پرورش مبلغ از کودکستان تا دانشگاه
بهائیت در ایران : دانشگاه مجازيBIHE دانشگاه زيرزميني تشكيلات بهائيت در ايران است كه هيچ گاه از وزارت علوم مجوز نگرفت. هر چند سران تشكيلات در ايران به حربهاي متوسل شدند و انواع واقسام نامهنگاريها را از زير چشم ميگذراندند تا شايد يك مجوز خشك و خالي بگيرند اما وزارت علوم قدرتمند پاي حرفش ايستاد این دانشگاه را غير قانوني خواند و عوامل آن را به دست عدالت سپرد. اينجا درست نقطه آغاز ماجرا بود؛تشكيلات بهائيت، تعطيلي اين دانشگاه غير قانوني را در بوق كرد و به صحنه بينالمللي كشاند ومسئله را چنان نشان داد كه انگار نه انگار اين دانشگاه هدف اول و آخرش تبليغ فرقه بهائيت بوده است و تربيت جواناني كه درآينده، بشوند يكي ازمبلغین و البته رهبران تشكيلات در ايران و آخرش را هم ديگر شما بهتر از من روزنامه نگار ميدانيد!
اين دانشگاه كه خود بهائيان آن را« مؤسسه آموزش عالي بهائي » مينامند ، در سال 1366 تأسيس شد . هدف از تأسيس چنين مؤسسهاي در اصل اقدامي بود براي بقاي تشكيلات در ايران. البته اين از مهمترين دسيسههاي هر فرقهاي است كه براي ماندگاري، سرمايه گذاري خود را بر نسل جوان معطوف كند و اين امر درباره فرقه بهائيت بيشتر نمود پيدا ميكند چرا كه اين تشكيلات در صدد پرورش نيروهايي است كه درآيندهاي نه چندان دور بشوند دشمن درجه يك اين مرز و بوم. سندش را هم ميتوانيد در مطلبي از خود بهائيان تحت عنوان« برنامه آموزشي بهائي، هدف يورش قرار گرفت « در سايت» سرويس خبري جامعه بهائي» ببينيد: «مؤسسه آموزش عالي بهائي( BIHE) در سال 1366(1987) به عنوان يكي از اقدامات جامعه براي برآوردن نيازهاي آموزشي بهائيان جوان كه به صورت روشمند توسط حكومت ايران از دسترسي به آموزش عالي محروم شدهاند، تأسيس شد.نيويورك تايمز اين مؤسسه را« يك اقدام دقيق جامعه براي حفاظت از خود« توصيف كرده است.»
گمان ميكنم اگر شما هم مدتي در اين سايتهاي بهائيت سركي بكشيد، بعد از گذشت چند ماه ذخيره واژگانتان به شكل عجيبي افزايش مييابد و تازه ميفهميد كه چه قدر واژهها را تا كنون اشتباه به كار ميبردهايد! مانند همين واژه حفاظت كه زين پس مترادف است با دشمني، خيانت يا اصلا تجديد قوا براي ادامه كار شكنيها.
آخر با كدام عقل ذرهبيني ميتوان مجوز ورود كساني را به دانشگاه داد كه حكم خيانتشان اظهر من شمس است و جز براي تبليغ فرقه خود و انحراف جوانان، په به دانشگاه نميگذارند. اين را به يقين، بارها در اين نشريه از زبان چندين قرباني فرقه بهائيت كه اكنون از اين فرقه تبري جسته اند و انسانهاي آزادي هستند، خواندهايد. در شماره 10 شفافيت،« م . الف» يكي از قربانيان فرقه بهائيت گفته است : «كودكان از سن 3 سالگي تا 15 سالگي فرصت دارند تا موضع خود را در مقابل بهائيت اعلام كنند. هر چند تحت تأثير اين آموزشهاي سفت و سخت 12 ساله، نوجوانان بهائي چارهاي جز بله گفتن به بهائيت ندارند. من خودم شنيدم و ميدانم كه در غير اينصورت نه تنها از جامعه بهائي بلكه از خانواده خود نيز طرد ميشوند.»
سيد كاظم موسوي، از كارشناسان بهائيت نيز در مطلبي تحت عنوان «طرح روحي» شيوه سيستماتيك تبليغ» در شفافيت شماره 21 به چنين برنامهاي اشاره كرده است:
« در ارديبهشت سال 89 ، تشكيلات با صدور پيامي به ظاهر براي جهانيان ولي در حقيقت دستور تشكيلاتي براي بهائيان ايران، توقع خود را از تشكيلات بهائي ايران بالا برده و تقاضا كرده است كه تبليغات را از سطح كودكستانها آغاز كنند!»
حال قضاوت به عهده شماست، آيا كودكاني كه به محض پاگذاشتن به اين دنيا بايد تحت اين تعليمات سخت قرار بگيرند، ميتوانند در سنين جواني و در دانشگاه ، جز تبليغ آنچه آموختهاند، به چيز ديگري فكر كنند؟
دانشگاه بهائيت، دانشگاهي براي جذب و تبليغ
فعاليت اين به اصطلاح دانشگاه تا سال 1377 ادامه داشت تا اينكه راز بزرگ تشكيلات ،فاش و به تعطيلي دانشگاه منجر شد و درست در همان زماني كه ما تصور ميكرديم دشمن به حاشيه رانده شده است، تشكيلات اين فعاليت مخفيانه خود را از سرگرفت واين بار علاوه بر اينكه مجوز قانوني نداشت وهمچنان به توانمند سازي نيروهاي خود اقدام ميكرد، پايگاهي شده بود براي تبليغ و جذب جوانان مسلمان به فرقه بهائيت!
در مقالهاي تحت عنوان« آزموده را آزمودن خطاست» در «سايت نقطه نظر » اين جريان جذب و تبليغ، رويه استقامت سازنده» ناميده شده است:« اتخاذ رويه استقامت سازنده يعني مراجعه و شكايت به مجامع قانوني محلي و ملي و بينالمللي براي رسيدن به حق قانوني و در ضمن تأسيس كلاسهايي در جهت رشد وترقي علمي جوانان و طبعا ايجاد سيستمي براي اداره آن منطقيترين رويه پيش روي بهائيت بود.»
كلاسهاي درسي كه در اين متن به آن اشاره شده است، در اين سالها در خانههاي برخي از دانشجويان و اساتيد برگزار ميشد كه خود، گواه خوبي است بروع دروس و مفاهيمي كه در اين كلاسها ارائه شده است.
براساس اخباري كه تاكنون شنيدهايم و مداركي كه از اين خانهها جمع آوري شده است ، ادعاي اين گزارش مبني بر اينكه اين كلاسها بيشتر شبيه به جلساتي بوده و براي توانمند سازي اعضاي فرقه بهائيت و البته تازه واردهاي ميدان، ثابت ميشود. خلاصه كلام اينكه، اين كلاسها دست كمي از كلاسهاي طرح روحي- يكي از برنامههاي روشمند تبليغي بهائيت- ندارد كه درآن براي همه سنين برنامهريزي خاصي شده است و هدفشان ترويج و تبليغ فرقه بهائيت است. اين دانشگاه هم در واقع همان كلاسهاست كه دستي به سرو رويش كشيده شده و با گنجاندن چند رشته شيمي، فيزيك ، دندانپزشكي و... همان مسير قبلي را طي ميكند.
در پيام 26 ژوئن 2006 بيت العدل (مقر تشكيلاتي بهائيت در حيفاي اسرائيل) به جايگاه تبليغ در بهائيت اشاره ويژهاي شده است.« اگر در تبليغ سستي كنيد، رگ حيات تشكيلات قطع ميشود در هر صورت بايد تبليغ كرد ولي با سياست،اگر تبليغ آشكار ممكن نشد در پنهان به جذب بپردازيد...»
در سالهاي اخير هم طبق ادعاي خودشان، دانشگاه را بيشتر به شكل مجازي اداره ميكردند. در مطلب« درسي از قدرت براي مدرسان بهائي» در سايت« نگاه» اين طور آمده است:« با كمك مالي از سازمانهاي بهائي خارج از كشور، اين سيستم آموزشي رشد پيدا كرد و اكنون يك دانشگاه آنلاين واقعي است... مدارك كارشناسي اين دانشگاه را برخي از دانشگاههاي غربي قبول دارند.»
اين ادعاي آخر هم كه ديگر بيماري جديد تشكيلات است كه به نوعي توهم خود بزرگ بيني دچار شدهاند و گمان ميكنند كه در چشم هستند و روز به روز بيشتر مورد توجه قرار ميگيرند. ما كه نگاهي به دانشگاههاي معتبر انداختيم و خبري از اعتبار اين مدارك نديديم.
از طرفي، خيلي هم نميتوان به اين ادعا خرده گرفت و با قطعيت ميتوان گفت، مدرك اين دانشگاه نصف و نيمه را آنهايي قبول دارند كه خود اين فرقه را ساختهاند واكنون درگلوي خودشان هم گير كرده است...
دانشگاهي كه مواد درسياش تنها تخيلات ذهني آدمي است كه 160 سال پيش به حمايت انگلستان و روسيه ادعاي خدايي كرده است و انسانهايي جاهلتر از خودش اين ادعا را به نوش جان نيوش كردهاند و اكنون و بعد از گذشت اين همه سال براي خود، دم و دستگاه و تشكيلاتي راه انداختهاند و به هر ريسماني چنگ ميزنند تا اين عقايد باطل را در ذهن ديگران بريزند و آن را حق و حقيقت نشان دهند.
به قول يكي از طنز پردازان ، عده يعني مهم. با اين تعريف زماني كه ميگوييم فرقه بهائيت عددي نيست، يعني فرقه بهائيت اصلا مهم نيست يا به عبارت دقيقتر يعني فرقه بهائيت بيشتر از هر چيزي زبان درازي دارد كه با آن گوش عالم را كر كرده ولي در اصل از درون پوك است درست مانند هندوانهاي كه با يك ضربه انگشت، پوكياش لو ميرود در حالي كه فروشنده دغل باز بهتر از من و تو از پوكي آن آگاه است.
نوشته شده توسط : آزاده صادقي