مقالات بهائیت (3597)
چرا بهايی ها منابع مكتوب خودشان را سانسور می كنند ؟ ( بخش سوم )
نوشته شده توسطبهائیت در ایران : فرقهها معمولاً توسط قدرتهای بزرگ ساخته و پرداخته میشود و تحویل جامعه هدف میشوند. این کشور هدف میتواند با درگیر شدن با فرقه از چپاول، غارت، همچنین نفوذ و جاسوسی غافل شود. یکی از این عوامل اسنکبار علی محمد باب بود . باب عامل معلومالحالی بود که روسیه وی را در آن موقعیت تاریخی و سیاسی ایران، بر سرکار آورد تا فرقهای تأسیس کند تا اتحاد و یکدلی مردم را از بین ببرد.
وحدت عالم انسانی از نظر جناب عبدالبهاء : سفیدپوستان آمریکا، بر سیاهپوستان جهان منّت دارند!
نوشته شده توسطبهائیت در ایران : برخی تنفرها از رفتارهائی ناشی میشود که عامل خود به آن معنقد نیست . توجه کنید وحدت عالم انسانی را با این جمله از عبدالبها سفیدپوستان آمریکا، بر سیاهپوستان جهان منّت دارند! عباس افندی، ملقب به عبدالبهاء و دومین رهبر فرقهی بهائی، در سفر خود به ایالات متحده آمریکا، اظهارات عجیب و معناداری نسبت به سیاهپوستان بیان میدارد. افندی در نطقهای خویش بر استعمار و استثمار سیاهان آفریقا توسط آمریکاییها چشم بسته و غربیها را در مظالم وحشیانهای که با برده گرفتن و تجارت انسان در آفریقا انجام دادهاند، تطهیر میکند.
عباس افندی، طی سخنرانی خود در «هوارد یونیورسیتی» (دارالفنون سیاهان) واقع در واشتنگتن، مورخ: 23/4/1912، چنین اظهار میدارد: «میخواهم مطلبی بگویم تا سیاهان ممنون از سفیدان شوند و سفیدها مهربان به سیاهان گردند. شما اگر به آفریقا بروید سیاههای آفریقا را ببینید، آن وقت میدانید که شما چقدر ترقی کردهاید. الحمدلله شما مثل سفیدانید. امتیاز چندانی در میان نیست، اما سیاهان آفریقا به منزله خدمه هستند. اول اعلان حریتی که برای سیاهها شد، از سفیدان اِمریک بود. چه محاربه و جانفشانی کردند تا سیاهها را نجات دادند و بعد سرایت به جاهای دیگر کرد. سیاهان اِفریک در نهایت اسارت بودند، ولی نجات شما سبب شد که آنها نیز، نجات یافتند. یعنی دول اروپا، اقتدا به آمریکاییها کردند، آن بود که اعلان حرّیت عمومی شد به جهت شما. سفیدان آمریکا چنین همّتی نمودند. اگر این همّت نمیبود، این حرّیت عمومی اعلان نمیشد. پس شما باید بسیار ممنون سفیدان آمریکا باشید و سفیدان باید بسیار به شما مهربان گردند، تا در مراتب انسانی ترقی نمایید و به اتفاق کوشش نمایید تا شما نیز ترقی فوقالعاده نمایید و با هم امتزاج تام یابید. مختصر این است: شما باید بسیار اظهار ممنونیت از سفیدان نمایید که سبب آزادی شما در آمریکا شدند!...».[1]
در پاسخ به اظهارات جانبدارانهی عباس افندی، لازم است در ادامه، به ذکر دو نکتهی مهم بپردازیم:
نکتهی اول: سیاهپوستان قارهی آفریقا صدها، بلکه هزاران سال، همچون دیگر ملّتهای جهان آزاد بودند و حتی در حد خود، تمدن و فرهنگ داشتند و همین سفیدپوستان متمدن و مهربان! اروپایی و آمریکایی بودند که با زور و تزویر، به سرزمین آباء و اجدادی سیاهان آفریقا تجاوز کرده و آنان را با وحشیانهترین شکل ممکن اسیر نمودند و برای بردگی و بهرهکشی به آمریکا و اروپا بردند.
بنابراین، اروپاییها و آمریکاییها، به چه حقی آن همه ظلم نسبت به سیاهان آفریقا روا داشته، تمدنشان را نابود، منابعشان را غارت، آنها را به زور از خانههایشان بیرون و به بردگی گرفتند![2] و آیا در مقابل، آفریقاییها باید ممنون این رفتار باشند!
نکتهی دوم: درست در همان زمان که عباس افندی در آمریکا نقش مأمور تبلیغاتی سفیدپوستان را بازی میکرد، نه تنها در آمریکا و کشورهای اروپایی، بلکه حتی سیاهان آفریقا، در سرزمین خودشان نیز مورد تبعیض قرار گرفته و بعضاً شهروند درجه دو، به حساب میآمدند.[3] سخنان عبدالبهاء پیرامون عدالت آمریکاییها، زمانی جالب میشود که حتی به اعتراف خود بهائیان در آن زمان، تبعیض نژادی در آمریکا، بیداد میکرده![4]
با این حال، میبینیم که عبدالبهاء برای جلب رضایت سرمایهداران آمریکایی، دم از عدالت آمریکا در برخورد با سیاهان میزند و این همه رنج و مصیبتی را که آمریکاییها و کشورهای غربی بر سیاهان آفریقا وارد ساختند، نادیده میگیرد و به سیاهان آمریکا توصیه میکند که باید شکرگذار سفیدپوستان آمریکایی باشید!
چرا باید سیاه پوستان امریکائی شکر گزار سفید پوستان باشند به این تیتر خبر توجه کنید :
" از شروع سال 2016 تا ماه می همان سال و وحشیت پلیس آمریکا، جان 71 سیاه پوست را در این کشور گرفته است. " خبرگزاری دانا 8/2/95
با توجه به تاریخ درج مطلب ، این خبر دارای جمعیت آماری 71 نفر برای مدت زمان کمتر از پنج ماه میلادی بوده است . حال سوال از آقای عبدالبها این است با کدامین رفتار امریکائیان سیاه پوستان باید شکر گذار سفید پوستان باشند ؟
پینوشت:
[1]. عباس افندی، خطابات، ج 2، ص 142-141.
[2]. دکتر عبدالهادی حائری، پژوهشگر معاصر، پیرامون جنایات دولتهای استعماری غرب، از جمله آمریکا در آفریقا، بحثی مستند و تکان دهنده دارد: عبدالهادی حائری، نخستین رویاروییهای اندیشهگران ایران با دو رویه تمدن برژوازی غرب، صص 74-65.
[3]. در مورد تبعیض خشن انگلیسیها نسبت به مردم آفریقای جنوبی، مطالعهی این کتاب پیشنهاد میشود: روث فرست، آفریقای جنوبی (سرمایهگذاری غرب در آپارتهید)، ترجمه علی کشتگر، ص 47-41.
[4]. بدایع الآثار (سفرنامه عبدالبهاء به اروپا و آمریکا)، ص 37. همچنین ج 1، ص 62. همچنین ج 1، ص 388.
کوتاه خواندنی
بهائیت در یران : مثل معرف را شنیدید که "قسمت را باور کنم یا دم خروس را " دقیقا وضعیت بهائیت را بیان میکند البته در تمامی موارد دم خروس بهائیت بیرون زده است . توجه کنید :
کوتاه خواندنی
بهائیت در ایران : در یکی از برنامههای شبکهی تلویزیونی «آئین بهائی» با عنوان «تمدن اخلاقی» ، به بررسی رابطه و تفاوت میان فرهنگ و تمدن پرداخته شد. کارشناس برنامه در ادامه، پس از نقل سخنی از حسینعلی بهاء در خصوص فرهنگ، اینگونه نتیجه گرفت که فرهنگ، روحی است که در عمل به تمدن منجر میشود. [1]
چرا بهايی ها منابع مكتوب خودشان را سانسور می كنند ؟ ( بخش اول )
نوشته شده توسطبخشي از كتاب بيان بهائيت: اگر زنی از بابیان باردار نمیشد میتواند با اجازهٔ همسر به خارج از خانه برود و حامله شده و برگردد ولی شخصی که او به نزدش رفته باید بابی باشد.
بهبود وضعیت اقلیتهای مذهبی و فرق ضاله و انحرافی در دوران پهلوی اول
نوشته شده توسطبهائیت در ایران : در دوره رضاشاه پهلوي در حالي كه شعاير اسلامي مورد بياعتنايي قرار ميگرفت و روحانيون از هر سو تحت فشار بودند، وضع اقليتهاي مذهبي در اين دوره به مراتب بهتر از اكثريت مسلمانان بود. نشریه مشرق با یک مطلب به این موضوع پرداخته است : بنابر نوشتة تاريخ كمبريج «در مقابل علما كه در ايران جديد، منزلت و اقتدارشان آشكارا كاهش يافته بود، اقليتهاي مذهبي... از اهميت بيشتر و فرصتهاي بهتر براي پيشرفت اقتصادي برخوردار شده بودند كه نتيجة حركتهاي دولت رضاشاه در جهت برخورد برابر با كلية شهروندان بود. اين وضعيت ناشي از احساسات آزاديخواهانه يا مساواتطلبانه رضاشاه نبود، بلكه بيشتر از تمايل او به قرار دادن كلية ايرانيان در يك سطح در مقابل دولتي نيرومند سرچشمه ميگرفت. به هر حال نتيجه اين سياست بهبود وضع اكثر مسيحيان ارمني، يهوديها و زرتشتيها بود كه باب تعداد زيادي از مشاغل و حرفههاي جديد به روي آنها گشوده شد.»1
کوتاه خواندنی
بهائیت در ایران : موضوع دیگری که بر شدت مخالفت ملاعلی کنی با فراماسونری دامن می زد، ارتباط این مجمع سری با بهائیت بود. بسیاری از اسناد برجامانده از آن دوران حکایت از پیوستن بسیاری از بهائیان به تشکیلات فراماسونری دارد.
نگاهی به مجاهداتها در تقابل با «مجلس فراموشی»