بهائیت درایران : این نوشتار در خصوص حمایت بی چون و چرای دولت اسرائیل از شوقی افندی و سایر بهائیان سخن می گوید, از تخلفات بهائیان و ظلمشان به مخالفان خود و رأی دادگاه اسرائیل به نفع بهائیان, اخذ امتیازات از دولت اسرائیل و پیروزی بر مخالفان, غصب املاک مخالفان, عدم تفتیش بهائیان در فرودگاه اسرائیل و... میگوید . حال چگونه بهائیت منکر حمایت اسرائیل از خود است . و اساسا اگر این حمایت برای این آئین اینقدر شرمساری دارد چرا حمایت را میپذیرد ؟ مگر اینکه تحت فشار صاحبخانه ....

بهائیت درایران : بهائیت، یک آئین شبه دینی مدرنیسم ایرانی است که توسط دولت مدرن اروپایی، یعنی آنگلوساکسون‌ها، یا به طور دقیق‌تر انگستان ایجاد و حمایت و تداوم پیدا کرد . پس بهائیت یک آئین مجعول غربی در مشرق است و گسترة فرهنگی غرب در حال اوج، در شرق و ایران است، پس این آئین را میتوان حیثیت فرهنگی غربی‌ها نیز دانست .

بهائیت درایران : سركار خانم دكتر مهرانگیز كار حقوقدان ، و در محافل سیاسی بعنوان یک فعال حقوق بشر و مدافع حقوق زنان معرفی میگردد ، او متولد 1323 در اهواز است و بعد از انقلاب تا سالها در ایران زندگی کرده و بعد از یک مورد برخورد و محاکمه و محکومیت به بهانه درمان از ایران خارج و با توجه به داشتن اقامت امریکا در این کشور ساکن گردیده است ، حالا این فرد که اساسا رابطه ای با جمهوری اسلامی نداشته الا اینکه در محافل و رسانه ها ،  این نظام را  به عدم رعایت حقوق زنان و ... متهم نماید از عدم رعایت همین حقوق زنان در بهائیتی میگوید که داعیه رعایت حقوق مساوی بین مردان و زنان است البته این سخنرانی ومباحث پیش آمده بدنبال آن در وقت خود حسابی سرو صدا کرد و بنوعی تشکیلات بهائیت را با چالش جدی مواجه کرد . اما دلیل آوردن این مطلب در اینجا فقط انعکاس دیدگاه به اصطلاح یک فعال حقوق زنان از نگاه خود بهائیت بوده است دقت کنید .

بهائیت درایران : آنچه با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و پس از آن با موج بیداری اسلامی در چهار دهه بعد از آن برای بهائیت به ارمغان آورد جز هوا شدن تمامی سیاستهاو اهداف  این جریان ضاله چیز دیگری نبوده است .  خوشبختانه با شکل‏ گیرى موج بیدارى اسلامى در جهان پس از انقلاب اسلامى، زمینه رشد این جریان انحرافى وابسته به شدت کاهش یافته است؛ فضاى فکرى حاکم بر جهان اسلام، دیگر فضاى «جهل»، «سازش» و «تقلید» از غرب نمى ‏باشد. بلکه فضاى «آگاهى»، «خودباورى»، «ایستادگى» و «جهاد» فکرى و عملى در برابر امپریالیسم، صهیونیسم و جریان‏هاى نفوذى ضاله و وابسته است که عملاً فضا براى پذیرفتن سیستم‏ها و ایدئولوژى‏ هاى وارداتى غربى تنگ شده، دیگر شرایط چندان مناسبى براى تبلیغ بهائیت و نظایر آن وجود ندارد و با گسترش موج بیدارى ملت‏ها، وضع از این هم که هست برایشان بدتر مى ‏شود. ضمن اینکه، حمایت آشکار قدرت‏هاى استکبارى از این فرقه، هرگونه تردید نسبت به وابستگى آنها به نظام سلطه جهانى را از ذهن‏ها می‏زداید، که این نیز به ضرر آنها است.