ارتش از گروهبان تا سپهبد به امر او بود و هیچ پزشک سرهنگی بدون امر ایادی سرتیپ نمیشد و هرگونه تخطی از اوامر او همراه با برکناری و مجازات بود. ایادی رئیس «اتکا» ارتش و نیروهای انتظامی بود و در این پست کلیه نیازمندیها باید به دستور او تهیه میشد. هر چه اراده میکرد، ولو در کشور موجود بود، باید برای ارتش از خارج، بویژه انگلیس و آمریکا، وارد میشد.
منبع : کتاب ظهور تا سقوط ، حسین فردوست
بهائیان و یکه تازی در ساختار مدیریتی حکومت پهلوی
به بهانه سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی
یکی از مهم ترین مشخصات رژیم پهلوی نفوذ بهائیان در بدنه و ساختار حکومت و اشغال حساس ترین پست ها از سوی آنها است. این نفوذ فوق العاده در حالی بود که خطر بهائیت برای دین اسلام و مذهب تشیع و دشمنی که بهائیان با شیعیان داشتند بیش از هر فرقه و دین دیگری بود. این خطرات به گونه ای بود که در برهه ای از زمان بیشترین همّ نیروهای مذهبی، از مبلغین و وعاظ گرفته تا مراجع عظام تقلید صرف رویارویی با این فرقه می شد و در این راه هزینه های فراوانی صرف می گردید. در این مقال به معرفی برخی از چهره های شناخته شده بهائی و نقش و جایگاه آنها در ساختار حکومت پهلوی پرداخته می شود تا مشخص شود دولت و حکومتی که مدعی شیعه بودن را داشت پادشاهی که خود را پادشاه شیعه می دانست به چه نحو ارکان مملکت را در اختیار بزرگترین دشمن شیعه گذارده بودند.
بی شک برجسته ترین شخصیت بهائی در ساختار حکومت پهلوی امیر عباس هویدا است. شخصی که سیزده سال بالاترین مقام اجرایی کشور را در دست داشت و صاحب رکورد طول مدت نخست وزیری در ایران است. با اینکه اسناد فراوانی در خصوص بهائی بودن هویدا وجود دارد وی در ظاهر هیچ گاه به اعتقادات واقعی خود اعتراف نکرد و خود را مسلمان و شیعه قلمداد می نمود. اما این تظاهر در واقع دستوری بود که از سوی جامعه بهائیت صادر و در واقع ضامن انجام مأموریت هویدا بود. چرا که انتخاب هویدا به نخست وزیری به عنوان کسی که به بهائیت اشتهار داشت موجب اعتراضات مردم را فراهم می آورد لذا هویدا مجبور بود با تظاهر به مسلمانی مأموریت خود را انجام دهد.
از جمله مهم ترین و بانفوذترین چهره های یهودی که در پشت پرده سیاست فعالیت های گسترده ای را انجام می داد عبد الکریم ایادی بود. ایادی از مشهور ترین بهائیان ایران، پزشک مخصوص شاه بود و از این حیث ارتباطی بسیار نزدیک با شاه داشت. بدیهی است چنین شخصی تا چه میزان می توانست بر مزاج شاه تأثیر گذار باشد. به گفته آگاهان و نزدیکان شاه
عبد الکریم ایادی بیش از هشتاد شغل داشته و دارای ثروتی بی حد و حصر بوده است. وی با استفاده از نفوذ فوق العاده خود در دستگاه های دولتی بهائیان را در قسمت های مختلف در ادارات و سازمان های دولتی جای می داد و از این طریق ادارات و سازمان های کشور را در خدمت بهائی ها در می آورد. از دیگر فعالیت های ایادی قاچاق مواد مخدر بوده و در زمینه قاچاق تریاک ید طولایی داشته است.
علاوه بر این ایادی از جمله مهره هایی بود که بیگانگان از نفوذ او بهره های فراوان می بردند. حسین فردوست در مورد نقش مهم ایادی گفته است: «نقشی را که ایادی تا پایان حکومت پهلوی برای غرب داشت مجموع مهره های غرب نداشتند»
یکی دیگر از چهره های بهائی تأثیر گذار در ساختار حکومت پهلوی که با اشغال پستی حساس اقدامات فراوانی برای ترویج عقاید بهائیان و در عین حال ضربه زدن به دین اسلام انجام داد فرخ رو پارسا بود. پارسا که تحصیلات خود را در زمینه علوم پایه و پزشکی انجام داده و به استخدام دولت در آمده بود و سمت هایی نظیر ریاست سازمان همکاری جمعیت های زنان ایران و نیز مدیر کل دبیر خانه دانشگاه ملی و نمایندگی مجلس شورای ملی در دوره بیست و یکم را در کارنامه خود داشت. در سال 1334 ضمن استعفا از مقام نمایندگی مجلس به عنوان معاون پارلمانی دولت منصوب گردید. وی در سال 1347 هنگامی که هویدا از جمله شخصیت های دولتی منتسب به بهائیت کابینه خود را ترمیم می نمود به وزارت آموزش و پرورش انتخاب شد. در این مقام بود که پارسا توانست با سوء استفاده از جایگاه تأثیر گذار خود اقدامات متعددی به نفع بهائیت و در راستای ضربه زدن به عقاید اسلامی از جمله مسئله حجاب و عفاف انجام دهد.
وی در دوران تصدی خود بر وزارت آموزش و پرورش به رواج شدید فساد و بی بند و باری پافشاری نموده و با همکاری ساواک مدارس اسلامی را تحت فشار قرار داده دختران محجبه را مجبور به کشف حجاب می نمود. از دیگر اقدامات فرخ رو پارسا در جهت اسلام زدایی انجام تغییراتی در محتوای متون آموزشی مدارس بود که از این طریق به اسلام زدایی و تبلیغ و ترویج عقاید بهائیان اقدام نمود.
حبیب الله ثابت مشهور به پاسال از دیگر چهره های معروف بهائیان بود که تلاش های خودرا در زمینه اقتصادی و تجاری به کار گرفته و از این طریق حمایت مالی از بهائیان می نمود. در عین حال وی تلاش می کرد که با استفاده از ثروت کلان خود در عرصه سیاسی نیز نقش آفرینی کند. پاسال که کار خود از تعمیر دوچرخه آغاز کرده بود بزودی در عرصه تجارت با استفاده از بند و بست ها و روابط پشت پرده سر آمد شده و تبدیل به یکی از ثروتمند ترین مردان ایران شد. از جمله فعالیت های وی در عرصه اقتصادی تأسیس شرکت های زمزم و پپسی بود که عواید آن در اختیار بهائیان و صهیونیست ها قرار می گرفت. حبیب الله ثابت عضو محفل روحانی ملی بهائیان ایران و یکی از سرمایه داران مرتبط با صهیونیسم بین الملل بود که با استفاده از ثروتش در سیاست وارد شده به عنوان مثال در انتخابات مجالس سنا و شورای ملی دخالت نموده تلاش می کرد کاندیدا های بهائی یا هوادار بهائیان به مجلس راه یابند.
از دیگر چهره های بهائی که در سیستم حکومتی پهلوی صاحب نفوذ بودند می توان از پرویز ثابتی نام برد، ثابتی که از پدر و مادری بهائی متولد شده بود تلاش های خود را در سازمان های امنیتی و اطلاعاتی و به طور مشخص ساواک به کار گرفت. وی که ابتدا شغل معلمی داشت پس از اخذ درجة لیسانی در علوم قضائی وارد ساواک شد، دیری نگذشت که از کارمندی جزء به ریاست اداره سوم ساواک ارتقا یافت و بر سیستم امنیتی و اطلاعاتی کشور مسلط گردید، از این طریق تبدیل به یکی از پر نفوذترین شخصیت های سیاسی ـ امنیتی کشور گردید. ثابتی که به شدت طرفدار شیوه سرکوب انقلابیون بود بعد از انقلاب نیز در حالی که به خارج از کشور گریخته بود تلاش های خود را در راستای براندازی نظام جمهوری اسلامی به کار گرفت و پول های کلانی را صرف این هدف شوم خود نمود.
منصور روحانی از جمله چهره های بهائی دارای منصب مهم حکومتی در دوران پهلوی است که علی رغم اینکه پدرش از بهائیان معروف و مسئول یکی از محافل معروف بهائیان بود و بهائی بودن وی نیز بر همگان آشکار شده بود تظاهر به مسلمانی می نمود. روحانی در سال 1337 از سوی محمد رضا پهلوی به مدیریت سازمان آب تهران منصوب شد ودر دوره نخست وزیری علی امینی نیز مدیریت وی بر این سازمان تمدید شد. در اسفند ماه 1432 به عنوان وزیر آب و برق انتخاب شد و در چهارده سال بعد از این تاریخ نیز در پست های وزارت آّب و برق، کشاورزی و منابع طبیعی اشتغال داشت.
اسد الله صنیعی از بهائیانی بود که در ساختار نظامی حکومت پهلوی نفوذ نموده و تلاش های خود را برای تبلیغ وترویج عقاید بهائی در ارتش می کرد. صنیعی در سال 1307 دانشکده افسری را به پایان برد. در این زمان به عنوان آجودان ولیعهد وارد دربار شد. وی تا درجه سپهبدی ارتقا یافت و پست ها و مقامات حساس زیادی را در اختیار گرفت. صنیعی از چهره های
اثرگذار در حکومت پهلوی بود و در مقام مقایسه نقشی همسنگ ایادی داشت. حسین فردوست در خصوص روابط رضا شاه با بهائیان و نیز نقش و جایگاه اسد الله صنیعی در رژیم پهلوی می نویسد: «اصولا رضاخان با بهائیان روابط حسنه داشت تا جایی که اسد الله صنیعی راکه یک بهائی طراز اول بود آجودان مخصوص محمد رضا کرد. صنیعی بعد ها بسیار متنفذ شد ودر زمان علم و حسنعلی منصور و بخصوص هویدا به وزارت خواروبار رسید.»
از دیگر بهائیانی که به سمت نظامی گری متمایل شده و در ارکان نظامی نفوذ یافت پرویز خسروانی بود، وی برادر عطا الله خسروانی و داماد نعیمی از چهره های معروف بهائی بود. خسروانی در سال های پس از کودتای 28 مرداد 1332 در رأس باشگاه ورزشی تاج به سرقت بیت المال و غصب اراضی مردم اشتغال داشت و به علت وابستگی به دربار از سال 1340 تا 1343 به فرماندهی ژاندارمری تهران (ناحیه یک مرکز) رسید. در سال 1343 معاون ژاندارمری کل کشور شد. در کابینه هویدا به معاونت نخست وزیری و سرپرستی سازمان تربیت بدنی منصوب گردید.
نگاهی بهشبکة بهائی انگلیسی "من و تو"، پاتوق فرقه های انحرافی
نوشته شده توسطنگاهی بهشبکة بهائی انگلیسی "من و تو"، پاتوق فرقه های انحرافی
بهائیت در ایران : افرادی از فرقههای انحرافی همچون: بهائیت، یهودیت صهیونیستی و مسیحیت صهیونیستی در "شبکه انگلیسی بهائی من و تو" به دور هم جمع شدهاند که نشان میدهد این فرقهها برای مقابله با اسلام تمام توان خود را بکار گرفته و البته اختلافات خود را نیز کنار گذاشتهاند!
همسر یکی از اعضای کلیسای غیرقانونی جماعت ربانی برای تست خوانندگی در شبکه بهائی من وتو حاضر شد. این فرد که به مانند بسیاری از اعضای دیگر این مجموعه با هدف رسیدن به آزادیهای بیقید و بند به این فرقه پیوسته بود و هیچ پایبندی به دین مسیحیت نداشت، در شبکه اجتماعی از تست خوانندگی خود برای این شبکه خبر داده است.
سؤالی که به ذهن هر ناظری میآید این است که چگونه اعضای فرقه جماعت ربانی که خود را ملحق به مسیحیت معرفی میکردند، از شبکههای غیراخلاقی، مبتذل و مستهجن سر در میآورند؟
این در حالی است که پیشتر، از حضور یکی از اعضای سابق این فرقه درشبکه ضد خانواده جِمو همچنین دیدار عضویاب این فرقه با یکی از عواملشبکه بهائی من وتوگزارشهایی منتشر شد و با زیاد شدن شمار این افراد، هر روز بر بیگانه بودن فرقه مسیحیت صهیونیستی با مسیحیت راستین مُهر تأیید دیگری زده میشود. چرا که هرگز عیسی مسیح(ع) و مقررات دین آسمانی مسیحیت، نمیتواند ساختارشکنی، کشف حجاب، مصرف مشروبات الکلی، روابط خارج از عرف و اعمال اینچنینی را بهعنوان هنجار بپذیرد.
در نتیجه میتوان گفت، افرادی از فرقههای انحرافی مانند: بهائیت، یهودیت صهیونیستی و مسیحیت صهیونیستی در شبکه من وتو به دور هم جمع شدهاند که حاکی از کنار گذاشتن اختلافها از سوی آنها برای ضربه زدن به پایههای دینی و ملی مردم ایران است.
شبکه منوتو
شبکه انگلیسی من و تو 1 و 2 در تاریخ ششم آبان 1389 و پس از اظهارنظر "کیوان عباسی" در جلسه بررسی عملکرد سالانه بیبیسی فارسی، توسط وی و "مرجان اسکندری" تأسیس شد.
مدیر شبکه منوتو گفته بود:"اگر حمایتهایی که از شبکه بیبیسی فارسی میشود، از من و دوستانم بشود شبکهای راهاندازی خواهیم کرد که در زمان عادی با پخش برنامههای فرهنگی و جذاب، جوانان و مخاطبان خود را جذب کند تا در زمان بحران و آشوب و به قولی وضعیت قرمز بتواند اثرگذاری خود را داشته باشد؛ برنامههای ضدفرهنگی برای جذب در روزهای عادی و برنامههای سیاسی برای تخریب در زمان بحران و آشوب."
با وجود آنکه قرار بود شبکههای دیگری نیز در ادامه منوتو 1 و 2 ایجاد شود، اما کانال 2 آن نیز به تعطیلی کشیده شد و اگر از این شبکه با تعبیر "بخش فرهنگی بیبیسی فارسی" یاد شود، بیراهه نرفتهایم. منبع تأمین بودجه شبکه بهائی "منوتو" مبهم است، اما آنچه از عملکرد و کارنامه این شبکه برداشت میشود، وابستگی آن به افراد و نهادهای منتسب به رژیم صهیونیستی را نشان میدهد.
جهتگیریهای شبکه منوتو همیشه در جهت منافع رژیم صهیونیستی و در راستای ایجاد هویت برای این رژیم جعلی است؛ تا جایی که قدرتبخشی پوشالی به توانایی این رژیم غاصب نیز بخشی از برنامههای این شبکه را تشکیل داده و حتی رژیم اشغالگر قدس را کشوری آزادیخواه معرفی میکنند.
البته رژیم صهیونیستی نیز قدردان حمایتهای بیدریغ این رسانه بهائی هست.برای مثال،روزنامه دولتی هاآرتص در ۱۴ اکتبر ۲۰۱۴ طی گزارشی با تیتر "تلویزیون من و تو، سفیر صلح خاورمیانه" خروجی این تلویزیون لندنی را "رضایتمند و موفقیتآمیز" توصیف کرد.
همچنین در راستای همافزایی و هماهنگی برای ترویج ابتذال، مدیران"شبکه انگلیسی منوتو و فارسیوان" جلسات مشترک برگزار کرده و اهداف خود را یکسانسازی میکنند و دوبلورهای هر دو شبکه با هم یکی بوده و با یکدیگر همکاری دارند.
این شبکه به هیچیک از رایانامههای ارسالی توسط مخاطبان پاسخ نداده و جوی امنیتی در اطراف ساختمان آن برقرار است؛ بهطوریکه هیچکس حق حضور حتی در چندصد قدمی ساختمان شبکه بهائی منوتو را ندارد.
سردبیر، تدوینگر و مسئول برنامه دکتر کپی با مدیریت شبکه سیمای آزادی (متعلق به گروهک تروریستی منافقین)ارتباط داشته و افراد معلومالحالی مانند: "عبدالکریم سروش، عطا مهاجرانی و اکبر گنجی" به این شبکه رفت وآمد دارند.