بدل کاران 2
نوشته شده توسط پیمان
ایرانی
بهائیت
در ایران :
شاید تا به حال در مراودات اقتصادی و داد و ستدهای خود با پول های تقلبی برخورد
کرده باشید. کاغذهایی که در عین ارزش ناچیزشان، وقتی به رنگ اسکناس اصلی درآمده و
در قالب و طرح آن قرار می گیرند ارزش و بهای زیادی پیدا می کنند. جاعلان این پول ها
هر چه در طبیعی و اصل نشان دادن اسکناس ساختگی خود تلاش بیشتری نمایند، بهتر می
توانند به بهره ها، استفاده ها ومقاصد خود برسند. اما اگر نمونه ی اصلی و جعلی را
کنار هم بگذاریم، دقت بیشتری نماییم و به مقایسه بپردازیم حتماً به تفاوت ها و
اختلافاتی بین دو نمونه پی خواهیم برد.
جعل و تقلب تنها در امور اقتصادی به چشم نمی خورد. در امور اعتقادی نیز جاعلان و
متقلبان بی کار ننشسته اند و پرداختن به این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که اگر
شخص را پول قلابی بفریبد، حداکثر باعث زیان مالی می شود. اما اگر شخص توسط کسانی که
خود را جای افرادی آسمانی و الهی جا می زنند فریفته شود، باعث گمراهی و تأثیر
مستقیم روی سرنوشت وی می شود. همان طور که در نوشته ی قبلی یعنی « بدل کاران1»
اشاره شد یکی از افراد آسمانی که تا کنون بسیاری سعی داشته اند خود را به جای او
معرفی کنند، شخص منجی است؛ قائم منتقم.
یکی از این مدعیان «میرزا علی محمد شیرازی» معروف به «سید باب» است. وی یکی از
دارندگان دعوی قائمیت بود. چنانچه گفته شد بهترین راه تمیز اصلی و جعلی کنار هم
قرار دادن و به مقایسه نشستن است. در اینجا به بررسی مختصر و تفاوت های میان دو
قائم می پردازیم:
یکی از شاخص ترین ویژگی های یک فرد نام وی نام پدر و مادر و محل تولد و نسب اوست.
آنچه از روایات مسلّم در معرفی مهدی موعود علیه السلام حاصل می شود این است که
دوازدهمين امام، حضرت محمد بن الحسن بن على بن... بن على بن ابىطالب علیهم السلام
است كه در خفا و نهانى از سيّده و بانوى كنيزان زاده مىشود و زمانى بس دراز از
مردم غائب و پنهان مىگردد و در آن غيبت مردم دربارهی او به لغزش و اختلاف
مىافتند و پس از گذشت زمانى طولانى، در سن كهولت به صورت جوانى شاداب آشكار مىشود
و به هنگام خروج، بيعت و عهد هيچ ستمگر گردنكشى را به گردن ندارد.
در صورتی که هيچ يك از مهدىنماها اين ويژگي ها را نداشتهاند. فى المثل: جناب سید
باب، نه نامش و نه كنيهاش، نه اسم پدرش و نه نام مادرش، نه فواصل نسلى او با
ائمّهی دين و نه كيفيت تولّدش، نه غيبتش و نه دوران عمرش، هيچكدام مطابق با روايات
قائميّت نيست:
نام ايشان علي محمّد و نام پدرش ميرزا محمدرضا و اجدادش ابراهيم و فتحاللّه بوده
است.( محاضرات2: 1026)
مادرش فاطمه بيگم نام داشته و هرگز براى او سابقهی كنيزى را يادآور
نشدهاند.(همان مدرك)
جناب باب در اول محرم سال 1235در شيراز بطور عادى و آشكار و بدون كمترين خوفى از
حكومت وقت به دنيا آمده است.( محاضرات2: 669)
و گذشته از آن كه براى سيادت او برهانى در دست نيست و در هيچ يك از آثار بهائى
سلسله يا شجرهی نسب او را تا يكى از امامان ننوشتهاند.
بيش از هزار سال با حضرت حسين علیه السلام يا حضرت رضا علیه اسلام يا ديگر ائمه
عليهم السلام فاصله زمانى داشته و نمىتواند نسل نهم يا پشت چهارم يا فرزند چندم
يكى از آنها باشد.
وى علي رغم بشارات معصومين، تابعيت و بيعت حكومت محمدشاه قاجار و ناصرالدين شاه
قاجار را داشته و نسبت به آن ها در آثار و نامههاى خود كمال تعظيم و تواضع را
مىنموده و خود را فدائى آنان مىخوانده و مستدعى الطاف سلطانى و رحمت و رأفت شاهى
قلم داد میکرده است؛ در حالى كه جناب بهاء الله (مبدع مسلک بهاییت و موعود کتاب
سید باب) ، ناصرالدين شاه را رئيس الظّالمين لقب دادهاست (اسرار الآثار2: 36) و
اين امر، با نداشتن بيعت ستمگران كمال منافات را دارد.
جناب باب هيچ گاه از انظار مردم و مريدان پنهان نبود تا آنان مورد آزمايش قرار
گيرند و در مورد حيات و ممات او به اختلاف و انحراف دچار گردند و عمر طولانى! ايشان
فقط و فقط سى و يكسال و هشت ماه بود.( قرن بديع 1: 256)
با وجود چنين تعارضات روشنى، نه تنها می توان به عمق تفاوت و عدم تطابق میان شخص
قائم موعود اسلام و سید باب پی برد بلکه به وضوح پیداست که هیچ اشتراکی بین این دو
به چشم نمی خورد.
منبع : وبلاگ یار جوان