×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

مقالات بهائیت

مقالات بهائیت (3597)

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36

سخنی با سرکار خانم هاشمی ( بخش پایانی )

نوشته شده توسط

سخنی با سرکار خانم هاشمی ( بخش پایانی )

 

بهائیت در ایران : ادامه نامه سرکار خانم مهناز رئوفی با عنوان سرکار خانم فائزه هاشمی

حکم ازدواج با محارم در بهائیت

0000 بله خانم هاشمی! دیدید که اشتباه ناپخته شما منجر به عصبانیت بزرگانی شد که بهائیان را می‌شناسند و از دروغ‌گویی‌هایشان، از نفرت و خشمشان، از جاسوسی‌هایشان، برای سازمان‌های امنیتی اسرائیل و آمریکا و معاندین ایران آگاهند و از ظلم و خشونتی که نسبت به غیربهائیان دارند در عذابند.
اما نکته ثانی فرمایشات شما :
فرمودید به ملاقات دوستان دوران زندانی رفتید اینکه دین شما خوب است یا دین آنها نباید ملاک قضاوت باشد.
اشتباه اولتان این است که بهائیت را که یک فرقه کاملا سیاسی است و منش بت‌پرستی دارد ،دین معرفی کرده‌اید!!
و این اگر از غفلت شما نباشد ناشی ازهنر فریب کاری بهائیان است که بالاخره آنها توانسته‌اند  از زبان یک آیت‌الله زاده جمله‌ای را مصادره کنند که بهائیت را دین معرفی می‌کند! موفقیت بهائیت در این است که موفق شد خود را در درون قشر مذهبی تعریف و طوری خود را به رسمیت برساند. شما ضمن به تاراج گذاشتن تمامی دستورات تاریخی فقه امامیه نسبت به بهائیت بدعتی را گذاشتید که قبل از شما طاهره خانم قزوینی به نوعی مشابه آن را به اجرا گذاشته بود.
شما اقدام پابوسی طفل بهایی توسط محمد نوری‌زاد را تکمیل کردید این رفتار شما بهائیان را حق به جانب کرده و رفتارتان عرق شرم بر پیشانی هر مسلمان آزاده نشاند. شرمساری بهائیان و فرقه سیاسی بهائیت و مسئولین آن را از شهدا، فرزندان شهدا و مادران و پدران شهدا و  جانبازان جاویدالاثر را پوشش داد، بهائیان شرمگین از عدم همراهی با مردم در دوران دفاع مقدس از کشور را ناخواسته توجیه کردید به جای اینکه بهائیان به پابوسی فرزندان شهدا بروند شما از آن وطن فروشان دلجویی کردید این رفتار شما توجیه حقوق بشری ندارد!!
شما به عیادت، ملاقات و دلجویی کسانی رفتید که دل در گرو سلاطین دنیا خاصه آمریکا و انگلیس و اسرائیل دارند! به ملاقات کسانی رفتید که در خیانت به کشور سربازان و بازیگران حرفه‌ای به نفع دشمن در زمین ایران نقش ایفا می‌کنند
و اینکه فرمودید در زندان با مردان و زنان بزرگی آشنا شده‌اید که در راستای اهداف خود مبارزه می‌کنند!! متوجه نیستم شما در این دهکده جهانی (جنگل جهانی) در زمین کدام طرف هستید؟! طرف حق و حقیقت یا سمت ظلم و جور و زورگویی؟ غفلت نکن وگول نخور حتی اگر از روی عصبانیت سیاسی-حزبی و ناشی از رفتار هیستریک خواسته یا ناخواسته در زمین حریف بازی کنی قانون قدرت و زور جنگل رحمی به تو نخواهد کرد و آنگاه به خود می‌آیی که فقط بازیچه‌ای بیش نبوده‌ای. بله خانم هاشمی دیدید که اشتباه ناپخته شما منجر به عصبانیت بزرگانی شد که بهائیان را می‌شناسند، از دروغگویی‌هایشان با خبرند و ازتعاملات و جاسوسیشان با صهیونیستها و سازمان‌های امنیتی آمریکا و بریتانیا آگاهند و از ظلم و جورشان نسبت به غیربهائیان و از تبحر بهائیان در بهره‌گیری از تکنیک مظلوم‌نمایی در عذابند
یک توصیه:
برای شناخت حداقلی از فرقه بهائیت کتابهای پشت پرده تشکیلات بهائیت، مسلخ عشق، سایه شوم، فریب و مخصوصا کتاب بهائیت از درون (خاطرات غلام عباس گودرزی) که از روی فقر اسیر چنگال بی‌رحم بهائیت گردید را با دقت بخوانید و در آن تعمق کنید.
اگر آنها را نیز قبول ندارید سری به کتاب‌های اصلی و به اصطلاح مقدس بهائیان بزنید و به جامعه نه، حداقل به وجدان خودتان پاسخگو باشید که:
آیا این همه ناامنی در خانواده‌های بهائیان به دلیل حکم شنیع عدم منع ازدواج با محارم ربطی با حقوق بشر ندارد؟
در رساله سؤال و جواب، سؤال 50 در مورد حرمت ازدواج با اقارب سؤال شده که میرزا حسینعلی در جوابش چنین گفته: «این امور به امنای بیت‌العدل راجع است» که در پیام 15 ژانویه 1981 بیت‌العدل آمده است:
«
شما راجع به محدودیت‌های حاکم بر ازدواج با اقارب، سوای موردی که ازدواج با زن پدر را ممنوع می‌سازد، سؤال کرده‌اید، بیت‌العدل همچنین خواسته‌اند به اطلاع شما برسانیم که آن معهد اعلی، هنوز موقعیت را برای صدور قوانین تکمیلی راجع به ازدواج با اقارب، مقتضی نمی‌داند بنابراین در حال حاضر تصمیم‌گیری در این مورد به عهده خود نفوس مومنه محول شده»!!!
و این در حالی است که بهائیان به شدت به تکثیر نسل تشویق شده‌اند
آیا کمک گرفتن از برادر! بهایی هنگامی که مردی صاحب اولاد نمی‌شود، پایمال شدن حقوق بشر نیست؟
حتی بهائیان تصریح دارند که اگر یکی از زوجین مانع از ظهور نسل گردد، طرف مقابل او از هر راهی می‌تواند صاحب نسل گردد. (محاکمه و بررسی باب و بهاء، ج 1 و 2، ص 148)
آیا تبدیل مهریه 19 مثقال طلای زنان شهری به 19 مثقال نقره زنان روستایی جزوی از حقوق بشر و ظلم به زنان محسوب نمی‌شود؟ 
آیا محروم کردن زنان از عضویت در بیت‌العدل اعتراض هیچ فعال حقوق بشری را در پی داشته است؟
آیا محروم کردن زنان از حج جزوی از حقوق بشر به شمار نمی‌آید؟
مهناز رئوفی
متبری از بهائیت و فعال بر علیه جرم و جنایت ضد بشری بهائیت  

 

 

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36

دیدار با فریبا کمال آبادی به روایتی دیگر

نوشته شده توسط

 دیدار با فریبا کمال آبادی به روایتی دیگر

بهائیت در ایران برداشت شده از حقیقت بهائیت : ماهیت این نوشتار سیاسی نیست . آنچه در ادامه می آید نه تأیید یک جریان و یا تفکر سیاسی است و نه تخریب آن . نه در جهت چشم پوشی و دفاع از خانواده هاشمی رفسنجانی و عمل شرم آور فائزه است و نه در راستای هر نوع برداشت سیاسی .  این یک نوشتار اعتقادی است

اکنون که حدود دو هفته از انجام یک دیدار غلط با فریبا کمال آبادی از سران بهائیت در ایران می گذرد، بر آن شدیم تا این قضیه را از منظری دیگر تحلیل و بررسی نماییم .

اما چرا تأخیر ؟

آنچه عامل تأخیر در بررسی این دیدار گردید نوع فضای حاکم بر جامعه در گرمای آن رویداد بود ، فضایی سیاسی نه بر علیه بهائیت بلکه به نفع بهائیت ، فضایی که باعث گردید بهائیت بر بال رسانه ها سوار گردد و باز یکی دیگر از اشتباهات رخ دهد . اشتباهی از جنس چاپ تصویر عباس افندی بر روی جلد کتاب استاد شهید مطهری و درج معبد لوتوس در صفحه اول همشهری . اشتباهی که در جهت رفع آن گامی برداشته نشد اما در راستای تخریب جریان سیاسی همسو با علی مطهری  و یا جناب آقای قالیباف ( شهردار تهران ) بسیار قلم فرسایی شد . و تنها نتیجه آن معرفی و تبلیغ بهائیت تا پایین ترین سطوح جامعه گردید .

به محض وقوع چنین اتفاقی، همه دغدغه مند می شوند ، آمار نگران ها و دلواپسان رو به فزونی می رود اما دغدغه ای ، که برخاسته از غیرت دینی نیست بلکه دین را فدای آن می کند . و در این لحظات کجایند سید شهیدان اهل قلم ، شهید آوینی و شهید باکری ها که عاقلانه فکر و عاشقانه عمل می کردند.

چه واژه منفوری است دین فدای سیاست شدن ، واژه ای که رنگ و بوی ننگین خود را از دست داده و هر از چندگاهی اصحاب سیاست را به عمل در آن وادی ترغیب می کند .

به نوع اخبارمتنشره در گرمای آن رویداد برگردیم . حاشیه هایی در بطن اخبار که پررنگ تر از متن بودند .

                20 سال حبس برای رهبران بهائی ایران

                اولین مرخصی بعد از هشت سال

                جامعه بهائیت

                فریبا کمال آبادی ( یک زن ) به عنوان رهبر بهائیان

                محدودیت های بهائیان در ایران

                نقش انجمن حجتیه در شکل گیری موضوع

و عباراتی دیگر از جنس عوامفریبی در بهائیت ، اما نویسنده ای از جرم آنها که کمترینش جاسوسی برای اسرائیل و وطن فروشی بود سخن نگفت . از 50 درصد تخفیف در محکومیت و اینکه رأفت اسلامی 20 سال حبس آنها را به 10 سال تقلیل داده است مطلبی گفته نشد . اینکه بهائیت جامعه نیست بلکه یک گروهک ضد دین است که به تعبیر رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) یک حزب سیاسی است .

از زندگی مسالمت آمیز بسیاری از بهائیان در کنار مسلمانها  بدون آنکه فردی حقیقی و یا حقوقی ،  کمترین تعرضی به جان ، مال و یا ناموس آنها داشته باشد .

از هنجار شکنی بهائیت در کشف حجاب و پخش آن به صورت گسترده در فضای جامعه که صریحا از آن در قانون اساسی به عنوان جرم یاد شده است مطلبی نیامد .

و گفته هایی از نقش انجمن حجتیه در ساماندهی این اتفاق در برخی روزنامه ها که البته تحلیل مضحکانه ای بود .

در نوشته های بر علیه این اقدام ،  مظلومیت بهائیت پررنگ اما خبری از ظلم های بهائیان در حق مردم ایران در طول تاریخ 173 سال اینها نبود .

تنها نقطه قوت در تب و تاب این ماجرا موضع گیری صریح و هوشمندانه برخی اساتید حوزه علمیه و فقهای بزرگوار بود که انتشار آن در جامعه و فارغ از هیاهوی سیاسی ، تداعی کننده حدیث شریف وَ  أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا  فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا   بود

و اما اصل اتفاق ؟

طراح این حرکت تشکیلات بهائیت است که از سادگی یک عنصر دارای وابستگی به نظام  سوء استفاده نمود و جریان را دقیقا آنگونه که می خواست به پیش برد. 

در طول این چند روز اشخاص متفاوتی به دیدار فریبا کمال آبادی رفتند و تصاویر آنها در فضای مجازی پخش گردید اما آنچه این دیدار را از دیگر ملاقاتها متمایز می کرد موقعیت خانوادگی و شخصیت خاص وی بود . استفاده ابزاری از این  شخص ، موقعیت خانوادگی و شخصیت وی ، چیزی بود که در تشکیلات بهائیت ، به صورت دقیق برنامه ریزی شده بود .

یاد آن گفته مبلغ بهائی افتادم که در جریان تبلیغ نشریه زمانه در رد بهائیت و به صورت زیر نویس در رسانه ملی می گفت " اسم ما در رسانه بیاید ولو به نقد " و نه تنها از این رویداد ناراحت نبود بلکه مایه مسرت وی شده بود .  

فراموش نکنیم گفتار آن عالم پیر تاریخ معاصر ایران شهید مدرس را که فرمودند سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ما و این یعنی هوش سیاسی یک مسلمان . و سیاست راهبردی سیاستمداران ما در عمل .

به امید روزی که درک صحیحی از این گفتار ناب ایجاد شود .

 

 

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36

سخنی با سرکار خانم هاشمی ( بخش اول )

نوشته شده توسط

سخنی با سرکار خانم هاشمی ( بخش اول )

بهائیت در ایران : نامه مهناز رئوفی، زن آزاده‌ای که با تحری حقیقت به معنای صحیح آن، به دامان اسلام بازگشته است به فائزه هاشمی، به روزنامه کیهان ارائه شده است و البته یکی از هزاران واکنش به دیدار فائزه هاشمی با یکی از سران فرقه ضاله بهائیت که از نطر دستگاه قضائی ج.ا.ا در حال سپری کردن دوران محکومیت خود است ، بوده است .
مهناز رئوفی یک  بزگشته از فرقه ضاله بهائیت است که علی رغم تمام تهدیدات سران و بدنه بهائیان پس از تحری حقیقت، طی این سال‌ها از مواضع خود عقب‌نشینی نکرده و همان‌گونه که اعلام کرده، برای تنویر افکار عمومی تا آخر پای این تصمیم ایستاده و به افشاگری‌های خود درباره جنایات و خباثت‌های بهائیت ادامه خواهد داد. همان‌گونه که در کتاب‌های ، سایه شوم، مسلخ عشق، فریب ، چرا مسلمان شدم و نامه ای به برادرم ، پرده از خیانت‌ها و جنایت‌های حزب بهائیت به مردم ایران برداشته است. متن نامه خانم رئوفی در دوبخش ارائه میگردد .
دفتر پژوهش‌های کیهان
سرکار خانم فائزه هاشمی
اینجانب مهناز رئوفی فرزند سید اسماعیل ساکن همدان یکی از افراد فعال جامعه بهایی که در سال 1375 مفتخرانه از بهائیت اعلام تبری کرده و به دین مبین اسلام وشیعه اثنی‌عشری مشرف و ملتزم رکاب حضرت حجت‌ابن الحسن امام زمان مهدی موعود (عج) شده‌ام. از بدو تبری از بهائیت تا کنون مشغول به افشاگری از واقعیات پشت پرده فرقه سیاسی بهائیت بوده و هستم.
سرکار علیه! شرفیابی شما به محضر بانو «فریبا کمال آبادی» از مسئولین تشکیلات بهائیت در ایران (عضو یاران به اصطلاح ملی بهائیان ایران)که توأم با نشر عکس شما در جمع بهائیان بود  برآنم داشت تا موضوع را با تعمق از نظر بگذرانم.  در نتیجه  سه نکته از مطالب شما توجهم را بیشتر جلب نمود:
نکته اول تحصیلات شما با گرایش حقوق بشری وحرکت یک سویه شماست که برای تنویر ذهن مبارک سوالاتی را از نظر سرکار علیه عبور می‌دهم.
شما که مدافع حقوق بشرید بفرمایید آیا می‌دانید زمانی که بهائیان در دوره پهلوی‌ها خاصه پهلوی دوم در رأس قدرت بودند جناب ایادی (به ظاهر پزشک مخصوص شاه ملعون) که مردی با هشتاد شغل کلیدی و به‌قولی شاه بی‌تاج و تخت که معلوم شد بیشتر تصمیم‌گیریهای شاه به خواست و نظر وی بود، چه ستم‌هایی نسبت به مردم مسلمان روا داشت؟! کافی است در دنیای مجازی نام ننگ‌آور او را پیدا کرده و خاطراتش را مرور کنید آن همه ظلم و عدوان نسبت به مردم نجیب ایران را چگونه توجیه می‌کنید؟
شما که مدافع حقوق بشرید بفرمایید شکنجه‌ها و کشتار علما و جرم و جنایت بهائیان در ساواک نسبت به نهضت انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) و مردم وفا‌دار به انقلاب از بدو روزهای آغازین این نهضت تا پیروزی آن را چگونه توجیه می‌کنید؟
خانم هاشمی! شما که مدافع حقوق بشرید بفرمایید زمانی که جوانان این مرز و بوم مشغول دفاع از عِرض و ناموس مردم و کشور بودند وطن فروشی و همکاری بهائیان با دشمنان این کشور و عدم شرکت درجنگ به بهانه مخالفت با جنگ را چگونه توجیه می‌کنید‌؟
 
بفرمایید شور و شعف و شادمانی بهائیان نسبت به شهید شدن مردم مسلمان در جبهه و فرود آمدن بمب بر سر مردم مسلمان هموطنشان در دوران دفاع مقدس را چگونه توجیه می‌کنید‌؟ 
بفرمایید ترورهای وحشیانه بهائیان از علمای عظام گرفته تا هر شخص مخالف با بهائیت را چگونه توجیه می‌کنید؟
بفرمایید دستور قتل یک زن تنها وپنج فرزند قد و نیم قد کوچکش با تیشه و تبر، به دستور اعضای محفل در ابرقوی یزد که در دنیا بی‌نظیر بود را چگونه توجیه می‌کنید؟  
بفرمایید محروم شدن بهائیان مسلمان شده از ارث پدر توسط تشکیلات بهایی را چگونه توجیه می‌کنید؟
بفرمایید دوازده سال محرومیت از نعمت داشتن خانواده خصوصا پدر و مادرم را به دستور تشکیلات بهایی چگونه توجیه می‌کنید؟ 
بفرمایید توطئه تشکیلات بهائیت برای جدا کردن من و همسرم در ابتدای تشرف به دین اسلام را چگونه توجیه می‌کنید؟
بفرمایید تلاش آنها برای سقط جنین بچه‌ای که پس از تشرف به اسلام در وجود من رشد می‌کرد را چگونه توجیه می‌کنید؟ 
بفرمایید حمله دسته جمعی بهائیان را بر سر همسرم و کتک زدن او به جرم اینکه قصد ازدواج با یک مسلمان را داشته چگونه توجیه می‌کنید؟ [که در شرح خاطراتم با نام «سایه شوم» توسط دفتر پژوهشهای موسسه کیهان به چاپ رسیده است، آورده‌ام.] 
بفرمایید این همه الفاظ رکیکی که بهائیان علیه بنده پس از تشرف به دین اسلام منتشر کردند را چگونه توجیه می‌کنید؟
بفرمایید اهانت‌ها و گستاخی‌های سهیل روحانی از بهائیان یزد در مقابل سازمان هلال احمر یزد نسبت به من که گناهم افشاگری جنایات بهائیان  در یزد بود را چگونه توجیه می‌کنید؟
در زمان درگذشت پدرم هیچ‌کدام از بهائیان کوچک‌ترین اعتنایی به من نکردند  و حتی کودکان ونوجوانان را از صحبت کردن با من مسلمان شده منع می‌کردند، این رفتارهای بی‌رحمانه را چگونه توجیه می‌کنید؟
 
بفرمایید جدا کردن پدر بهایی از یک مادر و دو فرزند مسلمان شده‌اش در شیراز را چگونه توجیه می‌کنید؟
بفرمایید برداشتن روسری از سر دانش‌آموز یک پدر مسلمان شده را در خیابان چگونه توجیه می‌کنید‌؟
سرکار خانم بفرمایید تمامی اقدامات و رفتارهای سبعانه فرقه اختاپوسی بهائیت با افرادی که از بهائیت خارج می‌شوند را چگونه توجیه می‌کنید؟
بفرمائید اسیدپاشی بر روی خانم متبری از فرقه بهائیت و مسلمان شده که توسط برادران بهائی عملیاتی شد را چگونه توجیه می‌کنید‌؟
بفرمایید تجاوز جنسی یکی از اعضای محفل خارج از کشور نسبت به کودک دو ساله یک خانم ایرانی و بی‌تفاوتی اعضای بیت‌العدل در پاسخ به شکایت این خانم را چگونه توجیه می‌کنید؟
ادامه دارد...

۱۲:۲۷:۳۸

 

 

 

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36

آیا از دفاع سازمان ملل از بهائیت باید تعجب کرد ؟

نوشته شده توسط

 آیا از دفاع سازمان ملل از بهائیت باید  تعجب کرد ؟ 

بهائیت در ایران : اینکه سازمان ملل بر خلاف منشور ابتدائی خود و صرفا با نظر صاحبخانه عمل می کند برای شما غیر قابل باور است ؟  به گذشته بر نگردیم همین روزهای گذشته بود که دبیر کل این سازمان با کمال وقاهت پشت تریبون قرار گرفت و اعلان نمود بخاطر برخی فشارها نام عربستان را بعنوان عامل کودک کشی در یمن حذف کرده است نوع رفتار مستاجر باید تابعی از رفتار صاحبخانه باشد . حالا حمایت از فرقه ضاله بهائیت که جای خود دارد .

 فرقه‌ی بهائیت که موجودیت و پویایی خود را زیر چتر حمایت‌های نهادها و دولت‌های خارجی، مخصوصاً در زمان فعلی آمریکا و اسرائیل می‌یابد، از بدو تشکیل خود تا کنون، تن به حمایت از سیاست‌های این دولت‌ها، از کمک در فتح ویتنام به آمریکا گرفته [1] تا کمک به فرانسه در حفظ مستعمراتش [2] و... داده است.
یکی از نهادهای حامی فرقه‌ی بهائیت که از ابتدای پیدایش، وابستگی، جانب‌داری
 و گام برداشتن در راه تأمین منافع ابرقدرت‌ها را در پیش گرفته، سازمان ملل متحد می‌باشد. سیاست‌های این فرقه در قبال سازمان ملل، از بدو پیدایش این سازمان (در سال 1945 م)، تا کنون، دفاع از ماهیت و عملکرد آن و در مقابل، به رسمیت شناخته شدن و حمایت‌های بی‌دریغ این سازمان، از فرقه‌ی بهائیت است.
به همین منظور، در یکی از برنامه‌های شبکه‌ی «آئین بهائی»، ماهیت سازمان ملل،
 مطابق با تعالیم بهائیت معرفی می‌شود و بیان داشته می‌شود: «دیانت بهائی، سال‌ها قبل از تأسیس جامعه ملل، در نظام و ساختار پیشنهادی خود برای اداره‌ی جهان، سازمان و نهادهای قدرتمندی را پیش‌بینی کرده بود که یکی از این نهادها، محکمه‌ی بین‌المللی بود... بهائیان، هرچند تشکیل جامعه ملل و سازمان ملل متحد و سازمان‌های وابسته را کافی نمی‌شمارند، اما مغتنم می‌دانند و آن‌ها را در مسیر تحقق آرمان‌های صلح‌طلبانه‌ی دیانت بهائی، محسوب می‌کنند.».[3]
اکنون می‌گوییم سازمان‌مللی که بهائیان، آن را وعده داده شده‌ی خود می‌خوانند، الزاماً نمی‌تواند برای دفاع از ملّت‌ها باشد؛ چرا که نمایندگان آن از سوی دولت‌ها تعیین و برای حل مناقشات دولت‌ها با یکدیگر است، آن هم با پایین رفتن کفه، به سود دولت‌هایی که قدرت بیشتری دارند. سازمان مللی که بهائیان بر خلاف دستور رهبرشان مبنی بر عدم مداخله در سیاست [4]، حرص عضویت در نهادهای مختلف آن را دارند؛
 با گرفتن پول، به حمایت از کشورهای جنگ‌طلب پرداخته و در جهت برقراری صلح، هرکجا که به ضرر قدرت‌های بزرگ باشد، حرکت نمی‌کند؛ بطور مثال، اسم رژیم سعودی را از فهرست ناقضان حقوق کودکان خارج می‌سازد![5] و هیچ‌گاه متعرض رژیم کودک کش صهیونیستی نمی‌شود!
این در حالیست که حمایت از چنین سازمانی، با رسالت ادیان سازگار نیست، چرا که ادیان متکفل امور ملت‌ها و دفاع از مظلوم هستند؛ اما متأسفانه فرقه‌ی بهائیت، این سازمان جانب‌دار را وسیله‌ای برای تحقق شعار صلح بهائیت، معرفی می‌کند.
و در آخر با نگاهی اجمالی به گزارش‌های هدف‌دار و غیرمنصفانه‌ی سازمان ملل در دفاع از بهائیان ایران
 و در مقابل، سکوت این سازمان در مقابل کشتار و سرکوب مردم فلسطین، یمن، بحرین و...، به خوبی دست پنهان و در برخی اوقات آشکار صهیونیست و جهان امپریالیست را در پس تصمیم‌گیری‌ها و جبهه‌گیری‌های این سازمان وابسته، می‌توان مشاهده و دفاع این سازمان از بهائیت در ایران را صرفاً جهت مقابله با نظام اسلامی در ایران می‌توان ارزیابی کرد.

پی‌نوشت:

[1]. جهت مطالعه‌ی بیشتر بنگرید به مقاله‌ی: پشت پرده حضور بهائیت در ویتنام
[2]. جهت مطالعه‌ی ببیشتر بنگرید به مقاله‌ی:
 علت درخواست فرانسه برای اعزام مبلّغ بهائی به مستعمراتش چه بود ؟!
[3]. شبکه‌ی آئین بهائی، عنوان برنامه: صد و نود.
[4]. مجله اخبار امری، ارگان رسمی بهائیان ایران، ش5، دی1325 هـ ش.
[5]. جهت مطالعه‌ی بیشتر بنگرید
 به روزنامه کیهان، به تاریخ 95/4/14، کد خبر: 21383، صفحه‌ی 12، درخواست اساتيد دانشگاه هاي معتبر جهان از بان كي مون براي مقابله با جنايات آل سعود

 

 

 

چرا فرانسه از تشکیلات بهائیت درخواست اعزام مبلغ به کشورهای تحت استعمار خود را نمود ؟

کوتاه و خواندنی

بهائیت در ایران برداشت از پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب:یکی از دولت‌های استکباری و استعماری که فرقه‌ی بهائیت با آن رابطه داشته و برای پیشبرد اهدافش بدان کمک می‌کرد، دولت فرانسه است. نظام فرانسه از دیر باز، دشمنی سختی با اسلام داشته است؛ تا آن‌جا که ژنرال معروف فرانسوی، پس از فتح سوریه و لبنان در جنگ جهانی اول، بر سر مزار صلاح‌الدین ایوبی (فاتح مسلمان قدس) حاضر می‌شود و خطاب به وی می‌گوید: «سر از خاک بردار ای صلاح‌الدین، که ما برگشتیم!».[1]
برای روشن شدن ماهیت خصمانه و پلید فرانسه نسبت به مسلمانان، خیلی خلاصه به چند نمونه از جنایت‌های این دولت مدعی آزادی را می پردازیم .

الف: سال 1956: جنگ علیه مصر به دلیل اعلام ملّی شدن کانال سوئز توسط این کشور

 ب: کمک به تجهیز رژیم غاصب، وحشی و خشونت‌گرای صهیونیست به سلاح‌های اتمی

 ج: کمک مالی و تجهیز صدام به سلاح‌های پیشرفته در زمان جنگ هشت‌ساله‌ی ایران و عراق، برای کشتار مردم مسلمان ایران.

 د: اخراج دانشجویان مسلمان از دانشگاه‌های این کشور به دلیل رعایت حجاب اسلامی، در مهد آزادی (پاریس)

 ه : حمله به کشور الجزایر و ارتکاب جنایات فجیع، که باعث کشته شدن هزاران و میلیون‌ها آواره در این کشور مسلمان‌نشین شده

و موارد بسیاری دیگر از این قبیل که می‌توان بدان اشاره کرد.
اما دلیل اینکه استعمار فرانسه در ایران شناخته شده نیست، اینست که این کشور از رقبای خود نظیر بریتانیا عقب مانده و تنها توانسته، سلطه‌ی خود را بر کشورهای آفریقایی و شمال آفریقا محقق سازد؛ اما این دلیل نمی‌شود که این کشور، از دشمنی با مسلمانان دست کشیده باشد؛ چنان‌که جناب میلز (پدر روحانی یسوعی)، در تشریح «سیاست دینی فرانسه در شرق»، نیت شوم این نظام را نسبت به مسلمانان آشکار می‌سازد: «جنگ صلیبی اخیر که مبشرین در قرن هفده شروع کرده‌اند ادامه دارد... فرانسه مدت‌هاست روح جنگ صلیبی و علاقه به آن را حفظ کرده است. بسیاری از اوقات، زمام‌داران فرانسه فکر می‌کنند حمله‌ی صلیبی جدیدی (به شرق) بنمایند، ولی اروپا محال می‌داند فرانسه، حمله‌ای را که نتیجه‌ی آن معلوم نیست، شروع کند.[7]
حالا که اندکی با جنایات فرانسه آشنا شدیم جای دارد بپرسیم، چرا
 دولت استعماری فرانسه، برای حفظ مستعمراتش در کشور الجزایر و تونس و برای سرکوب نهضت‌های مردمی که به مقابله با استعمارش پرداخته بودند، مُصرانه از فرقه‌ی بهائیت درخواست اعزام مبلّغ به این کشورها را می‌کند![9] (با توجه به اینکه اسلام از دیرباز در این کشورها، ملاک وحدت و بنیان مقاومت بر ضد استعمار به شمار می‌رفت [8])
آری؛ راز درخواست اعزام مبلّغ بهائی به کشورهایی نظیر الجزایر (و نه فرانسه!)، این است که تعالیم استعماری این فرقه نظیر، منع از جهاد و تحریم دخالت در سیاست را میان مردم این کشور تقویت و نهضت‌های انقلابی که به مقابله با استعمار فرانسه برمی‌خیزید را سرکوب نمایند و مبلّغان بهائی با تبلیغ نسخ اسلام، بنیان جهاد و مقابله با کفر و ظلم را که از مسائل مهم اسلام است را برچینند.

پی‌نوشت:

[1]. ر.ک: محمدمحمود صواف، نقشه‌های استعمار در راه مبارزه با استعمار، بی‌جا: ترجمه: سیدجواد هشترودی، ص 309 به بعد.
[2]. جهت مطالعه‌ی بیشتر، مراجعه شود به سایت جنگ‌آوران، مقاله‌ی:
 جنگ سال 1956 کانال سوئز(link is external)
[3]. جهت مطالعه‌ی بیشتر، مراجعه شود
 به سایت فرهنگ نیوز، مقاله‌ی: اسرائیل اینگونه به بمب اتم رسید(link is external)
[4]. جهت مطالعه‌ی بیشتر، مراجعه شود به سایت: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مقاله‌ی:
 80 کشور تجهیز کننده صدام در جنگ با ایران(link is external)
[5]. جهت مطالعه‌ی بیشتر، مراجعه شود به سایت: خبرگزاری بین‌المللی قرآن، مقاله‌ی:
 ممنوعیت حجاب در دانشگاه‌های فرانسه از سر گرفته شد(link is external)
[6]. حسن صدر، الجزایر و مردان مجاهد، تهران: سازمان انتشارات جاویدان، چ 3، 1356، ص 33. و:
 محمد غزالی، طمعکاران کینه‌ور، یا نقشه‌های استعماری، تهران: مؤسسه‌ی مطبوعاتی خزر، 1346، صص 32 تا 42.
[7]. دکتر فروخ، نقش کلیسا در ممالک اسلامی، بی‌جا: ترجمه‌ی مصطفی زمانی، ص158.
[8]. آفریقای آزاد، ترجمه‌ی مهندس محسن خادم، تهران: سازمان انتشارات جاویدان، 1357، ص 128.
[9]. عبدالحمید اشراق خاوری، مائده آسمانی، ص 44-43.

 

 

 

 پاسخ حضرت امام خمینی (ره) به استعفتا در مورد فرقه ضاله بهائیت

بهائیت در ایران : دست خط امام خمینی(ره) در مورد فرقه ضاله بهائیت برای اولین بار منتشر شد.پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی ویژه‌نامه "ابعاد پیدا و پنهان بهائیت" را با رویکرد بررسی مبارزات روحانیون با فرقه ضاله بهائیت، بررسی ارتباط بهائیت و رژیم صهیونیستی و ... در قالب "نشریه الکترونیکی" منتشر کرد.

 

دست خط امام(ره) در مورد فرقه ضاله بهائیت

 

 

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36

پلمپ محل کسب بهائیان بهانه ای برای سیاه نمائی !

نوشته شده توسط

پلمپ محل کسب بهائیان بهانه ای برای سیاه نمائی !

بهائیت در ایران : بارها شنیده اید و در فضای مجازی ملاحظه کرده اید . یا همین گزارشات قضاوت غیر صحیح در مورد ایران توسط نااهلان انجام میگیرد . پلمپ مغازه های متعلق به بهائیان  سوژه ای همیشکی برای سیاه نمائی ،  مسائلی که اعضای فرقه‌ی بهائیت مدعی‌اند موجب نقض حقوقشان در ایران می‌شود و در تبلیغات خود، با ژست مظلوم‌نمایی، بسیار روی آن مانور می‌دهند،

اما واقعیت این است که پلمپ شدن محل کسب برخی از ایشان، به دلیل تعطیلی در ایام مقدسشان [1] است. پیروان بهائیت بنابر دستور عبدالبهاء، از اشتغال به هر شغلی در نُه روز از ایام سال منع شده‌اند [2] و در این امر، هیچ‌کس از جمله نانوایان، پزشکان و شغل‌هایی که انحصاراً در دست بهائیان است، استثنا نمی‌شوند. در ادامه قصد داریم با ذکر دو نکته، موضوع پلمپ شدن محل کسب برخی از بهائیان را تحلیل کنیم.
نکته اول: حکم به
 تعطیلی سراسری که از طرف رهبران بهائی وضع شده، حکمی ناعاقلانه و به ضرر غیربهائیان و حتی خود بهائیان است! متأسفانه کسانی که حکم به تعطیل کردن نُه روز از سال کرده‌اند و هیچ استثنایی را در این زمینه نپذیرفته‌اند [3]، خود بوسیله‌ی غارت اموال بهائیان ساده‌لوح، انسان‌های سرمایه‌دار و بی‌دردی شده‌اند که به هر بهانه و برای انجام هر گناهی، از بهائی‌مَسلَکان، طلا غرامت می‌گیرند و هیچ‌گاه فکر نمی‌کنند که بطور مثال، کارگر بهائی که مخارج زندگی خود و عائله‌اش را به صورت روزانه به دست می‌آورد، با حکم به حرمت کار در این چند روز، نیازهای خود و خانواده‌اش را باید از کجا تأمین کند! و یا اگر کسی در این چند روز بیمار شود و پزشکان آن شهر همه بهائی باشند، چگونه باید مداوا شود و نجات یابد! و یا اگر کسی خانه‌اش آتش گرفت و آتش‌نشانان به علت بهائی بودن کار را تعطیل کرده باشند باید خود، خانواده و داراییش بسوزد! و یا...
نکته دوم: بر فرض که بپذیریم تنها دلیل پلمپ شدن محل کسب برخی از بهائیان، خودسری آنان در تعطیلی محل کسبشان است و هیچ خلاف دیگری مرتکب نشده‌اند، باید گفت این عدّه به دلیل خودسری در تعطیل کردن محل کسبشان به مقابله با قانون و حکومت پرداخته‌اند، چرا این‌گونه تعطیلی‌ها بر خلاف قانون حکومت است و بهائیان نیز بنابر دستور رهبرانشان ملزم به رعایت قوانین و اوامر حکومتی هستند؛ «لَیسَ لِأحَدٍ أن یَتَعَرَّضَ عَلَی الَّذینَ یَحکُمُونَ عَلی العِباد [4]؛ کسی حق اعتراض بر حاکمین را ندارد». در نتیجه بهائیان حق ندارند خودسرانه محل کسبشان را تعطیل
 و با قوانین حکومت و دستور رهبرشان مخالفت کنند. اما اگر این کار را انجام دهند، باید عواقب آن را نیز بپذیرند و حق اعتراض به حکومت و قوه‌ی قضائیه کشور را ندارند و نباید برای پلمپ شدن محل کسبشان به خاطر مخالفت با قانون، گِله‌مند باشند.
بنابراین حکم به تعطیلی کلّی در ایام مقدس بهائیان، حکمی بس نابخردانه و ظالمانه است که رهبران بهائی بر پیروان خود تحمیل کرده‌اند. در نتیجه پلمپ شدن محل کسب بهائیان برای جلوگیری از شیوع این حکم، بلایی است که سران بهائی به سر پیروان خود نازل کرده‌اند.

پی‌نوشت:

[1]. منظور از این 9 روز، روز تولد باب و بهاء، سه روز به مناسبت عید رضوان بهائیان، روز هفتادم نوروز (فوت میرزا بهاء)، روز نوروز، روز بیست و هشتم شعبان (وفات باب)، روز پنجم جمادی الاولی (تولد عبدالبهاء و بعث باب)؛ این نُه روز اشتغال به کسب و کار و صناعت و زراعت جایز نیست.
[2]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه‌ی احکام حدود، بی‌جا» مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، سوم، 128 بدیع، ص 227.
[3]. «در خصوص خبازها (نانواها) و قصاب‌ها و صاحبان این قبیل مشاغل در نقاطی که مشاغل مزبوره منحصر به احباء است، سؤال نموده بودید که در این قسمت، استثنایی در ایام محرمه متبرکه، برای آنان هست یا نه؟ فرمودند بنویس کسر (شکستن) حدود به هیچ وجه مِن الوجوه جایز نه و استثنایی مقبول و محبوب نبوده و نیست، سستی و تهاون در این موارد، علت ازدیاد جرأت و جسارت دشمنان امرالله خواهد گشت»! (عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه‌ی احکام حدود، بی‌جا» مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، سوم، 128 بدیع، ص 228).
[4]. حسینعلی‌نوری، اقدس، نسخه الکترونیکی، ص 93.

 

 

 

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36

پلمپ محل کسب بهائیان بهانه ای برای سیاه نمائی !

نوشته شده توسط

پلمپ محل کسب بهائیان بهانه ای برای سیاه نمائی !

بهائیت در ایران : بارها شنیده اید و در فضای مجازی ملاحظه کرده اید . یا همین گزارشات قضاوت غیر صحیح در مورد ایران توسط نااهلان انجام میگیرد . پلمپ مغازه های متعلق به بهائیان  سوژه ای همیشکی برای سیاه نمائی ،  مسائلی که اعضای فرقه‌ی بهائیت مدعی‌اند موجب نقض حقوقشان در ایران می‌شود و در تبلیغات خود، با ژست مظلوم‌نمایی، بسیار روی آن مانور می‌دهند،

اما واقعیت این است که پلمپ شدن محل کسب برخی از ایشان، به دلیل تعطیلی در ایام مقدسشان [1] است. پیروان بهائیت بنابر دستور عبدالبهاء، از اشتغال به هر شغلی در نُه روز از ایام سال منع شده‌اند [2] و در این امر، هیچ‌کس از جمله نانوایان، پزشکان و شغل‌هایی که انحصاراً در دست بهائیان است، استثنا نمی‌شوند. در ادامه قصد داریم با ذکر دو نکته، موضوع پلمپ شدن محل کسب برخی از بهائیان را تحلیل کنیم.
نکته اول: حکم به
 تعطیلی سراسری که از طرف رهبران بهائی وضع شده، حکمی ناعاقلانه و به ضرر غیربهائیان و حتی خود بهائیان است! متأسفانه کسانی که حکم به تعطیل کردن نُه روز از سال کرده‌اند و هیچ استثنایی را در این زمینه نپذیرفته‌اند [3]، خود بوسیله‌ی غارت اموال بهائیان ساده‌لوح، انسان‌های سرمایه‌دار و بی‌دردی شده‌اند که به هر بهانه و برای انجام هر گناهی، از بهائی‌مَسلَکان، طلا غرامت می‌گیرند و هیچ‌گاه فکر نمی‌کنند که بطور مثال، کارگر بهائی که مخارج زندگی خود و عائله‌اش را به صورت روزانه به دست می‌آورد، با حکم به حرمت کار در این چند روز، نیازهای خود و خانواده‌اش را باید از کجا تأمین کند! و یا اگر کسی در این چند روز بیمار شود و پزشکان آن شهر همه بهائی باشند، چگونه باید مداوا شود و نجات یابد! و یا اگر کسی خانه‌اش آتش گرفت و آتش‌نشانان به علت بهائی بودن کار را تعطیل کرده باشند باید خود، خانواده و داراییش بسوزد! و یا...
نکته دوم: بر فرض که بپذیریم تنها دلیل پلمپ شدن محل کسب برخی از بهائیان، خودسری آنان در تعطیلی محل کسبشان است و هیچ خلاف دیگری مرتکب نشده‌اند، باید گفت این عدّه به دلیل خودسری در تعطیل کردن محل کسبشان به مقابله با قانون و حکومت پرداخته‌اند، چرا این‌گونه تعطیلی‌ها بر خلاف قانون حکومت است و بهائیان نیز بنابر دستور رهبرانشان ملزم به رعایت قوانین و اوامر حکومتی هستند؛ «لَیسَ لِأحَدٍ أن یَتَعَرَّضَ عَلَی الَّذینَ یَحکُمُونَ عَلی العِباد [4]؛ کسی حق اعتراض بر حاکمین را ندارد». در نتیجه بهائیان حق ندارند خودسرانه محل کسبشان را تعطیل
 و با قوانین حکومت و دستور رهبرشان مخالفت کنند. اما اگر این کار را انجام دهند، باید عواقب آن را نیز بپذیرند و حق اعتراض به حکومت و قوه‌ی قضائیه کشور را ندارند و نباید برای پلمپ شدن محل کسبشان به خاطر مخالفت با قانون، گِله‌مند باشند.
بنابراین حکم به تعطیلی کلّی در ایام مقدس بهائیان، حکمی بس نابخردانه و ظالمانه است که رهبران بهائی بر پیروان خود تحمیل کرده‌اند. در نتیجه پلمپ شدن محل کسب بهائیان برای جلوگیری از شیوع این حکم، بلایی است که سران بهائی به سر پیروان خود نازل کرده‌اند.

پی‌نوشت:

[1]. منظور از این 9 روز، روز تولد باب و بهاء، سه روز به مناسبت عید رضوان بهائیان، روز هفتادم نوروز (فوت میرزا بهاء)، روز نوروز، روز بیست و هشتم شعبان (وفات باب)، روز پنجم جمادی الاولی (تولد عبدالبهاء و بعث باب)؛ این نُه روز اشتغال به کسب و کار و صناعت و زراعت جایز نیست.
[2]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه‌ی احکام حدود، بی‌جا» مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، سوم، 128 بدیع، ص 227.
[3]. «در خصوص خبازها (نانواها) و قصاب‌ها و صاحبان این قبیل مشاغل در نقاطی که مشاغل مزبوره منحصر به احباء است، سؤال نموده بودید که در این قسمت، استثنایی در ایام محرمه متبرکه، برای آنان هست یا نه؟ فرمودند بنویس کسر (شکستن) حدود به هیچ وجه مِن الوجوه جایز نه و استثنایی مقبول و محبوب نبوده و نیست، سستی و تهاون در این موارد، علت ازدیاد جرأت و جسارت دشمنان امرالله خواهد گشت»! (عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه‌ی احکام حدود، بی‌جا» مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، سوم، 128 بدیع، ص 228).
[4]. حسینعلی‌نوری، اقدس، نسخه الکترونیکی، ص 93.

 

 

 

صفحه268 از450

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی