جوانان سرزمین  ایران از خود سوال کنند :

شبکه بهائی «من و تو» بدنبال چیست ؟

به چه دلیل جریان بهائیت با حمایتهای مالی شبکه بهائی من و تو را راه اندازی و هدایت می کند ؟

فرقه ای که در کنار اسرائیل و همسو با این رژیم  حرکت می کند دلسوز مردم ایران است ؟ که قطعا نیست پس اینهمه هزینه برای چیست ؟

بهائیت در ایران : از اواخر تابستان 1389، مسافران ايراني در فرودگاه دبي با بيلبوردي روبرو مي­شدند كه تبليغي بر آن نقش بسته بود و خبر از آمدن يك شبكه تلويزيوني فارسي زبان ديگر مي­داد: « من و تو»

این نوستار هر چند ناقص اما در حد توان می خواهد لایه های پنهان شبکه بهائی من و تو را ارائه نماید . تا مردم خصوصا جوانان ایران زمین بدانند که در معادلات سیاسی استعمار و جهان سلطه هزینه می باید سودی در پی داشته باشد .

6 آبان 1389 (28 اكتبر 2010) روز راه­اندازي دو شبكه تلويزيوني  فارسي زبان است؛ يكي شاخه­اي از رسانه اتحاديه اروپا (يورونيوز) بوده و در ليون فرانسه متولد مي­شود و ديگري اگر چه مستقل مي­نماياند، در همسايگي تلويزيون فارسي بي.بي.سي و با همكاري چندي از عوامل آن، در لندن پا به عرصه وجود مي­گذارد.

شبكه من و تو كه به شركت شبكه تلويزيوني «مرجان» تعلق دارد، به پخش برنامه­هاي سرگرم كننده فرهنگي كه محصول شركت متولي­اش است و برنامه­هاي ديگر، به زبان فارسي مي­پردازد . محل استقرار اين شبكه تلويزيوني ،كپيتال استوديوي لندن است.

گفته مي­شود، برادر و خواهري بهائی با نام­هاي « كيوان و مرجان عباسي» مديران اصلي اين گروه تلويزيوني هستند. با وجود آنكه برخي تحقيقات، از جعلي بودن نام اين دو نفر خبر مي­ده، تاكنون اين دو و « گوگوش » به عنوان مالكان اين گروه مطرح هستند.

بنابر آنچه از شواهد روند راه­اندازي اين شبكه و تأمل بر مهم­ترين برنامه يا به نوعي فلسفه به وجود آمدن  اين شبكه  يعني برنامه آكادمي موسيقي در گوگوش برمي­آيد، اين خواننده  چه در مرحله تأسيس شبكه و چه به عنوان يك سرمايه­گذاري تجاري و تبليغي براي آكادمي موسيقي خود، ارتباط مؤثري بااين شبكه دارد. هر چند در وب سايت رسمي اين گروه تلويزيوني  از هيچ فردي به عنوان  مالك و يا مدير گروه نام برده نشده است لكن، برنامه­ريزي بلند مدت براي بهره­مندي از اين خواننده در حوادث پس از انتخابات سال 88، براي بسياري از كارشناسان فرهنگي عيان است.

ارتباط شبكه تلويزيوني «من و تو» با «فارسي 1» و « بي.بي.سي فارسي» و...

آنچه در نسبت اين شبكه با تلويزيون فارسي بي.بي.سي مي­توان گفت، جداي از همجواري و عوامل مشترك انساني كه از بي بي سي برآمده و در من و تو استخدام شدند، نوع ساختار برنامه­هاي توليدي است كه آشكارا در آنها تلاش شده تا حسن همسايگي را رعايت و كاستي­هاي شبكه بي بي سي فارسي را در من و توجبران كنند. بنابراين، اين دو شبكه انگليسي فارسي زبان مكمل يكديگر هستند ،به گونه­اي كه گويا ديپلماسي عمومي«روباه پير» در دوران استعمار نو و فرانو، اميدوار است كه مخاطب ايراني با هر ذائقه و نيازي به رسانه، اعم از دريافت خبر يا سرگرمي و تفريح، از جلوي شبكه­هاي فارسي زبان انگليسي ، تكان نخورد. در كنار شباهت­هاي رويكردي اين شبكه­ها، مي­توان به شباهت ظاهري آنان نيز اشاره كرد. يكي از اين شباهت­ها در قلم نوشتاري (فونت) آنان است. به شباهت قلم­ها در نوشته­هاي شبكه بي بي سي فارسي و فارسي 1 توجه كنيد.

تبليغات گسترده شبكه تلويزيوني فارسي 1 براي يك زن خواننده ، چه پشتيباني و حمايت مالي از بعضي از كنسرت­هايش و تبليغ زياد  آنها و چه قطع سريال­هايش در هنگام تحويل سال نو وخواندن دعاي تحويل سال توسط آن خواننده در اين شبكه، همگي نشان دهنده نزديكي اين شبكه به اين خواننده است.

امروزه هجمه رسانه­اي غرب عليه كشور اسلامي ايران و نظام جمهوري اسلامي،به گونه­اي هدفمند و استراتژيك هماهنگ شده است؛ اين روند با راه­اندازي شبكه تلويزيوني صداي آمريكا(VOA)در سال 2005، آغاز و پس از دوره­اي آزمايشي نزديك به سه سال ، با كشف كاستي­ها و معايب آن، با راه­اندازي شبكه تلويزيوني بي بي سي فارسي در فاصله چهار ماه پيش از انتخابات رياست جمهوري 88 به اوج رسيد و در فاصله نزديك به 2 ماه پس از اين انتخابات و حوادث پس از آن با راه­اندازي شبكه فارسي 1، تكامل نسبي يافت. با اصلاح ساختار  و برنامه­هاي شبكه صداي امريكا طي سال­هاي 88 و 89 و راه­اندازي شبكه « من و تو» و «يورونيوز» فارسي در آبان 89، اين پازل روز به روز كامل تر و اهداف شوم آنان آشكارتر شد.

آنان دريافته­اند كه تحقق اهداف خود را نه از راه نظامي، بلكه تنها با فرهنگ  مي­توانند دنبال كنند.

چرا كه با تغيير در سلول­ها و اجزاي بنيادين جامعه كه همانا فرهنگ جامعه است، دستيابي به اهداف سياسي، اقتصادي و ... آسانتر صورت مي­پذيرد. از اين رو ، با هدف قرار دادن كوچكترين نهاد جامعه يعني« خانواده» و ورود به عرصه خصوصي آنان از راه تلويزيون ، مي­كوشند اعضاي اين نهاد مهم و اساسي را تربيت كنند.

تلاش براي ايجاد بالاترين ميزان تعامل با مخاطب

توليد برنامه­هاي تعاملي، دغدغه اصلي برنامه­سازان عرصه رسانه در سال­هاي اخير است؛ زيرا امروزه با گسترش، تداوم و تكرار جريان­هاي يك سويه ارتباطي ، مخاطب دچار خستگي و يكنواختي مي­شود و ديگر تاب و تحمل انفعال  در برابر رسانه را ندارد . مخاطبان مي­خواهند فعال باشند و در فرآيندي  برنامه­سازي ، مؤثر واقع شوند.

پيش­تر شبكه بي­بي­سي   فارسي با توليد برنامه « نوبت شما» در بهره­مندي از ظرفيت غني مخاطب، تلاش و براي پيشبرد اهداف فرهنگي، سياسي و .... خود، از القاي حسن مالكيت برنامه به مخاطب استفاده كرد.

بزرگترين مشخصه شبكه تلويزيوني من و تو 1، تلاش فراوان براي حداكثر تعامل با مخاطب است. در كليه برنامه­هاي توليدي اين شبكه، اين منش آشكار است كه مجريان برنامه بيش از اندازه  تصميم­هاي گرفته شده در مورد  بخش­هاي  (آيتم) برنامه­شان را متأثر از نظرات بينندگان برنامه كه از راه­هاي مختلف با شبكه مرتبط هستند، مي­نمايانند. تلفن،  ايميل و پيامك  روش­هاي متداول  پيشين و نظردهي از راه  شبكه­هاي اجتماعي نظير فيس بوك، توييتر  و... روش جديدتر تعامل مخاطبان است.

ترويج سبك زندگي غربي و غير اسلامي ، در پوشش ايجاد سرگرمي و تفريح

عمده­ترين فعاليت رسانه­اي اين شبكه، تلاش بي­وقفه ، هماهنگ و برنامه­ريزي شده براي تغيير سبك زندگي و معاشرت افراد در جامعه است.

اين جامعه از كوچكترين نهاد آن يعني خانواده،جمع دوستان ،آشنايان و اقوام شروع مي­شود و تا سطح همكاران، همشهريان، هموطنان و همنوعان را در برمي­گيرد.

مصاديق ترويج فرهنگ مبتذل غربي در همه برنامه­هاي اين شبكه به وفور ديده مي­شود كه به چند نمونه بسنده مي­كنيم :

در برنامه«بفرماييد شام» افراد شركت كننده در ضيافت شام، از اقشار مختلفي انتخاب شده­اند تا مخاطب با هر نوع سبك و روش زندگي،بالاخره با يكي از اين افراد همزادپنداري كند تا در ادامه ، قبح برخي رفتارها با مشاهده تحقق آنها در فرد مشابه، زدوده و معاشرت­هايي از اين دست برايش عادي شود. بسيار ديده شده در صورتي كه ميهمان و ميزبان از جنس مخالف باشند، هنگام ورود  ميهمان، گوينده برنامه تذكر مي­دهد كه بوسيدن طرف  مقابل فراموش نشود ودر صورت  انجام ندادن اين كار، فرد فراموش­كار را بي­فرهنگ خطاب مي­كند واينگونه هنجار و ضد هنجار يا ارزش و ضد ارزش  را برعكس به مخاطب القا مي­كنند.

در بسياري از موارد، ميهمان­ها براي وورد به خانه ميزبان، براي او وديگران حاضر، مشروبات الكلي  مي­آورند و در انتخاب مارك و برند آن به رقابت ضمني با يكديگر مي­پردازند.

نوع غذاها، پيش­غذاها و پس غذاها( دسرها) نيز گواهي سيرد تدريجي تمايل دست­اندركاران برنامه به تغيير ذائقه خوردن و آشاميدن مخاطب ايراني به سوي ذائقه غربي است . خوردن غذاهاي ايراني و به ويژه سنتي به همراه مشروبات الكلي، بي­ترديد به منظور قبح­زدايي و عادي سازي آن براي مخاطب ايراني است. براي مثال خوردن قرمه سبزي و يا ديزي همراه با  مشروبات الكلي....

در برنامه « چرا كه نه» كه بر پايه ايجاد تمايل بانوان به شاغل بودن و آن هم شغل­هاي متنوع بنا شده و برنامه « زرشك» تلاش مي­كند مشكل خانم­هاي شاغل در مورد پخت غذا با وجود گرفتاري­هاي شغلي،  برطرف كند نيز قبح­زدايي از رابطه با جنس مخالف، رابطه غير عادي  با همسايه،  نوع آشپزي و خوراك و ... برخي از موارد هنجار شكن و ضد فرهنگي است.

در برنامه« به زندگي من خوش آمديد»، به گفته گوينده تيزر برنامه، به سراغ  مجموعه­اي از چهره­هاي موفق ، شهر محل زندگيشان ، شغلشان و هنرشان مي­رود تا به طور رسمي الگوهاي زندگي موفق، براساس شاخص­هاي مورد پسند غرب به مخاطب معرفي شود.

در برنامه« ثروتمندان » نيز معرفي افراد ثروتمند ، راه ثروتمند شدن آنها و چگونگي زندگي كردنشان  در دستور كار است تا ضمن ترويج سبك زندگي اشرافي، به قبح زدايي از منش ثروتمند شدن از هر راه و روشي نيز پرداخته شود.

در تيزر معرفي اين برنامه، بعد از اينكه مخاطب با پرسش­هايي پي در پي در نظير: اگر( مي­توانستيد ) هر ماشيني را كه مي­خواهيد ، برانيد، چه ماشيني را انتخاب مي­كرديد؟ اگر مي­توانستيد به هر جايي پرواز كنيد، كجا را انتخاب مي­كرديد؟ اگر ثروت فراوان داشتيد، چه چيزي مي­خريد؟  روبرو مي­شود، آنگاه با پرسش نهايي خود، هدف دست­اندكاران برنامه از توليد و پخش اين برنامه را آشكارا بيان مي­كند كه :« اگر يكي از ثروتمندترين­هاي جهان بوديد، چه سبك زندگي را انتخاب مي­كرديد؟»

در برنامه « سالي تاك» كه به صورت جُنگ آماده مي­شود دختري به نام سالومه كه چندي پيش برخي رسانه­ها از احتمال بهائي بودن او خبر داده بودند، مجموعه­اي از محتواهاي جذاب را در قالب بسته­هايي نظير ويدئوي هفته، خبر داغ، شبيه سازي، پشت  صحنه،  سؤال هفته ، كلمه هفته، زرشك طلايي، توصيه­هاي هفته و ... به مخاطب عرضه مي­كند كه وجه اشتراك  همگي آنها، تمسخر ديگر افراد برنامه­ها، فيلم­ها و سنت­هاي بومي جوامع است و اين اهداف با تلاش­هاي زير پيگيري مي­شود:

نمايش لودگي مفرط و ابتذال فرهنگي حاكم بر فضاي كاري اين شبكه، ارائه مجموعه توصيه­ها و آموزش هنجارشكنانه به مخاطب در زمينه­هاي مختلف مانند راه­هاي جذب و يافتن دوست از جنس مخالف، مواردي كه بايد رعايت كرد تا دوست( جنس مخالفتان) از شما ناراحت نشود، چگونه با هم براي تفريح بيرون برويدو ... در برنامه من و تو + (پلاس)دو مجري از جنس مخالف، گزارش­هايي از رويدادهاي مهم فرهنگي در سطح شهر لندن به صورتي نامتعارف اجرا مي­كنند كه عمده آنها بر القاي باورها، هنجارها و مؤلفه­هاي فرهنگ غربي به مخاطب اصرار مي­ورزد. يكي از بخش­هاي اين برنامه، نقالي داستان­هاي شاهنامه توسط پيرمردي به نام« كربلايي» است كه خود، جاي بحث مفصلي دارد.

رويكرد سياسي

اگر چه اين شبكه مي­خواهد رويكرد سياسي خود را در لابه­لاي برنامه­هاي سرگرم كننده و مفرح پنهان  سازد و در تنها بخش خبري خود، از سبك و سياقي استفاده كند كه مخاطب به طور مستقيم به سمت و سو و گرايش­هاي  سياسي آن پي نبرد، لكن با نگاهي اجمالي به برنامه­هايش مي­توان از خاستگاه سياسي اين شبكه آگاه شد.

در همان برنامه« اتاق خبر» نوع گزينش اخبار، نوع بيان هر خبر، الولويت انتخاب و منابع خبري، گوياي  گرايش­هاي ضد انقلابي بسيار شديد در اين شبكه  است.

براي مثال، در برنامه Greatest Hits ضمن انتخاب موسيقيدان­هاي مشهور و منسوب به موضع سياسي خاص، در ميان تكه مصاحبه­هاي انتخابي افراد، مواردي را نيز جاي مي­دهد كه به شفاف سازي موضع سياسي آنان منجر مي­شود.

در برنامه مصاحبه با آقاي « فريد زلاند» ايشان در بخشي از صحبت­هايش اشاره كرد كه:

«بالاخره روزي مردم ايران پيروز خواهند شد و به آزادي مورد نظرشان خواهند رسيد» و يا در جاي ديگر گفت: « آن زمان­ها مثل الان نبود كه مرا بگذارند كنار ديوار و با مسلسل به رگبار ببندند، ساواك كه ما را گرفت، ابتدا سعي مي­كرد با توصيه ونصيحت ما را به حذف بخشي از شعر مجاب نمايد!»

بيان اين جمله­ها از زبان كسي كه در ذهن مخاطب، شهرتي( به واسطه آهنگسازي بسياري از كارهاي معروف خوانندگان لس آنجلسي) دارد، تأثيري به مراتب بيشتر از گفته يك كارشناس سياسي يا مدعي سياستمداري مي­گذارد.

رويكرد مذهبي

برخلاف رويكرد سياسي كه معمولا اينگونه شبكه­ها سعي در پنهان سازي آن دارند، اين شبكه رويكرد مذهبي خود را آشكار و در چارچوب انديشه انحرافي سكولاريسم مي­داند. هر چند كه آن را فرياد نمي­زند اما در تمام برنامه­ها آن را به مثابه قانون، رعايت و بدان اشاره مي­كند.

فردي سازي اعتقادات ديني، جزء آموزش­هاي اصلي اين شبكه است كه در بسياري از برنامه­ها بدان اشاره مي­شود.