×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

مقالات بهائیت

مقالات بهائیت (3597)

سه شنبه, 16 شهریور 1395 13:57

نقد نگرش شهروند جهانی فرقه بهائیت

نوشته شده توسط

بهائیت در ایران :  در یکی از برنامه‌های شبکه‌ی «آئین بهائی» وابسته به فرقه‌ی بهائیت، به گزارشی از نشست «آئین بهایی و آفرینش واقعیت جدید» پرداخته شد و کارشناس برنامه معین افنانی، دیدگاه فرقه‌ی بهائیت را پیرامون مسائل اجتماعی تبیین کرد.

کارشناس این برنامه، در سلسله گفته‌هایش مدعی شد: «واقعیت‌های اجتماعی، حالت تکامل یابنده و پیش رونده دارند و این که همه‌ی ما از جمله بهائیان به این نتیجه رسیدیم که اکنون واقعیت اجتماعی، باید آگاهی از شهروندی جهانی باشد، نه شهروندی ملّی، قومی و... این سخن نافی این نیست که مثلاً در قرن 18 و 19 میلادی، ملّی‌گرایی یک گفتمان مترقی بوده و است، کما اینکه ممکن است دو قرن دیگر، نه شهروند جهانی، بلکه شهروند سیاره‌ای، واقعیت اجتماعی مطلوب باشد... ما مجبور هستیم به دنبال یک واقعیت اجتماعی جدیدی برویم، که آن چیزی نیست، مگر آن‌چه حضرت بهاءالله خواسته؛ یعنی آگاهی جدید به عنوان یک شهروند جهانی».[1]

سه شنبه, 16 شهریور 1395 13:54

دانشجویان بهائی و دانشگاه‌های ایران

نوشته شده توسط

 کوتاه خواندنی

  بهائیت در ایران : علی محمد باب که بهائیان او را مبشر خود می‌خوانند، درباره درس خواندن می‌نویسد: «لا یجوز التدریس فی کتبه غیر البیان؛ جایز نیست کتابی غیر از بیان تدریس شود.

برابر بررسی از فضای مجازی ، رسانه های وابسته به فرقه بهائیت  به تازگی نویسندگان بهائی با تحقیر دانشجویان مسلمان و تعظیم دانشجویان بهائی، سعی دارند تعالیم بهائیت را عالی جلوه دهند، در حالی که اگر کسی به تاریخ و تعالیم این فرقه مراجعه کند، جز سیاهی و تباهی نمی‌بیند.

 کوتاه و خواندنی

بهائیت در ایران :  هرچند که با ختم رسالت توسط پیامبر گرامی اسلام [1]، ادعای پیامبری رهبر بهائیت هم به کلی باطل است؛ اما در این‌جا قصد داریم با بیان سه مقدمه، باطل بودن ادعای بهائیان در نسخ اسلام را از اعتراف عملی رهبران این فرقه، نتیجه بگیریم.

 

کوتاه و خواندنی

 بهائیت در ایران : بهائیان معتقدند یکی از مهم‌ترین دلایل اثبات پیامبری یک فرد، دلیل تقریر است و هیچ دلیلی برای اثبات پیامبری پیامبران، بالاتر از آن نیست.

سخن اول تقدیر در لغت به معنای : بيانيه ، گزارش ، تصميم اتخاذ كردن ، عزم ، اراده ، تصميم ‌ گيري ‌ نهايي ، پايان دادن ، خاتمه داد ، ختم كردن ، مقرر كردن ، تصويب كردن ، ثابت كردن ، تثبيت كردن ، تاكيد كردن ، تاييد كردن ، رقم زدن ( سرنوشت ) و ... ( المعانی )

سه شنبه, 09 شهریور 1395 15:52

پیش قراولان صهیون

نوشته شده توسط

بهائیت در ایران : «پیش قراولان صهیون» نام پرونده جدید خبرگزاری تسنیم است که جریان‌ها و فرقه‌های بظاهر دینی و همچنین عرفان‌های نوظهور را بررسی می‌کند.

دشمنان حقیقت و آزادگی از نخستین سال‌های ظهور دین مبین اسلام همواره در صدد نابودی این آیین بزرگ بوده و در راه رسیدن به هدف خود، به هر اقدامی دست زده‌اند. یکی از مهم‌ترین این دشمنان، گروهی از یهودیان هستند که در بسیاری از موارد، حتّی مشرکان را برای مبارزه با مسلمانان تحریک کرده و از نخستین سال‌های ظهور اسلام، شیوه‌های نوینی را در جهت نابودی آخرین آیین الهی ابداع کرده‌اند. از میان این شیوه‌ها، می‌توان به جعل و تحریف احادیث اشاره کرد که توسّط افرادی چون کعب الاحبار صورت می‌گرفت. بر کسی پوشیده نیست که دشمنی این گروه از یهودیان که می‌توان از آن‌ها با عنوان «یهودیان افراطی»* یاد کرد، تا کنون نیز ادامه دارد.

دوشنبه, 08 شهریور 1395 06:09

جناب حسینعلی نوری توهم وقوع یک رویای باطل

نوشته شده توسط

بهائیت در ایران : جناب باب این را میدانست که یکی از ویژگی‌های پیامبران و حجج الهی، انتصاب و معرفی ایشان از جانب حجت قبل می‌باشد. اگر این انتصاب برای یک پیامبر اثبات شود، او نیاز به دلیل دیگری برای اثبات حقانیت خود ندارد. [1]

حسینعلی‌نوری، ملقب به بهاءالله، که حدوداً 160 سال پیش ادعای پیامبری کرده و خود را موعود علی‌ محمد شیرازی (باب) خوانده است: « در سن 46 سالگی در باغ نجیبیّه بغداد، خود را موعود بیان (من یظهره الله) و موعود همه‌ی کتاب‌های آسمانی و ظهور کلی الهی خوانده و به پیروان حضرت نقطه بیان، اظهار و اعلان فرمود».[2] حال با توجه به ادعای حسینعلی نوری، لازم است به بررسی دو اشکال اساسی که در ادعای ایشان وجود دارد، بپردازیم.
اشکال اول: حسینعلی نوری، خود را موعود علی محمد باب  خوانده که اعتقادات او باطل و ریشه در یک عملیات پنهان سرویس اطلاعاتی بر علیه دولت وقت ایران دارد . در این مورد بسیار بحث و مطالب متعددی در همین پایگاه و سایر سایتهای مرتبط با فرق ضاله زده شده است پس  ادعاهای او نظیر بابیت، امامت، پیامبری و خدایی، واضح البطلان است.[3] حسینعلی نوری خود را مدعی جانشینی و موعود کسی می‌داند که خود آن شخص، چندین ‌بار از ادعاهای باطلش توبه کرده و طلب عفو نموده است.[4] بنابراین حسینعلی نوری خود را موعود کسی می‌داند که به اعتراف خودش، هیچ‌گونه مشروعیتی ندارد.
اشکال دوم: حال  بر فرض محال که علی ‌محمد باب  شیرازی  و توهمات او را  بپذیریم، نمی‌توان ادعای حسینعلی نوری را (مبنی بر موعود علی‌محمد شیرازی بودن) پذیرفت؛ چرا که علی‌محمد شیرازی (باب)، ظهور موعود خود را بین 1511 تا 2001 سال پس از ظهور خود و تألیف کتاب بیان پیش‌بینی کرده و به آن وعده داده است.[5] بعلاوه آن که علی ‌محمد شیرازی، حکم به طهارت «منی» کرد تا موعودش که قرار است حداکثر تا 2001 سال پس از خودش به وجود بیاید، از پاکی پدید آید.[6] با این حال علی ‌محمد شیرازی، مریدان خود را در این مدت بلا تکلیف نگذاشت و سرپرستی ایشان را به میرزا یحیی صبح‌ازل واگذار کرد.[7]
در نتیجه، حتی در ادبیات باطل بابی هم نمی‌توان جایگاهی برای مقام «من یظهره اللهی» حسینعلی بهاء یافت، چرا که او پیش از حکم به طهارت «منی» توسط باب، به دنیا آمده و بسیار زودتر از آن چه علی ‌محمد شیرازی پیش‌بینی کرده بود (یعنی تنها 13 سال پس از مرگ باب)، ادعای من یظهره اللهی خود را علنی کرده است. بنابراین حتی آن دسته افرادی که معتقد به الهی بودن تعالیم علی‌ محمد شیرازی هستند (تمامی بهائیان)، نمی‌توانند و نباید ادعای پیامبری حسینعلی نوری (بهاءالله) را بپذیرند؛ زیرا ادعای حسینعلی نوری با هیچ‌یک از ملاک‌هایی که علی‌محمد شیرازی برای موعود پس از خود بیان کرده بود، مطابقت ندارد.

پی‌نوشت:

[1]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چ 2، 1395 ق، ج 1، ص 222.
[2]. علاءالدین جورابچی، بهاءالله موعود کتاب‌های آسمانی، نسخه الکترونیکی، ص 167.
[3]. سیدحسین‌علی موسوی‌زاده، منادیان تاریکی (افشای باورهای بهائیت)، تهران: شرکت چاپ و نشر بین‌الملل، 1392 ش، صص 43-42.
[4]. جهت مطالعه‌ی بیشتر بنگرید به مقاله‌ی:
 کذب مدعیان استقامت علی‌محمد شیرازی
[5]. علی‌محمد شیرازی، بیان فارسی، نسخه‌ی سایت بیانیک، ص 61.
[6]. همان، ص 126.
[7]. ادوارد برون، مقدمه‌ی نقطة الکاف، نسخه‌ی دیجیتال، ص 23.

 

 

یکشنبه, 07 شهریور 1395 01:12

حسادت به کدام ...؟

نوشته شده توسط

 بهائیت در ایران :  در یکی از برنامه‌های شبکه‌ی «آئین بهائی» که به موضوع ادیان الهی و خصوصاً فرقه‌ی بهائیت پرداخته شده بود، با بیان تاریخچه‌ای از پیدایش آئین بهائی، به مشکلات و موانعی که دولت ایران برای تبلیغ این (به اصطلاح) تشکیلات شبه دین به وجود آورده، پرداخت .

* شرکت کننده اظهار داشت :  «انتشار سریع دین بهائی در میان مردم ایران است که باعث برانگیخته شدن حسد، در میان صاحبان دینی و مقامات ایرانی شده است... معضلات و مشکلاتی که پیش روی آئین بهائی قرار گرفته و می‌گیرد، شبیه به مشکلات و گرفتاری‌هایی است که تمام ادیان الهی در ابتدای پیدایش با آن دست به گریبان بوده‌اند. دولت ایران با تهمت زدن به آئین بهائی، باعث جذب بیشتر مردم به سوی این آئین شده است».[1]
در جواب به بخش اول ادعای این شبکه مبنی بر دلیل برانگیخته شدن حسد، باید گفت کدام انتشار سریع مورد نظر بیان کننده میباشد .  اینکه هنوز بهائیت در بطن جامعه ایران مورد پذیرش قرار نگرفته ، نشانه انتشار شریع است ، اینکه جامعه بهائی در بهترین شرایط ( دوران پهلوی دوم ) هم منفور ترین طبقه اجتماعی ایران بودند نشانه گسترش سریع است شرکت کننده باید کمی به آمار بهائیان در ایران توجه جدی میکردند  باید یاد آور شد هیچ‌گاه انتشار سریع فرقه‌ی بهائیت در ایران اتفاق نیافتاده که حسادتی را برانگیزاند ، چرا که رشد این فرقه، به رغم تمامی حمایت‌های استعمارگران و سلطه‌گران جهانی از آن [2]، با کندی بسیار عجیبی روبه‌رو بوده است؛ حتی بنا به گزارش منابع بهائی (که معمولاً در ارائه‌ی آمار از تعداد و پراکندگی خود، اغراق می‌کنند)، تعداد بهائیان ایران پس از گذشت 160 سال از ادعای پیامبری حسینعلی‌نوری، تنها بین 100 تا 300 هزار نفر تخمین زده شده است.[3] پس نباید این رقم در مقابل جمعیت حدود  بیش از 75 میلیون نفر ایرانی مسلمان شیعه و سنی جایی برای حسادت باقی بگذارد.
* در بخش دوم سخنان این برنامه، گوینده تلویحاً و نادانسته، به عدم حقانیت فرقه‌ی بهائیت اعتراف می‌کند. وی می‌گوید، مشکلاتی که پیش روی این فرقه قرار گرفته است، شبیه به مشکلاتی است که تمامی ادیان با آن روبه‌رو بوده‌اند. ما هم قبول داریم که مشکلات بسیاری پیش‌روی ادیان الهی در هنگام شکل‌گیری بوده است، اما این مشکلات معمولاً از سوی ظالمین و ستم‌گران که در پی حفظ حکومت و سلطه‌ی خود بوده‌اند، برای ادیان و پیروانشان به وجود می‌آمد؛ اما این قضیه در مورد بهائیت برعکس است؛ چرا که این استعمار گران روس بودند که تمام قد از بهائیت دفاع کردند بعدها این حمایت با ورود حسینعلی توری به فلسطین آنزمان و سرزمین اشغالی قدس در حال حاضر به انگلیسی ها واگذار شد .   پس ظالمان و غاصبانی که در طول تاریخ دشمن ادیان و آزادی‌خواهان بوده‌اند، حامی سرسخت بهائیت به شمار رفته و می‌روند و در موارد بسیاری برای پیشبرد اهداف استعماری خود، از آن استفاده‌ی ابزاری کرده‌اند.[4].
در نتیجه، نظر قاطع ما بر این است که  تنها دلیلی که مانع
 گسترش بهائیت شده، عدم حقانیت آن بوده و گرنه فشارها، حسادت‌ها و دشمنی‌ها، بر تمامی ادیان بوده است. ادیان الهی؛ به دلیل داشتن پشتوانه‌‌ی الهی و حقانیت، همیشه از حمایت‌های مردمی برخوردار بوده‌اند و با کوچک‌ترین اخمی از جانب هیچ قدرتی، نلرزیده و به دامن ظالمین پناه نبرده‌اند.

پی‌نوشت:

[1]. شبکه آئین بهائی، نام برنامه: سلسله تضییقات.
[2]. جهت مطالعه‌ی بیشتر بنگرید به مجموعه مقالات:
 بهائیت و استعمار
[3]. شبکه نوین تی‌وی، نام برنامه: یک‌پنجم آسیا.
[4]. نظیر درخواست استعمار فرانسه برای حفظ مستعمراتش بوسیله‌ی مبلغان
 بهائی: عبدالحمید اشراق خاوری، مائده آسمانی، ص 44-43؛ همینطور آمریکا، برای تسلط بر ویتنام: مجله‌ی اخبار امری، ارگان رسمی بهائیان، خرداد 1346، ش 2 و3، ص 5116.

 

 

پنج شنبه, 04 شهریور 1395 10:29

آیا مبدع فرقه ضاله بهائیت دارای عصمت بود ؟

نوشته شده توسط

 بهائیت در ایران :  از جمله مسائلی که عقلای عالم در ادیان الهی از جنله اسلام  بر آن تأکید دارند، مسئله‌ی لزوم عصمت (یعنی دوری از هرگونه آلودگی و ناپاکی) انبیاء و حجت‌های الهی است. امام رضا (علیه‌السلام) در فلسفه‌ی این موضوع می‌فرماید: «خداوند هرگز به اطاعت از کسی که می‌داند مردم را گمراه می‌کند، فرمان نمی‌دهد و کسی را که می‌داند به او کفر می‌ورزد و از عبادتش سرباز می‌زند و از شیاطین اطاعت می‌کند، به مقام رسالت برنمی‌گزیند».[1]

علاوه بر تأکید اسلام بر عصمت  انبیاء و حجت‌های الهی، سرکردگان فرقه‌ی بهائیت نیز بر این باورند که حجت‌های الهی، دارای مقام عصمت هستند. حسینعلی‌بهاء رهبر این فرقه، مقام عصمت را تنها مخصوص پیامبران می‌داند و از آن به عصمت کبری تعبیر می‌کند.[2] عباس‌افندی فرزند پیامبر خودخوانده‌ی بهائیان نیز، هرچند که ادعای پیامبری نداشته، اما در بحث عصمت حجت‌های الهی، تعریف جدیدی ارائه می‌دهد. او عصمت را به دو قسم ذاتی که مخصوص پیامبران و موهبتی که مخصوص جانشینان آنان است، تقسیم می‌کند تا از این طریق عصمتی را برای خود و فرزندانش بتراشد.[3]
پس تا اینجا ثابت شد که مسئله‌ی عصمت، امری مهم در خصوص انبیاست که بهائیان هم آن را قبول دارند. حال به این موضوع می‌پردازیم
 آیا حسینعلی نوری که ادعای پیامبری بر فرقه‌ی بهائیت داشته، از مقام عصمت برخوردار بوده است!؟ با بررسی زندگی و آثار به جا مانده از حسینعلی نوری، در موارد متعدد شاهد نقض این مقام توسط حسینعلی نوری هستیم که برای مثال به ذکر چند نمونه در این‌جا اکتفا می‌کنیم.
اول: شاید بزرگ‌ترین گناه جناب حسینعلی نوری، قائل شدن به مقام ربوبیت برای خود و شِرک
 بوده است. وی در موارد متعدد نه تنها خود را خدا خوانده است، بلکه خود را خدا آفرین نیز معرفی کرده، ادعایی که شاید تعجب فرعونیان را هم به دنبال داشته است: «کُلُّ الاُلُوهِ مِن رَشحِ أمرِی تَأَلَّهَت و کُلُّ الرُّبُوبِ مِن طَفحِ حُکمِی تَرَبَّت [4]؛ همه‌ی معبودها از تراوش امر من معبود شده‌اند و تمام پروردگاران، از سرریز حکم من به مقام ربوبیت رسیده‌اند».
دوم:
وقتی پیامبری از جانب خداوند، تعالیمی را برای بشر می‌آورد لازمه‌اش این است که خود، اولین عامل به آن‌ها باشد، اما این مسأله در مورد حسینعلی نوری صدق نمی‌کند. او در عین حال که بشریت را به وحدت عالم انسانی تشویق می‌کرد [5]؛ مخالفین خود را بهائم (حیوان چهار پا) خطاب کرده [6] و آن‌ها را متهم به زنا زادگی و آلودگی نسب می‌نمود.[7]
سوم: حسینعلی، احکام اسلامی را منسوخ شده و عبث معرفی می‌کرد و برای نماز مسلمانان جایگزینی آورده بود، اما در عین حال، به احکام و نماز خود، عمل نمی‌کرد و به همین خاطر، یکی از نمازهای ساختگی‌اش، مفقود گشت.[8] جالب است که او نه تنها به احکام و تعالیم خود پایبند نبود، بلکه در نمازهای جماعت مسلمین نیز شرکت می‌کرده[9] که نشان از اعتراف وی به باطل بودن مسلکش دارد.
بنابراین،
 با توجه به همین چند نمونه؛ نه تنها بنا بر دیدگاه و منطق اسلامی، حسینعلی‌نوری (معروف به بهاءالله) نمی‌تواند پیامبری الهی باشد [10]؛ بلکه ادعای پیامبری او، با منطق و تعالیم بهائیت نیز سازگاری ندارد.

پی‌نوشت:

[1]. ابن بابویه شیخ صدوق، خصال 2، قم: جامعه مدرسین، چ 1، 1362 ش، ص 608.
[2]. حسینعلی نوری، اشراقات و چند لوح دیگر، بی‌جا: 2005 م، ص 58.
[3]. عباس افندی، مفاوضات، ص 130-129.
[4]. عباس افندی، مکاتیب، کردستان العلمیه: 1330 ق، ج 2، ص 255-254.
[5]. عباس افندی، مکاتیب، ج 3، ص 160.
[6]. حسینعلی نوری، بدیع، بی‌جا: 1286 ق،
 ص 213.
[7]. عبدالحمید اشراق خاوری، مائده آسمانی، بی‌جا: مؤسسه ملی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 4، ص 355.
[8]. جهت مطالعه‌ی بیشتر بنگرید به مقاله‌ی:
 سرنوشت عبادت مفقود ‌شده‌ی بهائیان
[9]. شوقی افندی، قرن بدیع، انتاریو کانادا: مؤسسه معارف بهائی به لسان فارسی، چاپ دوم با تجدید نظر، 1992 م،
 نسخه‌ی دیجیتال، ص 280.
[10]. «... قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمينَ [بقره/124]؛ ... خداوند فرمود: «پیمان من، به ستمکاران نمی‌رسد».

 

 

 

صفحه263 از450

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی