تمام دنیا بداند مردم روستاي ايول مسلمان و شیعه هستند.
دور نمای روستای ایول 1392
نوشته شده توسط مريم حسين زاده
باز نشر از بهائیت در ایران : ميگويند طوري دروغ بگو كه خودت نيز باورت شود، حالا شده حكايت تشكيلات بهائيت كه به راحتي آب خوردن دروغ ميگويند و دروغهايشان را آنچنان با آب و تاب تعريف ميكنند كه خودشان هم باورشان ميشود و آدمي ميماند چطور با اين همه دروغ ،دماغهاي پينوكيويي شان بزرگ نميشود!شايد هم آنقدر دروغ گفتهاند كه فرشته مهربان هم از اصلاح آنها نااميد شده و دماغهايشان براي هميشه بزرگ ميماند.
اما دروغ شاخدارتشكيلات :«خانههاي پنجاه خانوار بهائي توسط مسلمانان به آتش كشيده شد»!البته اين ادعاي دروغين مربوط اوايل تيرماه 1389 است تشكيلات بهائيت با همكاري ياران غار خود سناريوي آتش گرفتن روستاي ايول را كليد زد و در توصيف جزئيات اين آتش سوزي آنقدر ظرافت به خرج داد كه شبكه بي بي سي،مستندي عريض و طويل ساخت در باب اينكه:اي انسانها كجاييد كه خانههاي بهائيان در آتش سوخت و بعد اعلاميه پشت اعلاميه و بيانيه پشت بيانيه در دفاع از بهائيان و محكوم كردن نظام جمهوري اسلامي ايران.
كه البته همان زمان، ماهنامه شفافيت در شماره دهم خود به اين قضيه اشاره داشت و بيان كرد كه اين بازي سياسي است و چيز ديگري نيست جز مظلوم نمايي هميشگي بهائيان كه برايشان از نان شب هم واجبتر است و سفسطه بازي بيحدشان كه آن هم از خواب شب،واجب تر.
اما بعد از گذشت يك سال، تشكيلات تصميم گرفت به بهانه سالگرد آن واقعه دروغين،سناريوي ديگري را آغاز كند و برنامه ديگري بسازد.
و ما هم تصميم گرفتيم براي خنثي كردن نقشه بهائيت كه در صدد تحميق بيشتر اعضاي ناآگاه و ساده خويش بود، به روستاي ايول استان مازندران سفر كوتاهي داشته باشيم تا با جامعه عمل پوشاندن به اينكه بسيار سفر بايد تا پخته شود خامي، به اعضاي فريب خورده و شستشوي مغزي داده شده بهائيت بگوييم كه ميتوان با يك سفر يك روزه به يك استان و توقف چند ساعته در يكي از روستاهاي آن،بسيار از خامي در آمده و دروغهاي تشكيلات بهائيت را رو كرد، چه برسد به اينكه بخواهي بيشتر سفر كني،كه مشت نمونه خروار است.
قصه روستاي ايول
ازآنجا كه اساس تشكيلات بهائيت بر پايه تبليغ استوار است،تشكيلات هر چند وقت يكبار تعدادي از خانوارهايي بهائي را وادار ميكند كه به مدت چند سال به مكانهاي مورد نظر آنها در شهرها و روستاهاي مختلف بروند، در آنجا سكونت كرده و به تبليغ مسلك از پايه ويرانشان بپردازند. اين قانون در مورد روستاي ايول نيز صدق ميكرد. چند سال قبل از انقلاب ، تشكيلات بهائيت به چند خانوار بهائي به سركردگي «عبدالباقي روحاني» دستور ميدهد كه در ايول ساكن شوند وكار خود را آغاز كنند.
بهائيان اين منطقه هم طبق دستور ، شروع به تبليغ و كارشكني عليه مسلمانان ساكن روستا كردند. بماند كه در اين راه از هيچ كار شكني فروگذار نكردند؛ شكستن و گرفتن بلندگوها در اعياد و مراسم مذهبي مسلمانان، رها كردن آب فاضلاب خانههايشان در تنها چشمه روستا و تشويق زنان و دختران بيحجابي، تنها شمهاي از كارهاي آنان بود. البته از آنجا كه جاسوسي هم جزء مشاغل دائمي و ثابت بهائيان است، جاسوسي براي رژيم منحوس پهلوي و لو دادن جوانان مسلمان روستا به دليل مخالفت با شاه و سياستهايش را به عنوان چاشني كارهايشان هرازگاهي به خورد مردم مسلمان روستاي ايول ميدادند.
البته به بركت انقلاب ،اين روستا از لوث وجودشان پاك شد و بينش از 30 سال است كه آن چند خانوار بهائي كه شمار آنها به زور به پنج خانوار ميرسيد، نه پنجاه خانوار! خانههاي كاهگلي و سست خود را رها كرده و چتر تبليغاتشان را درجاي ديگري باز كردند. خانههايشان نيز بر اثر عوامل طبيعي همچون باد و ريزش برف و باران به مرور زمان تخريب شد.
در اين مدت برخي از ساكنان بهائي سابق به بهانههاي مختلف، به روستاي ايول ميرفتند تا سروگوشي آب بدهند و ببينند آيا مسلمانان چند هكتار زمين و چوبهاي باقي مانده از خانههاي فرسايش يافتهشان را تصرف كردهاند تا آن را پيراهن عثمان كنند و به اعتراض، مقابل سازمان حقوق بشر بست بنشينند؟ كه البته داغ اين فيلم بازي كردن را مسلمانان روستاي ايول به دلشان گذاشتهاند چون معتقدند كه بهائيان نجس هستند و مالشان حرام . آنها حتي حاضر نيستند از كنار زمينهاي بهائيان رد بشوند چه برسد به تصرف درآنها. چند خانوار بهائي هم كه اوضاع را اينطور ديدند چند سال پيش تتمه چوبهاي باقي مانده از خانههايشان را فروختند و به ساكنان ايول نيز رسيد دادند كه ديگر در اين زمينه ادعايي ندارند.
داستان دروغين آتش سوزي
در ادامه داستان پردازيهاي تشكيلات، چند سال پيش، يكي از فعالان تشكيلات بهائيت به همراه تعدادي از هم مسلكان خود از غيبت مردان روستا در فصل كار، سوءاستفاده كرده و به روستا آمدند و شروع كردند به فيلم بازي كردن. آنها با فيلم گرفتن از خانههايي كه چند سال پيش براثر فرسايش تخريب شده بود و سردادن شيون و زاري كه «ديديد مسلمانان با خانههاي ما چه كردند؟ برنامه خود را تكميل كردند و به خيال خام خود كه اين فيلم را تحويل دايههاي مهربانتر از مادرشان ميدهند تا از حقوقشان دفاع كنند، در حال ترك روستا بودند كه اهالي متوجه نقشه آنها شدند و با همكاري ماموران مسئول، فيلم ضبط شد وآنها ماندند و دروغهاي بينتيجهشان.
اين بازيها همچنان ادامه داشت تا اينكه سال گذشته نقشه ديگري كشيدند. اين بار گفتند مسلمانان ساكن ايول بيش از 50 خانه بهائيان را آتش زدند . نكته مهم، در كم حافظه بودن آدم دروغگو است. چون يادشان رفته بود كه چند سال پيش گفته بودند مسلمانان خانههايشان را تخريب كردند و هيچ اثري از آن باقي نمانده، حالا مسلمانان چه چيز را آتش زدهاند؟ الله اعلم، بعد هم كه در بوق كردن ماجرا و كر كردن گوش فلك از اتفاقي كه اصلا رخ نداده بود.
رفاقت گرمابه و گلستان بودن شبكه بي بي سي و بهائيان هم كه ديگر بركسي پوشيده نيست، به ساخت مستندي در اين رابطه منجر شد و با دروغهاي خود، شاخكهاي دشمنان نظام جمهوري اسلامي ايران را به حركت واداشت!
حالا يك سال از اين ماجرا ميگذرد، ماجراي آتش سوزي دروغين و فيلم بيپايهاي كه با مونتاژ و تدوين صحنههاي آتش سوزي ساخته شده بود. در اين مدت ساكنان مسلمان روستا در رفت و آمد به شهر وگرفتن اخبار از دوستان و آشنايانشان متوجه شدند كه چگونگي نام روستايشان در سايتها و خبرگزاريهاي بيگانه اينگونه دستخوش دروغ و ملعبه بهائيان قرار گرفته است.
ساكناني كه بعد از گذشت اين همه سال، هنوز هم سايه شوم بهائيت را برسرخويش احساس ميكنند. هنوز هم در برخورد با ديگر همشهريان خود بايد قسم بخورند كه اگر اهل ايول هستند ، مسلمانند نه بهائي.
و بيشك عبارت «اللهم عجل لوليك الفرج » بر روي تابلوي رنگ و رو رفته» به روستاي ايول خوش آمديد» با زبان بيزباني ميگويد: ساكنان اين روستا مسلمانند و شيعه و به شيعه بودن خود افتخار ميكنند.
عزاداری مردم روستای ایول در ماه محرم
عزاداری مرو روستای ایول در ماه محرم
پيرمرد 65 ساله ايولي: بهائيان، حسينيه روستاي ايول را آتش زدند
سوال: بهائيان از چه زماني ساكن در اين روستا شدند؟
پيرمرد: 60، 70 سال پيش وارد روستا شدند و درست است از اينجا رفتند اما خبر داريم كه الان تعدادي از آنها ساكن شهرهاي ديگر مازندران هستند و اكثر جوانانشان به خارج از كشور، به خصوص اسرائيل رفتهاند كه هر شش هفت ماه يكبار به اينجا ميآيند، اخبار و اطلاعاتي ميگيرند و برميگردند.
سوال: يعني هنوز هم به راحتي به اين روستا رفت وآمد ميكنند؟
پيرمرد: مخفي ميآيند و مخفي هم ميروند. يكبار به صورت مخفيانه آمدند و فيلمبرداري كردند كه از طريق نيروي انتظامي و اعضاي شورا و افراد محل، شناسايي و دستگير شدند. يكي از آنها، فردي به نام« شهاب الدين ثابتي» بود كه از امريكا آمده بود.
سوال: محتواي اين فيلم، چه بود؟
پيرمرد: خانمهاي بهائي ، حجاب از سرخود برداشته بودند و به خودشان سيلي ميزدند و ميگفتند:« روستاييان ايول، خانههاي ما را خراب كرده و ما را آواره كردند. در حالي كه برعكس است و تمام مشكلات ما، ناشي از آنهاست.
سوال: آنها كه الآن در روستا حضور ندارند، پس چگونه براي شما مشكل ايجاد ميكنند؟
پيرمرد: بدبختي اين است كه هنوز هم بين روستاهاي ديگر يا شهرهاي اصلي، روستاي ايول را با نام بهائيت ميشناسند. ما در گذشته، قبل از انقلاب هيچ جايي نميتوانستيم برويم. هر كجا ميرفتيم بايد كلي قسم وآيه ميآورديم كه ما مسلمانيم . حتي در طوفانهاي شديد هم به هيچ عنوان ما را راه نميدادند و يا بايد برميگشتيم يا ميمرديم. گذشته از اين، همين پنج سال پيش بود كه پايگاه مقاومت بسيج و حسينيه روستا را آتش زدند.
سوال: شما مطمئن هستيد كه آتش سوزي كار بهائيها بود؟
پيرمرد: صد در صد اطمينان دارم كه آنها حسينيه را آتش زدند. مگر بچه مسلمان ، حسينيه را آتش ميزند؟! به ما خبر رسيده است كه بعد از آتش زدن حسينيه از دور فيلمبرداري كردهاند و گفتهاند كه ما حسينيه را آتش زديم.البته درست اسست كه هر چند وقت يكبار ما را اذيت ميكنند، اما به بركت امام و انقلاب ، الآن صداي اذان از مناره مسجد ما بلند است.
سوال: جالب است ، تيرماه گذشته رسانههاي خارجي، تصاويري مربوط به آتش سوزي روستاي ايول نشان دادند و هيچ خبري از آتش زدن حسينيه منعكس نكردند. الان يك سال از آن ماجرا گذشته است . ميخواهيم بدانيم اصل قضيه چه بوده است؟
پيرمرد: شما باور كرديد كه مسلمانان، آن هم مسلمانان روستايي كه اين همه در انقلاب نقش داشته ، شهيد داده، جانباز داده، بيايد خانه بهائياني كه دين ندارند، آيين ندارند وفرقهاي ضاله هستند، آتش بزند؟!
بهائيان در كتاب اقدسشان، ايقانشان، بيانشان دستور دارند كه بايد هفتاد پيغمبر را به قتل برسانند. اينها نه طهارت دارند، نه پاكي و نه تقوا. خداي اينها، ميرزا علي محمد باب است. حالا ما بياييم خانه اينها را آتش بزنيم؟!