تفكر به زنجير كشيده شده ( بخش دوم )
به قلم زهرا سادات موسوي
باز نشر : بهائیت در ایران
..........
درشماره گذشته ماهنامه شفافيت بيان شد كه تشكيلات بهائيت در طرحي به نام طرح روحي افرادي را كه براي آموزش كودكان انتخاب شدهاند، وارد يك پروسه بازسازي فكري ميكند تا از لحاظ تشكيلاتي آمادگي شروع جلسات تربيتي كودكان را به دست آورند از اين رو داوطلبان ابتدا بايد سه بخش: 1.فهم آثار بهائي، 2.دعا و مناجات و 3. فهم و ادراك حيات و ممات را پشت سر بگذارند. در قسمت دوم اين بحث به راهكارهاي عملي كه در اين طرح بر آن تأكيد شده ، پرداخته ميشود تا بر اساس طرح روحي، فرقه بودن اين تشكيلات بهتر و ملموس تر براي مخاطب قابل درك باشد.
در فرقه بهائيت، تشكيلات خواهان آموزش مستمر است و سعي ميكند در اين آموزشها با استفاده از پروسه بازسازي ذهني، اعضا را وابسته به تشكيلات نگاه دارند تا جاييكه فرد از لحاظ روحي توان تفكر مستقل را هم نداشته باشد. تشكيلات براي جلوگيري از هر گونه اعتراض ، اعضا را در يك فشار رواني قرار ميدهند تا فرد در برابر زماني كه صرف انجام كارهاي روزانه خود ميكند، احساس عذاب وجدان كند.
اعضا براي يادگيري سه بخش مذكور وارد فرآيندي نظاممند ميشوند.
در اين فرآيند قدرت تفكر منطقي و مستقل اعضا سلب ميشود. فرد براي يادگيري اين سه بخش مجبور است جملات را جزء به جزء حفظ كند تا بتواند سؤالاتي را كه راهنما از او ميپرسد به درستي پاسخ دهد.
بدين صورت اين بخش هاي گزينش شده در خاطر فرد جاي ميگيرد. در اين قسمت تمام بحثها حتي اصلي ترين مسائل هم به نحو پيش پا افتادهاي مطرح ميشود به طوري كه فرد اين مسائل را از بديهيات تلقي ميكند، به اين ترتيب تشكيلات بهائيت با روشي اغنائي تفكر جديدي را به آنها تزريق ميكند.
در صورتي كه فرد سه مرحله مذكور را با موفقيت پشت سر بگذارد آرام آرام به او القا ميشود كه هيچ كاري لذتبخش تر از تبليغ به نفع تشكيلات نيست البته در خلال اين شورآفريني به او ميفهماند كه براي تبليغ و يا هر كاري كه در جهت ارتقاي تشكيلات انجام ميدهد انتظار پاداش و ياحتي تشويق را نداشته باشد![1]
سپس عضو را با برنامهاي كه تشكيلات براي او چيده، راهي منازل افرادي كه تازه بهائي شدهاند، ميكند تا تبليغ را تمرين كنند.[2]
اين امر از مهمترين علل اثبات فرقه بودن تشكيلات بهائيت است كه با توجه به تعاريف روانشناسان از فرقه ميتوان اين ادعا را ثابت كرد.
«مارگارت تالر سينگر » در كتاب« فرقهها در ميان ما» يكي از مشخصات فرقهها را چنين عنوان ميكند:
«در اغلب فرقهها طرح هاي معيني براي جذب اعضاي جديد دارند. به محض آنكه هر گونه توجه از طرف فرد نشان داده شود،وي از طرف رابط عضوگيري يا ساير اعضاي فرقه بمباران محبت ميشود.» [3]
در برنامه تبليغ تشكيلات براي اعضا چنين بيان شده است:
«با شخصي كه به امرا... علاقه نشان ميدهد آشنا ميشويم، بهترين راه ابلاغ پيام امر به او را در نظر ميگيريم، باران محبت خود را به او نثار ميكنيم، او را تقويت و مساعدت ميكنيم تا پذيرش امر حضرت بهاء را اعلان نمايد. سپس به تزييد معلومات اوميپردازيم تا به مقامي فائز گردد كه شخصا جهت ابلاغ امر الهي به ساير نفوس قيام نمايد.»[4]
حال توجه شما را به بخشي ديگر از طرح تشكيلات بهائيت مربوطه به« تزييد معلومات» يك خانواده تازه بهائي شده معطوف ميكنيم:
«در گروههاي كوچك و به كمك راهنماي گروه، راجع به اولين ملاقات خود با خانواده.... فكر كنيد . هر عضو گروه ميبايست نمايشنامهاي كوتاه بازي كند ونشان دهد چطور وارد منزل ميشود و با آنها احوالپرسي ميكند وچطور موضوع عهد و ميثاق الهي را با آنها در ميان ميگذارد. اعضا گروه بايدنمايش هر يك را با در نظر گرفتن شرايط ادب، مهرباني و تواضع ارزيابي كند و بعد از اينكه هر عضو نقش خود را بازي كرد، گروه بايد با هم متفق شوند و مناسبترين روش ملاقات را پيدا كنند. [5]
در برنامههاي طرح روحي چند موضوع به همراهان ابلاغ ميشود كه به ترتيب بايد خانوادهها را در جريان آنها قرار دهند. اين برنامهها به شرح زير است:
عهد و ميثاق، داستان حيات حسينعلي نوري، عشق و محبت در جامعه بهائي، ضيافت نوزده روزه و تبرعات.[6]
البته جملاتي كه بايد دراين جلسات پيرامون هر موضوع مطرح شود نيز به افراد ابلاغ ميشود. [7]
بنابراين فردي كه عضو تشكيلات بهائيت ميشود مانند هر فرد محصور در فرقه قدرت تصميمگيري و ظرفيت تفكر منطقي و مستقل خود را از دست ميدهد و موظف است مانند ربات به برنامههايي كه به او داده ميشود بدون هيچ تعلقي عمل كند.
پس از آنكه تمام اين موضوعات در جلسات مطرح و نتيجه مورد نظر حاصل شد، جلسات به مرحله ديگري با عنوان جلسات منظم هفتگي وارد ميشود. [8]
شرايط اين جلسات هفتگي با جلسات قبلي فرق دارد. به اينصورت كه خانواده تازه بهائي شده تا حدودي مورد اعتماد تشكيلات واقع شده و از اين پس ميتواند جز با چند بهائي محدودي كه تاكنون مواجه شده(شايد دوالي سه نفر) با تعدادي از خانوادههاي قديمي هم آشنا شود و در جلسات بحث آنها شركت كند. [9]
سينگر در اين باره چنين مينويسند:
«تازه واردان توسط اعضاي قديم، دوره ميشود واين اعضاي با تجربه، نه تنها آموزش گرفتهاند تا عضو جديد را بمباران محبت كنند بلكه با بهترين رفتار و برخورد ممكن سعي ميكنند با افتخار تمام، اشتياقشان را نسبت به عضويت، برتري سيستم اعتقادي جديد و منحصر به فرد بودن رهبرشان ابراز دارند.» [10]
يكي از مشخصات بارز فرقهها اين است كه خود را بري از هر نوع اشتباه دانسته و افراد بيرون از فرقه را محكوم ميكنند . در تشكيلات بهائيت هم اين موضوع كاملا مشهود است:
«چقدر باعث تأسف است اگر شخصي بشارت ظهور حضرت بهاءا... را بشنود اما اورا قبول نكند و بخواهد اوهام وخرافات كهنه قبل را دنبال كند.» [11]
همين چند نمونه(مشتي از خروار) براي اثبات فرقه بودن تشكيلات بهائيت كافي است لكن ما براي اطمينان بيشتر مخاطبان عزيز اين بحث را ادامه داده و از زواياي ديگر اين قفس تاريك پرده برداشته تا شايد چراغ راهي افروخته باشيم.
[1]قيام به خدمت، دفتر دوم، مؤسسه روحي، ص16.
[2]قيام به خدمت، دفتر دوم، مؤسسه روحي، ص27.
[3]تالر سينگر، مارگارت، فرقهها در ميان ما، ناشر: دانشگاه اصفهان ، چاپ اول 1388 ، ص 152.
[4]قيام به خدمت، دفتر دوم، مؤسسه روحي، ص 22.
[5]قيام به خدمت، دفتر دوم، مؤسسه روحي، ص29.
[6]قيام به خدمت، دفتر دوم، مؤسسه روحي، قسمت دوم.
[7]قيام به خدمت، دفتر دوم، مؤسسه روحي، قسمت دوم.
[8]قيام به خدمت، دفتر دوم، مؤسسه روحي، ص60.
[9]قيام به خدمت ، دفتر دوم، مؤسسه روحي، ص60.
[10]تالر سينگر، مارگارت، قيام به خدمت، دفتر دوم، مؤسسه روحي، ص60.
[11]قيام به خدمت، دفتر دوم، مؤسسه روحي، ص31.