خشونت در
بهائیت - قسمت سوم
بهائیت در ایران :
زکریا از شاگردان
مراجع ثلاث و همچنین از یاران و همراهان عبدالحسین لاری بود. در گزارشهای محرمانه
بریتانیا درباره زکریا انصاری موارد زیادی نام برده شده است. به فرمان دولت
بریتانیا و با همکاری قوام الملک و بهائیان زکریای انصاری را به شهادت رسانده و
کارنامه دیگری از خشونتهای خود را رقم زدند.
زکریا مشهور به نصیرالاسلام:
از رهبران شیعه و یکی
از رهبران مشروطیت ایران است. زکریا فرزند عبدالرحمان انصاری است که جد ایشان به
جابر بن عبدالله انصاری میرسد. وی تحصیلات مقدماتی خود را در محل تولدشان نوایگان
گذراندند. با رفتن سیّد عبدالحسین لاری به شهر لارستان، وی نیز به آنجا سفر کرد و
به آموختن علوم اسلامی و علوم حوزه پرداخت.
از
معروفترین آثار مکتوب وی:
کتابی است بنام شبهای
پیشاور، این کتاب با موضوع ده شب مناظره یک مبلّغ شیعه است، که این مبلغ فردی بنام
سلطانالواعظین شیرازی است، که با دو نفر از افراد مدافع اهل سنت هند و پاکستان
است. در هنگامی که به توپ بسته شد مجلس، ایشان به فرمان سیّد لاری یک گروه نظامی با
تجهیزات لازم برای حکومت اسلامی شهر لارستان هماهنگ کرد و رهبری سربازان سیّد را به
عهده گرفت.
رکنزاده در
نوشتههایی اینگونه مینویسد:
در شهرهای داراب،
فسا، لارونیریز علیه استبداد وقت قیام مسلحانه کرد و به انتشار افکار
آزادیخواهانه و استحکامبخشی به مبانی مشروطه ایران همت گماشت و به همراه سیدلاری
جهاد و تلاش زیادی کرد. مساعدت وی آن چنان ارزشمند بود که حتی در این زمان آخوند
خراسانی یک حلقه انگشتری فیروزه و اجازه جهادبرای آزادی را برای وی فرستاد،ودر این
اجازه نامه لقب نصیرالاسلام را به او بخشید و او را چنین خواند.زکریا فردی مجاهد و
شجاع و رهبری دیندار بود که به دستورسيدعبدالحسين لاري مأمور و موظف به مبارزه ای
بزرگ عليه استعمارگران آن زمان که در رأس همه آنها انگليس و عوامل داخلي آنها در
کشورشدوسهمي بزرگ در این راه داشتو تلاش های بسیاری را در این زمینه انجام داد. از
جمله اینکه زکریا با گروهي ازسربازان مجاهددرراه تعقيب دشمنان میهن و مردم وبه
دنبال نابود کردن فرقه ضاله بهائي بود. درآن دوران شهرنيريزدارای تعدادی ازبهائیان
میهن فروش و جاسوس استبداد بود واین جماعت هم با خشونت و درویی خود بدنبالبدست
آوردن فرصتی بودند تا زکریا را به قتل برساننددر این راه تلاش زیادی کردند تا اینکه
در فرصت مناسبی توانستندبا همکاری دو عامل خود بنام های يوسف و جعفرقلي با دادن
وعده های دروغین به آنها و راضی کردن این دو نفر، این بزرگ مرد را از مسیر خود پاک
کردند و ایشان را از میان بردشتند. در هنگامی که ازغسل روزجمعه،زمان خروج ازگرمابه
انجام شد.شهادت وی را با شلیک 3 تیربه وی پایان رساندندودراین زمان زکریا 52 ساله
بود و بنا بر ادامه خشونتهای بهائیان و بدستوراتی که به آنها داده شد این حرکت
انجام شد.
تلاشهای
زکریا را در دوران خدمت به اسلام و میهن را میتوان به دو جنبه جداگانه تقسیم نمود:
-مبارزه شدید با
انحرافات اعتقادی و مقابله با هر نوع تفکرضددینی پرداخت، همانند جنگ و مبارزه با
فرقه ضاله بهائیت.
-تلاش زیاد برای مبارزه با انحرافات و بدعتهای اجتماعی همانند مبارزه با
قوامالملک ظالم و فاسد و برخی از کسانی که در منطقه خود را خان میدانستند و اعمال
ناشایستی را انجام میدادند.
در اطراف مناطق فارس
پیروان فرقه ضاله و گمراه بهائیت وجود داشتند: -در محدوده نواحی آباده ـ محدوده
سروستان ـ و محدوده شهرستان نیریز افرادی بودند. زکریا خود را موظف کرد برای ارشاد
و برگرداندن این جماعت به اسلام عزیز و درخواست زیادی کرد که حتی حاضر شد با این
جماعت گمراه به بحث و گفتگو و سوال و جواب اعتقادی بپردازد اما این جماعت گمراه چون
میدانستند که حریف این مرد بزرگ نمیشوند و جوابی برای او ندارند راضی به این کار
نشدند هرگز. پس از اینکه شیخ زکریا نتوانست از راه دوستی و بدون درگیری آنها را
متقاعد کند 28 نفر از سران و رهبران آنها را به سزای اعمال کثیفشان رساند و آنها را
به هلاکت رساند. اماتلاش زکریای بزرگ به اینجا ختم نشد و مبارزههای او تا آخرین
لحظههای زندگی وی ادامه داشت. نصیرالاسلام که ازمبارزین بنام و از شهیدان مبارز با
فرقه ضاله بهائیت است، در محل تولدش در روستای نوایگان داراب میباشد.
منبع : دیده بان