حذف تعصبات
صحیح در بهائیت
بهائیت در ایران :
زیباست انسانی که هر چقدر به دنبال آزادی و
بی قیدی است، لااقل نسبت به بعضی چیزها از جمله وطن و خانواده مقید باشد و خداوند
متعال این را در فطرت انسان ها نهاده است. اما در مسلک میرزا بهاء برای اینکه مردم
از لحاظ قیودات دینی و قیودات وطنی و تقیدات دیگر آزاد باشند، اینگونه تقیدات و
تعصبات برداشته شده است.
آری وقتی که احکام و
قوانین به مقتضیات زمان و مکان و به صلاح دید رجال بیت العدل تفاوت و اختلاف پیدا
کند، و هنگامیکه احکام دینی به قید مطابقت با عقول مختلف و محدود افراد پذیرفته
شود، وقتی که احکام و ادیان گذشته منسوخ شده و احکام آینده معلق به تاسیس بیت العدل
گردد، در مرتبه اول لازمست تعصبات مذهبی از میان برداشته شود.
چیزی که هست: جناب
میرزا به این اندازه از آزادی قانع نشده و خواسته است پیروان خود را از هر جهت (از
جهت دین، از جهت وطن، از جهت اقتصاد، از جهت جنس، از جهت سیاست) آزادی بخشد.
عبدالبهاء گوید: از
جمله تعالیم بهاء الله تعصب دینی و تعصب جنسی و تعصب سیاسی و تعصب اقتصادی و تعصب
وطنی هادم بنیان انسانیت، تا این تعصب ها موجود عالم انسانی راحت ننماید ... اگر
این تعصب و عداوت از جهت دین است دین باید سبب الفت گردد و الا ثمری ندارد... [۱]
و اما تعصب اقتصادی
این معلوم است که هر چه روابط بین ملل ازدیاد یابد و مبادله امتعه تکرر جوید ...
بالمال به سائر اقالیم سرایت نماید و منافع عمومیه رخ بگشاید. [۲]
از جمله تعالیم جدیده ترک تعصبات دینیه و
تعصبات مذهبیه و تعصبات جنسیه و تعصبات ترابیه و تعصبات سیاسیه است. [۳]
باید همت گماشت تا بی خردان از تعصبات
جاهلیه دینی و جنسی و اقتصادی و حتی وطنی نجات یابند، از جمیع قیود آزاد گردند...
الخ. [۴]
پس به موجب
این تعالیم جدید لازمست که:
۱-مردم
نباید به دینی که انتخاب کرده اند علاقه نشان داده و به ادیان مخالف و باطل مخالفت
نشان ندهند.
۲-
مردم نباید نسبت به وطنی که سکنی دارند علاقه شدید پیدا کنند.
۳-
یک
ملت نباید پایند سیاست معینی باشد.
۴-
در
راه اقتصادیات یک مملکت یا ملتی نباید ایستادگی کرده و به شدت از آن طرفداری نمود.
۵-
پیروان مذاهب مختلف نباید در مقابل همدیگر تعصب نشان بدهند و در واقع هر کدام، هم
خود را راه حق بداند و هم دیگر مذاهب و ادیان را.
۶-
مردم باید تعصبات قومی و جنسی را کنار بگذارند، لذا با این حکم بحث غیرت در بهائیت
منتفی است.
۷-
به
عقیده جناب میرزا مردم باید از همه این تعصبات و علاقه ها خود را آزاد کرده از همه
قیود خود را رها کنند.
پس میرزا بهاء می
گوید: هدف و آخرین مرام رفع اختلاف از میان ملل و بر طرف شدن امتیازات و از بین
رفتن اختصاصات وطنی و علاقه های دینی و ملی است.
و به موجب این تعلیم
جدید: ایرانی نباید در راه ترقی و پیشرفت مخصوص ایران قدم بردارد، و مسلمان نباید
نسبت بدین اسلام علاقه مخصوص نشان بدهد، و افراد یک ملت یا مملکت نباید برای اقتصاد
و سیاست مخصوص آن ملت یا مملکت کوشش کنند، و به طور کلی مردم دنیا باید از جمیع
قیود و امتیازات آزاد باشند.
این تعلیم پوچ و از یک
جهت پر معنی و سیاسی راباید با روابط دول اجنبی مربوط کرده، و از تعلیمات و الهامات
آنان محسوب کرد، و انصافا برای نیستی و زوال یک ملت بهترین و کاملترین تعلیم می
باشد.
ضمنا جناب میرزا
خواسته است حرفی بزند که جوانهای بی دین و هوی پرست و مردم شهوت ران و لجام گسیخته
امروز مجذوب گردند، ولی متوجه نشده است که این آزادی مطلق هادم بنیان انسانیت بوده
و تمدن و حقیقت و روحانیت و سعادت و ترقی و اجتماع و برابری را به کلی از میان
خواهد برانداخت. [۵]
پیغمبر قرن نوزدهم
متوجه نشده است که پیغمبر باید در اثر تبلیغ احکام و قوانین واقعی که موفق با فطرت
و طبیعت است و در نتیجه دعوت تمام اقوام و ملل بسوی آیین خود و در اثر فعالیت
پیروان و مبلغین که پیوسته با کمال کوشش مجاهدت می کنند، همه مردم را به رنگ واحد و
طریق واحد و قانون واحد و هدف واحد درآورد. نه آنکه به تصور باطل علاقه های دینی و
مذهبی و روحانی را نیز از مردم سلب کند.
پی
نوشت:
۱-
مکاتیب، جلد
۳ صفحه
۱۰۴
۲-
مکاتیب، جلد
۳ صفحه
۱۰۶
۳-
مکاتیب، جلد
۳ صفحه
۲۷۶
۴-
مکاتیب، جلد
۳ صفحه
۳۱۷
۵-
محاکمه و
بررسی باب و بهاء، جلد
۳ صفحه
۲۰۰ تا
۲۰۲