×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

پرورش مبلغ از کودکستان تا دانشگاه

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

پرورش مبلغ از کودکستان تا دانشگاه

بهائیت در ایران : دانشگاه مجازيBIHE دانشگاه زيرزميني تشكيلات بهائيت در ايران است كه هيچ گاه از وزارت علوم  مجوز نگرفت. هر چند سران تشكيلات در ايران به حربه­اي متوسل شدند و انواع واقسام نامه­نگاري­ها  را از زير چشم مي­گذراندند تا شايد يك مجوز خشك و خالي بگيرند اما وزارت علوم قدرتمند پاي حرفش ايستاد این  دانشگاه را غير قانوني خواند و عوامل آن را به دست عدالت  سپرد. اينجا درست نقطه آغاز ماجرا بود؛تشكيلات بهائيت، تعطيلي اين دانشگاه غير قانوني را در بوق كرد و به صحنه بين­المللي  كشاند ومسئله را چنان نشان داد كه انگار نه انگار اين دانشگاه هدف اول و آخرش تبليغ فرقه بهائيت بوده است و تربيت جواناني كه درآينده، بشوند يكي ازمبلغین و البته رهبران تشكيلات در ايران و آخرش را هم ديگر شما بهتر از من روزنامه نگار مي­دانيد!

اين دانشگاه كه خود بهائيان آن را« مؤسسه آموزش عالي بهائي » مي­نامند ، در سال 1366 تأسيس شد . هدف از تأسيس چنين مؤسسه­اي در اصل اقدامي بود براي بقاي تشكيلات در ايران. البته اين از مهمترين  دسيسه­هاي هر فرقه­اي است كه براي ماندگاري، سرمايه گذاري خود را بر نسل جوان معطوف كند و اين امر درباره فرقه بهائيت بيشتر نمود پيدا مي­كند چرا كه اين تشكيلات در صدد پرورش نيروهايي است كه درآينده­اي نه چندان دور بشوند دشمن درجه يك اين مرز و بوم. سندش را هم مي­توانيد در مطلبي از خود بهائيان تحت عنوان« برنامه آموزشي بهائي، هدف يورش قرار گرفت « در سايت» سرويس خبري جامعه بهائي» ببينيد: «مؤسسه آموزش عالي بهائي( BIHE) در سال 1366(1987) به عنوان يكي از اقدامات جامعه براي برآوردن نيازهاي آموزشي بهائيان جوان كه به صورت روشمند توسط حكومت ايران از دسترسي به آموزش عالي محروم شده­اند، تأسيس شد.نيويورك تايمز اين مؤسسه را« يك اقدام دقيق جامعه براي حفاظت از خود« توصيف كرده است.»

گمان مي­كنم اگر شما هم مدتي  در اين سايت­هاي بهائيت سركي بكشيد، بعد از گذشت  چند ماه ذخيره واژگانتان به شكل عجيبي افزايش مي­يابد و تازه مي­فهميد كه چه قدر واژه­ها را تا كنون اشتباه به كار مي­برده­ايد! مانند همين واژه حفاظت كه زين پس مترادف است با دشمني، خيانت يا اصلا تجديد قوا براي ادامه كار شكني­ها.

آخر با كدام عقل ذره­بيني مي­توان مجوز ورود كساني را به دانشگاه داد كه حكم خيانتشان اظهر من شمس است و جز براي تبليغ فرقه خود و انحراف جوانان، په به دانشگاه نمي­گذارند. اين را به يقين، بارها در اين نشريه از زبان چندين قرباني فرقه بهائيت كه اكنون از اين فرقه تبري جسته اند و انسان­هاي آزادي هستند، خوانده­ايد. در شماره 10 شفافيت،« م . الف» يكي از قربانيان فرقه بهائيت گفته است : «كودكان از سن 3 سالگي تا 15 سالگي فرصت دارند تا موضع خود را در مقابل  بهائيت اعلام كنند. هر چند تحت تأثير اين آموزش­هاي سفت و سخت 12 ساله، نوجوانان بهائي چاره­اي جز بله گفتن به بهائيت ندارند. من خودم شنيدم و مي­دانم كه در غير اينصورت نه تنها از جامعه بهائي بلكه از خانواده خود نيز طرد مي­شوند.»

سيد كاظم موسوي، از كارشناسان بهائيت نيز در مطلبي تحت عنوان «طرح روحي» شيوه سيستماتيك تبليغ» در شفافيت شماره 21 به چنين برنامه­اي اشاره كرده است:

« در ارديبهشت سال 89 ، تشكيلات با صدور پيامي به ظاهر براي جهانيان ولي در حقيقت دستور تشكيلاتي براي بهائيان ايران، توقع خود را از تشكيلات بهائي ايران بالا برده و تقاضا كرده است كه تبليغات را از سطح كودكستان­ها آغاز كنند!»

حال قضاوت به عهده شماست، آيا كودكاني كه به محض پاگذاشتن به اين دنيا بايد تحت اين تعليمات سخت قرار بگيرند، مي­توانند در سنين جواني و در دانشگاه ، جز تبليغ آنچه آموخته­اند، به چيز ديگري فكر كنند؟

دانشگاه بهائيت، دانشگاهي براي جذب و تبليغ

فعاليت اين به اصطلاح دانشگاه تا سال 1377 ادامه داشت تا اينكه راز بزرگ تشكيلات ،فاش و به تعطيلي دانشگاه منجر شد و درست در همان زماني كه ما تصور مي­كرديم دشمن به حاشيه رانده شده است، تشكيلات اين فعاليت مخفيانه خود را از سرگرفت واين بار علاوه بر اينكه مجوز قانوني نداشت وهمچنان به توانمند سازي نيروهاي خود اقدام مي­كرد، پايگاهي شده بود براي تبليغ و جذب جوانان مسلمان به فرقه بهائيت!

در مقاله­اي تحت عنوان« آزموده را آزمودن خطاست» در «سايت نقطه نظر » اين جريان جذب و تبليغ، رويه استقامت سازنده» ناميده شده است:« اتخاذ رويه استقامت سازنده يعني مراجعه و شكايت به مجامع قانوني محلي و ملي و بين­المللي براي رسيدن به حق قانوني و در ضمن  تأسيس كلاس­هايي در جهت رشد وترقي علمي جوانان و طبعا ايجاد سيستمي براي اداره آن منطقي­ترين رويه پيش روي بهائيت بود.»

كلاس­هاي درسي كه در اين متن به آن اشاره شده است، در اين سال­ها در خانه­هاي برخي از دانشجويان و اساتيد برگزار مي­شد كه خود، گواه خوبي است بروع دروس و مفاهيمي كه در اين كلاس­ها ارائه شده است.

براساس اخباري كه تاكنون شنيده­ايم و مداركي كه از اين خانه­ها جمع آوري شده است ، ادعاي اين گزارش مبني بر اينكه اين كلاس­ها بيشتر شبيه به جلساتي بوده و براي توانمند سازي اعضاي فرقه بهائيت و البته تازه واردهاي ميدان، ثابت مي­شود. خلاصه كلام اينكه، اين كلاس­ها دست كمي از كلاس­هاي  طرح روحي- يكي از برنامه­هاي روشمند تبليغي بهائيت- ندارد كه درآن  براي همه سنين برنامه­ريزي خاصي شده است و هدفشان ترويج و تبليغ فرقه بهائيت است. اين دانشگاه هم در واقع همان  كلاس­هاست كه دستي به سرو رويش كشيده شده و با گنجاندن چند  رشته شيمي، فيزيك ، دندانپزشكي و... همان مسير قبلي را طي مي­كند.

در پيام 26 ژوئن 2006 بيت العدل (مقر تشكيلاتي بهائيت در حيفاي  اسرائيل) به جايگاه تبليغ در بهائيت اشاره ويژه­اي شده است.« اگر در تبليغ سستي كنيد، رگ حيات تشكيلات قطع مي­شود  در هر صورت بايد تبليغ كرد ولي با سياست،اگر تبليغ آشكار ممكن نشد در پنهان به جذب بپردازيد...»

در سال­هاي اخير هم طبق ادعاي خودشان، دانشگاه را بيشتر به شكل مجازي اداره مي­كردند. در مطلب« درسي از قدرت براي مدرسان بهائي» در سايت« نگاه» اين طور آمده است:« با كمك مالي از سازمان­هاي بهائي خارج از كشور، اين سيستم آموزشي رشد پيدا كرد و اكنون يك دانشگاه آنلاين واقعي است... مدارك كارشناسي اين دانشگاه را برخي از دانشگاه­هاي غربي قبول دارند.»

اين ادعاي آخر هم كه ديگر بيماري جديد تشكيلات است كه به نوعي توهم خود بزرگ بيني دچار شده­اند و گمان مي­كنند كه در چشم هستند و روز به روز بيشتر مورد توجه قرار مي­گيرند. ما كه نگاهي به دانشگاه­هاي معتبر انداختيم و خبري از اعتبار اين مدارك نديديم.

از طرفي، خيلي هم نمي­توان  به اين ادعا خرده گرفت و با قطعيت مي­توان گفت، مدرك اين دانشگاه نصف و نيمه را آنهايي قبول دارند كه خود اين فرقه را ساخته­اند واكنون درگلوي خودشان هم گير كرده است...

دانشگاهي كه مواد درسي­اش تنها تخيلات ذهني آدمي است كه 160 سال پيش به حمايت انگلستان و روسيه ادعاي خدايي كرده است و انسان­هايي جاهل­تر از خودش  اين ادعا را به نوش جان نيوش كرده­اند و اكنون  و بعد از گذشت اين همه سال براي خود، دم و دستگاه و تشكيلاتي  راه انداخته­اند و به هر ريسماني چنگ مي­زنند تا اين عقايد باطل را در ذهن ديگران بريزند و آن را حق و حقيقت نشان دهند.

به قول يكي از طنز پردازان ، عده يعني مهم. با اين تعريف زماني كه مي­گوييم فرقه بهائيت عددي نيست، يعني فرقه بهائيت اصلا مهم نيست يا به عبارت دقيقتر يعني فرقه بهائيت بيشتر از هر چيزي زبان درازي دارد كه با آن گوش عالم را كر كرده ولي در اصل از درون پوك است درست مانند هندوانه­اي كه با يك ضربه انگشت، پوكي­اش لو مي­رود  در حالي كه فروشنده دغل باز بهتر از من و تو از پوكي آن آگاه است.

نوشته شده توسط : آزاده صادقي

خواندن 740 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی