پیشبینیهایی که درست از آب درآمد
دستنوشته مرحوم احمد اللهیاری درباره برخی روشنفکرنمایان
باز نشر از یهائیت در ایران : مرحوم«احمد اللهیاری» نویسنده برجسته معاصر نزدیک به 8 سال پیش در سیام دیماه 1386 در سن 62 سالگی درگذشت. او نویسندهای توانمند و شاعری صاحب ذوق بود که نامش در زمره نخستین مؤسسان «کانون نویسندگان ایران» قرار دارد و در عصر پهلوی دوم برای بسیاری از نشریات روشنفکری مانند «فردوسی»، «تماشا»، «صبح امروز» و ... مینوشت و با «تلویزیون ملی ایران» و روزنامههای اطلاعات و کیهان همکاری مستمر داشت.
پس از چاپ نام مرحوم «احمد اللهیاری» در روزنامه کیهان، برخی از روزنامهنگاران خارج از کشور و مفسران تلویزیونهای فارسیزبان که از سالیان پیش در ستایش زندگی و حرفه اللهیاری مطلب مینوشتند و مصاحبه میکردند، ناگهان تهمتها و اتهامهای ناروایی را به او نسبت دادند؛ هرچند نمیدانستند که اللهیاری جزئیات روابط خود با آنان را در قالب نوشتارهایی مستند گردآوری کرده است.
همزان با نزدیک شدن به هشتمین سالگرد درگذشت مرحوم «احمد اللهیاری» یکی از دستنوشتههای او خطاب به مشاور فرهنگی و مدیر دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان را برای علاقهمندان به آثار این نویسنده برجسته منتشر میکنیم.
در این نامه، مرحوم اللهیاری به واکنشهای همکاران و دوستان سابق خود پس از اعلام همکاریاش با «دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان» میپردازد که بسیار خواندنی و عبرتآموز است.
0000
دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان - مشاور محترم فرهنگی مؤسسه کیهان
با سلام و آرزوی توفیق، مدتهاست که علیرضا نوریزاده و عباس پهلوان از طریق برنامههایی که در تلویزیونهای ماهوارهای لسآنجلس دارند با بهرهگیری از هر فرصت و بهانهای به مطرح کردن نام من و ذکر خاطراتی که در ایام جوانی و دوران قبل از انقلاب اسلامی با من داشتهاند، میپردازند و میکوشند تا من را به عنوان نویسنده و شاعر مبارزی که به سبب مخالفت با جمهوری اسلامی دچار آسیبهای شدید روانی و فقر سیاه مالی شدهام، معرفی نمایند و گهگاهی ضمن تماس تلفنی یا ارسال دعوتنامههایی که نمونههایی از آن را در اختیارتان گذاشتهام، مرا تشویق به ترک ایران میکنند و همواره این نوید را به من میدهند که با خروج از کشور با استناد به عضویت من در « کانون نویسندگان ایران» برایم پناهندگی سیاسی بگیرند و با گرفتن وکیل و جمعآوری مدارک و شواهد برایم حقوق و درآمد ماهیانه مکفی از دولت انگلستان درست کنند.
علیرضا نوریزاده افزون بر برنامه هر روزهاش در تلویزیون ماهوارهای کانال یک در سایت کامپیوتری خود نیز به بهانههای گوناگون مطالبی درباره من نقل میکند. وی چندی پیش در برنامههای ویژه نوروزی خود، تصویری از من و همسرم را نشان داد و ضمن توضیح و تشریح درباره نشاط و تحرک و پویایی من در ایام قبل از انقلاب، شکسته شدن من و همسرم را محصول ظلم جمهوری اسلامی معرفی کرد و من و همسرم را قربانی رفتار ظالمانه مسئولان نظام مقدس اسلامی نامید.
در حالی که شکستهشدن من محصول گذر ایام و پیری است و شکسته شدن همسرم نیز محصول بیماری دیابت و عارضه سکته مغزی است که از حدود یک سال پیش گرفتار آن شده است.
شما بهتر از هر کسی میدانید که من با علاقه و میل خود در ایران ماندهام و بر این نکته آگه هستید که من تنها با هدف توبه از گذشته سیاهم و به منظور آشنا کردن نسل جوان با کید و فریب این روشنفکر نمایان به صورت داوطلبانه با «دفتر پژوهشهای کیهان» همکاری دارم و به افشاگری درباره آنان میپردازم.
من این نامه را به عنوان امانتی به دست شما میسپارم تا پس از مرگ من آن را چاپ کنید ...
من یقین دارم که همین آقای نوریزاده و پهلوان که امروز دم از دوستی با من میزنند و برای من و همسرم دل میسوزانند و از من به عنوان نویسندهای مبارز- که در اسارت جمهوری اسلامی است - یاد میکنند بلافاصله تغییر موضع خواهند داد و میکوشند تا از من تصویر یک خائن بسازند.
تصویر یک نویسنده خائن که به خاطر به دست آوردن پول، عمداً و با برنامهریزی و هدایت شما و جناب آقای شریعتمداری، دست به خرابکاری ذهنی در اطراف آنان زدهآم.
افرادی چون نوریزاده و عباس پهلوان و دیگران امروز در برنامههای تلویزیونیشان و یا در وبلاگهایشان مرا شخصیتی مبارز- که سر آشتی با جمهوری اسلامی ندارد - معرفی میکنند، اما در فردای مرگ من وقتی این نوشته چاپ میشود، آنان چه خواهند کرد و با این «پارادوکس» چگونه روبهرو خواهند شد و با چه طرح و برنامهای به تخریب من اقدام خواهند کرد.
صادقانه به حضورتان عرض میکنم که من هیچگونه نگرانی نسبت به چگونگی برخورد و قضاوت آنان درباره خود ندارم و امروز خدای را صمیمانه سپاس میگزارم که شما را در سر راه من قرار داد تا من بتوانم درباره این روشنفکرنمایان مزدور افشاگری کنم و طی یادداشتهایم سیمای واقعی این فریبکاران را برای نسل جوان امروز که گذشته و ایام اقتدار خاندان پهلوی را تجربه نکردهاند - افشا کنم و نشان دهم که چگونه دست این آقایان شاعر و نویسنده خیلیخیلی مبارز!! تا مرفق به خون مردم این آب و خاک آغشته است.
احمد اللهیاری 29دی 1386
0000