لایه های پنهان شبکه بهائیت (1)
بهائیت در ایران : بهانه ای نداشتیم اما خوب است بعد از حدود نیم دهه از فعالیت شبکه بهائی من و تو نگاهی بیندازیم به چگونگی و لایه های پنهان شکل گیری این شبکه :
ابتدا همه فکر میکردند مدیریت این شبکه را گوگوش (فائقه آتشین) خواننده دربار پهلوي برعهده دارد اما بعدها مشخص شد استفاده از نام وی فقط در حد تبلیغات بوده نه چیز دیگری و مدیریت این شبکه انگلیسی را کیوان و مرجان عباسی برعهده دارند.
کیوان عباسی ( قبلا در مورد سابقه درخشان این عنصر و همکاری او با سرویسهای اطلاعاتی مطالب متعددی در پایگاه درج شده است . ولی بصورت تیتر سابقه او از این قرار است :
- او در یک خانواذه بهائی بدنیا آمده و تحصیلات ابتدائی را در سیدنی استرالیا گذرانده است .
- در دانشگاه بن گوریون در اسرائیل تحصیلات عالی را گذرانده است . و در همان جا با مرجان اسکندری ( بهائی ) آشنا شده و یکه از مراکز بهائی در حیفا ( اسرائیل ) ازدواج مینماید
- کار تلویزیونی او از کانادا و تاسیس شبکه پورنو هاستلر شروع شده است و از او بعنوان مدیر این شبکه نام برده شده .
- سکونت در آمریکا و طرفداری از سلطنت محمدرضا پهلوی
- مدیریت شبکه سیاسی فارسیزبان آزادی با همکاری رضا فاضلی و بهروز صوراسرافیل -
- بعد از تعطیلی شبکه آزادی بدلیل عدم جذب مخاطب ، کیوان کار خود را در فضای اینترنت شروع و شبکه «ببینتیوی» را با همکاری رها اعتمادی و تعدادی دیگر راهاندازی کرد. اما به دلایل مختلف این کار نیز به سرانجام نرسید و بعد از مدتی "ببینتیوی" نیز تعطیل شد. –
- کیوان عباسی که در 2 تجربه قبلی شکست خورده بود بعد از مهاجرت به انگلیس اینبار تلاش کرد با متقاعد کردن مسؤولان و دولتمردان انگلیس ( شما بخوانید سرویس اطلاعاتی ) ، شانس خود را در شبکه دیگری امتحان کند. او در جلسهای که برخی صاحبان رسانه و مسؤولان انگلیسی برای بررسی عملکرد سالانه بیبیسی فارسی تدارک دیده بودند حاضر شده و نقدی را که بر شبکه بیبیسی فارسی نوشته بود، ارائه داد. خلاصه نقد وی این بود: «شبکه بیبیسی فارسی شبکه دوران بحران است؛ شبکهای که مخاطبان آن در زمان وضعیت سفید و حالت عادی به حداقل میرسد. این مطلوب ما نیست، اگر حمایتهایی که از شبکه بیبیسی فارسی میشود، از من و دوستانم بشود شبکهای راهاندازی خواهیم کرد که در زمان عادی با پخش برنامههای فرهنگی و جذاب، جوانان و مخاطبان خود را جذب کند تا در زمان بحران و آشوب و به قولی وضعیت قرمز بتواند اثرگذاری خود را داشته باشد؛ برنامههای ضدفرهنگی برای جذب در روزهای عادی و برنامههای سیاسی برای تخریب در زمان بحران و آشوب».
این نقد به مذاق حاضران در جلسه خوش آمد و کیوان عباسی توانست اجازه تاسیس شبکه های من و تو را در همان جلسه بگیرد. من و تو 1و 2 تاسیس شد؛ شبکهای که از حمایت کامل دولت انگلیس و گروههای سیاسی جداشده از توده مردم ایران برخوردار شد. استفاده از کارمندان و تیم فنی و حتی آرشیو بیبیسی و حمایتهای مالی و امنیتی تمام و کمال دولت انگلیس اين شبکه را یک شبکه خاص کرد.
بودجهای که برای این شبکه در نظر گرفته شد، به اندازهای بود که فقط در برنامه آکادمی موسیقی میلیونها دلار هزینه شد. از جمله:
1- پرداخت 500 هزار دلار در هر بار پخش به گوگوش، برای راهاندازی آکادمی موسیقی
2- پرداخت 300 هزار دلار در هر بار به هومن خلعتبری همکار گوگوش و شوهر کنونی وی در آکادمی موسیقی
3- پرداخت 250 هزار دلار در هر بار پخش به بابک سعیدی همکار گوگوش در آکادمی موسیقی
4- پرداخت یکصد هزار دلار در هر بار پخش به رها اعتمادی (بنیاعتماد) برای برعهده گرفتن اجرای برنامههای آکادمی موسیقی
5-پرداخت 10 هزار دلار برای برنامه پشت صحنه آکادمیکه توسط سالومه سیدنیا اجرا شد.
و... .
هزینههای فنی و دکور و اسکان شرکتکنندگان در طول مدتی که برای شرکت در آکادمی آنجا بودند و... را هم به این فهرست اضافه کنید. این فقط هزینه یک برنامه است که در طول سال یکبار تهیه و پخش میشود.
به هرحال، قرار بود من و توي انگلیسی که شعبه فرهنگی بیبیسی فارسی است با قوت کار خود را شروع کرده و خیلی سریع نیز گسترش پیدا کند. برای توسعه، شبکههای من وتو 3، 4 و 5 نیز در نظر گرفته شده بود که قرار بود بعدها به من و تو 1 و 2 اضافه شود و همینطور تعداد من و توها بیشتر شود.
این کار موجب میشد به مرور زمان شبکههای فرهنگی لسآنجلسی از جدول شبکهها حذف یا به حاشیه کشیده شده و مرجع شبکهها از آمریکا (لسآنجلس) به انگلیس (لندن) منتقل شود.
در همین راستا به برخی مجریان لسآنجلسی نیز پیشنهاد کار شد؛ از صدای آمریکا (VOA)، بیژن فرهودی و مهدی فلاحتی؛ از شبکه پارس، مهرداد پارسا، حسین فرجی و مسعود صدر؛ از شبکه پن، نسرین احمدیان و همینطور از دیگر شبکههای فرهنگی و سیاسی فارسیزبان.
همهچیز به ظاهر درست و صحیح در نظر گرفته شد. حتی برای ابتدای کار و اینکه اشکالی به کار وارد نشود، برای اجرای برنامهها، افرادی گزینش و انتخاب شدند که نزد مردم ایران شناخته شده نبودند و از افراد شناخته شده بیشتر برای دوبله، تربیت مجری و... استفاده شد.
با این کار جلوی موضعگیریهای احتمالی علیه شبکه و کارکنانش گرفته میشد. هیچیک از مجریان در فضای اینترنت و شبکههای ماهوارهای دارای سابقه شفاف نبودند.
بعد از تاسیس شبکه، مشکلات یکی پس از دیگری به وجود آمد و ادامه پیدا کرد که به برخی از آنها به صورت خلاصه اشاره خواهیم کرد. مشکلات از قرار زیر بود:
1- تاثير شبکه من و تو 2 بر من و تو 1 و انزواي من و تو 1: اشتباه اول مدیران این شبکه این بود که فکر میکردند مردم ایران تشنه فرهنگ برهنگی هستند و با دیدن چند صحنه مبتذل و جنسی آب از لب و لوچهشان آویزان شده و به این شبکه رو میآورند اما از آنجا که مردم ایران دارای فرهنگ و تمدن بیش از 7 هزار ساله هستند، نشان دادند ظرفیت و گنجایش آنها بیش از اینهاست که با دیدن چند صحنه مبتذل، فرهنگ و تمدن خود را بفروشند.
مردم ایران بار دیگر به صاحبان انگلیسی این رسانهها فهماندند پیشرفت را در اعتقادات، آداب و رسوم، فرهنگ و تمدن و علم و تکنولوژی میبینند، نه برهنگی و بیبند و باری.
این شد که از همان ابتدا شبکه مستند من و تو 2 وضعيت بهتري نسبت به من و تو 1 پيدا كرد و شبکه انگلیسی من و تو 1 به انزوا کشیده شد.
2- افشاگریهای شبکههای ماهوارهای به اصطلاح لسآنجلسی علیه شبکه انگلیسی من و تو: غیر از اینکه شبکه انگلیسی من و تو 1 (با توجه به بودجه کلان و حمایتهای مالی و... دولت انگلیس) رقیب بسیار جدیای برای شبکههای لسآنجلسی محسوب میشد، از طرفی برنامههایی که توسط آن تهیه و پخش شد نیز نوعی تهدید برای شبکههای لسآنجلسی محسوب میشد.
مدیران و مسؤولان شبکههای فرهنگی لسآنجلسی در همه مدتی که برنامه اجرا میکردند، سعی داشتند خود را عضوی از مردم جلوه داده و حتی در مناسبتهای مذهبی نیز برنامههای خود را با آداب و رسوم ملت و مردم ایران همرنگ میکردند تا این فضا ولو به ظاهر ایجاد شود که ما پایبند به اصل و هویت و ریشه اصلی خود یعنی اسلام و ایران هستیم.
استراتژی برخي شبکههای لسآنجلسی حرکت به صورت نرم بود اما شبکه انگلیسی من و تو همه این رشتهها را به یکباره پنبه کرد و خیلی ساده و صریح صحنههای مبتذلی از قبیل پخش برنامه زنده زنان زیبای دنیا، سواحل کشورهای اروپایی و آموزش رقص و... را که هیچ شبکه فارسی زبانی (حتی بیبیسی فارسی) تا آن روز پخش نکرده بود، به تصویر کشید. به همین دلیل مهران عبدشاه، مدیر شبکه
آي پی ان اعلام کرد: «سیاستها و دیدگاههای مدیران شبکه انگلیسی من و تو و شبکه فارسیوان یکی و اهداف آنها نیز مشترک است».
آش آنقدر شور شد که مدیران و مجریان این شبکهها مانند نادر رفیعی مدیر شبکه امید ایران، فرزان دلجو مدیر شبکه لایو و حمید احمدی مدیر شبکه سیسی و... بارها و بارها اعلام کردند برنامههای شبکه انگلیسی من و تو 1 با تمدن مردم ایران سازگاری نداشته و در بیشتر مسائل علیه فرهنگ و تمدن مردم ایران است!
همه اینها یک طرف اما مساله مهم و اساسی این بود که شبکه انگلیسی من و تو با بودجهای که داشت هر کسی را میخواست میخرید تا جايي که به عنوان مثال حسین فرجی که یکی از کارشناسان مسائل سیاسی در شبکه صدای آمریکا (VOA) بود، توسط مدیران شبکه انگلیسی من و تو2 برای کار دوبله در این شبکه، خریداری شد و همین طور افراد دیگری مانند آرمین قبادیپاشا که کارشناس شبکه صدای آمریکا بود ولی در شبکه من و تو به عنوان خبرخوان در برنامه اتاق خبر مورد استفاده قرار گرفت، امیر برادران، کارشناس صدای آمریکا که کارشناس برنامه آفساید شد و جاوید جعفری، کارشناس شبکه صدای آمریکا که به عنوان مجری در شبکه من و تو به کار گرفته شد.
اما شبکههای سیاسی که سالها علیه جمهوری اسلامی کار کرده بودند و سعی داشتند حداقل مردم را به سمتی ببرند که دست از منابع خبری داخلی برداشته و به آنها بیاعتماد شده و اطلاعات خود را از منابع خارجی بگیرند با روی کار آمدن شبکه انگلیسی من و تو 1 به یکباره دیدند در برنامه اتاق خبر این شبکه اکثرا و گاهی همه خبرها از منابع داخلی است.
عملکرد سیاسی این شبکه از قبیل تخریب ایرانیان مقیم اروپا و آمریکا و نقل قول از منابع داخلی به گونهای بود که شبکههای سیاسی، این شبکه انگلیسی را شبکه جمهوری اسلامی بنامند و با آن به مخالفت بپردازند.
این شد که شبکههای فارسیزبان فرهنگی و سیاسی لسآنجلسی با یکدیگر همصدا شده و علیه این شبکه انگلیسی موضع گرفتند و در پارهای از مواقع دست به افشاگری علیه مدیران و مسؤولان این شبکه انگلیسی زدند.
ادامه دارد....