اشتباه باب در درک تاریخ و تعصب در توجیه این خطا توسط بها
کوتاه و خواندنی :
بهائیت در ایران : علي محمد شيرازي (باب) در يكي از آثار خود به نام «دلائل السبعه» كه پيروانش آن را اثر الهام خداوند ميشمرند، دچار اشتباه آشكاري شده است. وي پنداشته است كه« داوود پيامبر » مدتي مديد پيش از موسي كليم الله ميزيسته است در حاليكه داوود از پادشاهان و پيامبران بنياسرائيل شمرده ميشود و به تصريح قرآن مجيد و تورات، قوم يهود پس از موسي زندگي ميكرده است. علي محمد در اين باره مينويسد:
«نظر كن در امت داود، پانصد سال در زبور تربيت شدند تا آنكه به كمال رسيدند. بعد كه موسي ظاهر شد، قليلي كه از اهل بصيرت و حكمت زبور بودند، ايمان آوردند، مابقي ماندند.» اين سخن برپيروان باب گران آمد اما در دوران حياتش از وي چيزي نپرسيدند. پس از مرگ باب، مكرر از بهاءا... سئوال ميكردند كه مگر ممكن است داود پيش از موسي ظهور كرده باشد؟»
بهاءالله به جاي آنكه راه انصاف را بپويد و به خطاي باب اذعان كند، در دفاع از وي تعصب ورزيده و در كتاب اشراقات چنين نوشت:
«الي حين چند كره اهل باين سئوال كرده اند كه حضرت داود صاحب زيور بعد از حضرت كليم – عليه بهاءا... الابهي- بوده لكن نقطه اولي – روح ما سوي فداه-( باب) آن حضرت را قبل از موسي ذكر فرموده و اين فقره، مخالف كتب و ما عند الرسل است»
سپس بدين اشكال چنين پاسخ داده است:
«سزاوار عباد آن كه مشرق امر اللهي( مقصود علي محمد باب است) را تصديق نمايد و درآنچه از او ظاهر شود چه كه به مقتضيات حكمت بالغ ، احدي جز حق آگاه نه.»
آيا بهاءا... نميدانست كه آن خطاي تاريخي قابل انكار نيست و با مقتضيات حكمت بالغه تفاوت دارد؟ آري، او بدين امر واقف بود ولي ترك تعصب و تحري حقيقت را به فراموشي سپرده بود. اما عبدالبهاء چون اين غلط آشكار را در آثار باب ديد ، او نيز در مقام توجيه برآمده و نوشت:
«در لوح حضرت اعلي، ذكر داودي است كه پي ازحضرت موسي بود، بعضي را گمان چنان است كه مقصود داودبن يسا است و حال آنكه حضرت داود يا بعد از حضرت موسي بود. لهذا مغلين و معرضين كه در كميناند اين بهانه را نمودند و بر سر منابر- استغفرالله ذكر جهل و ناداني كردند. اما حقيقت حال اين است كه دو داود است، يكي پيش از حضرت موسي، ديگري بعد از حضرت موسي.»
اين توضيح، خود تعصب و غفلت عبدالبهاء را ميرساند زيرا درسخن باب و نيز در گفتار بهاء از داودي سخن گفته شده كه صاحب زبور بوده و در واقع همان داود بن يسا است كه مدتها بعد از موسي زندگي ميكرد و از انبياي بني اسرائيل به شمار ميآمد نه داودي كه پانصد سال قبل از موسي ميزيسته و داراي امتي بوده است اما هيچ نام ونشاني از اودر ميان نيست!
چنين داودي جز در تخيلات متعصبانه عبدالبهاء، آن هم در تنگناي جدل يافت نميشود . متأسفانه بهائيان نيز به پيروي از رؤساي خود،به راه توجيه و تأويل گراييدهاند و از شدت تعصب، تحري حقيقت را فراموش كردهاند.