شبیخون فرهنگی از داخل
مسئولان چرا بيدار نميشوند
بهائیت در ایران : تشكيلات بهائيت ، تبليغ را براي همه بهائيان واجب ميداند ويك فرد بهائي، مبلغ بهائيت نيز هست. بحث تبليغ براي بهائيان خيلي جدي است و از ابزارها و روشهاي مختلفي همچون نشر كتاب و مجلات به زبانهاي مختلف- خودشان ادعا دارند كتابهايشان را به 800 زبان و لهجه ترجمه و منتشر كردهاند –تلويزيون ،راديو، ماهواره، اينترنت و حتي اهداي كمكهاي مالي در تبليغ فرقه خود استفاده ميكنند.
فرقه ضاله بهائيت از دو روش مستقيم و غير مستقيم براي تبليغ استفاده ميكند. روشهاي تبشيري و تخريبي از روشهاي مستقيم تبليغ بهائيت است و چاپ كتاب وجزوه ، طرح شعارهاي جذاب، انتشار زندگي رهبران و تاريخچه بهائيت از روشهاي تبشيري آنهاست.
در روش تخريبي ، با ايجاد پرسش و طرح شبهات، ذهن مسلمانان وبه ويژه شيعيان را مشغول ميكنند. همچنين تمسخر و توهين به شخصيتهاي بزرگ اسلامي و ديني از روشهاي تخريبي است.
از آنجايي كه طبق دستور بيتالعدل لازم است بهائيان مطيح امر حكومت باشند و كاري برخلاف قوانين كشوري كه درآن زندگي ميكنند انجام ندهند- اگر چه به اين امر پايبند نيستند- از تبليغ غير مستقيم بيشتر استفاده ميكنند.
در روش تبليغ غير مستقيم، از تبليغ عملي استفاده ميشود. خوش خلقي، كمك به هم نوعان، سرزدن به بيماران، هديه فرستادن، ارزان فروشي، ديد و بازديد از همسايگان و كمك به اقشار آسيب پذير برخي از شيوه هاي بهائيان در تبليغ عملي است.
بهائيت در تبليغ خود، همه گروههاي سني و به ويژه جوانان و نوجوانان را مورد هدف قرار ميدهد. افراد كم درآمد و آسيبپذير نيز از گروههاي مورد توجه بهائيت است . از اين رو بهائيت، كشورهاي فقير آفريقايي و آمريكاي لاتين را نيز مورد هدف قرار داده است.
فقر فرهنگي و ناآشنايي با دين مبين اسلام از عوامل جذب گروههاي هدف به فرقه ضاله بهائيت است، همچنين اين فرقه ضاله از اباحي گري، ترويج موسيقي، ترويج بيبندو باري و اختلاط ميان زن ومرد و شعارهاي فريبنده براي جذب افراد استفاده ميكند.
يكي از حوزههايي كه بهائيان براي تبليغ و ترويج تاريخ ساختگي خود به آن ورود كردند، حوزه نمايش است. آنها تله تئاترهايي درباره زندگي و اقدامات سران خود از جمله باب، زرين تاج معروف به قره العين ، ملا محمد علي(انيس) و ... ساخته و روي پايگاههاي اينترنتي قرار دادهاند . ازجمله در وبلاگي بهائي به نام ر.س تله تئاتري درباره يكي از گروندگان نخستين باب تبليغ شده است. تله تئاتر« عاشق صادق» خلاصه روايت زندگي ملا محمد علي زنجاني مقلب به انيس است و در اين نمايش به سرگذشت او وايمانش به باب و در نهايت معدوم شدن وي پرداخته ميشود. اين تئاتر كه به نظر ميرسد در ايران ساخته شده باشد، از طريق وب سايت پروژههاي بهائي در شبكه جهاني اينترنت قرار گرفته است.
اين تئاتركه تنها با سه بازيگر اجرا شده، سعي در مظلومنمايي و تقدس زايي براي باب ومريدش دارد. يك بازيگر در نقش ملامحمد علي زنجاني معروف به انيس ظاهر شده و هنرپيشه ديگر،زني است كه ساير شخصيتهاي زن و مرد را ايفا ميكند . راوي هم در كنار اين دو، نقش مؤثري دارد . زنان بازيگر اين نمايش به تأسي از قرهالعين، بدون حجاب به نقش آفريني پرداختهاند.
در نمايش ضمن بيان وقايع زندگي ملامحمد علي، به دروغ برحقانيت و مظلوميت و قداست باب و اصالت كتاب او پافشاري ميشود و ملامحمد علي به عنوان سمبل شخصي مقاوم در ايمان به باب ستوده ميشود. در اين ميان براي مظلوم نمايي بيشتر، قسمتهايي از تاريخ ناديده گرفته شده و يا تحريف ميشود. ملامحمد علي در اين تئاتر فردي عارف و خداجوست كه كاري به كسي ندارد و تنها ميخواهد پيرو باب باشد اما هيچ اشارهاي به فتنه زنجان كه محمد علي درآن نقش اصلي داشت، نكرده است. او با آشوبي كه به پا كرد، به همراه يارانش بر مسلمين هجوم آورده و طي يك جنگ شهري آنها را كشتند ، اموالشان را غارت كردند و شهر را تصرف كردند. البته او جنايات متعددي مرتكب شده بود از جمله كشتن اسيران و امان خواستگان،سوزاندن اجساد، شكنجه افراد قبل از مرگ و ....[1]امير كبير، در اين نمايش فردي مستبد نشان داده ميشود كه بيدليل و از روي تعصب، حكم به قتل باب و همراه او ميدهد. در حالي كه در تاريخ ثبت است كه آشوبهاي ممتعدد در مازندران، زنجان و ... از سوي بابيان صورت ميگرفت و به موجب شورشهاي پيدرپي وقوع جنگهاي خونين بر اضطراب مردم هر روز افزوده ميشد. باب از درون زندان دائما، پيروان خود را به شورش ترغيب و تحريص ميكرد تا جاييكه كودكان زيادي يتيم و زناني بيوه و عده زيادي زخمي و كشته ميشدند. لذا امير كبير، وزير كاردان ايران براي نجات مردم وكشور از اين فتنهها چارهاي جز اعدام باب نديد. [2]
در نمايش به كرات گفته ميشود كه حكم اعدام باب از پيش تعيين شده بوده وعلما حاضر به سخن گفتن به او نشدند و اجازه دفاع از دعاوياش را به وي ندادند. در حالي كه درمجلسي كه وليعهد ترتيب داده بود، علمايي چون ملامحمد مامقاني، حاج ملا محمود نظام العلماء، حاجي ميرزا علي اصغر شيخ الاسلام،ميرزا محسن قاضي، حاج ميرزا عبدالكريم ملاباشي، ميرزا حسن زنوزي ملاباشي( مجتهد شهير آذربايجان و ناپدري ملامحمد علي ) و ... ادعاهاي باب را مورد بررسي قرار داده و با او مباحثه كرده بودند. باب كه از عهده سؤالات برنيامد و دليلي بر اثبات ادعاهاي خود مطرح نكرد با اندكي تأديب، توبهنامهاي نوشت و از دعاوي خود دست برداشت، هر چند بهائيان منكر اين توبه نامه هستند يا براي توجيه اين دليل تراشيهايي ميكنند اما سند اين توبه نامه موجود است و چگونگي رخداد در تاريخ ثبت شده است. [3]همچنين پيش از اعدام، دوباره مجلسي تشكيل دادند كه باز هم باب از عهده مناظره برنيامد. صبح روز اعدام نيز باب و دو همراهش را نزد مرحوم حاج ميرزا باقر مجتهد رئيس علماي اصولي، ملامحمد مامقاني مجتهد رئيس علماي شيخيه و سيد علي زنوزي بردند، هر سه با وي سخن گفتند و با توجه به مطالبي كه از او شنيدند، به كشتن او فتوا دادند. [4]
بهائيان معتقدند كه فوج مسيحي كه مأمور كشتن باب بودند، به دليل اينكه بار اول، تيرها به باب و همراهش اصابت نكرد، از ادامه تيراندازي سر باز زدند و كشتن او را معصيت دانستند. آنگاه مسلمانان آنها را تيرباران كردند. اين اعتقاد باطل در اين نمايش نيز به تصوير كشيده شده است. در صورتي كه واقع امر اين است كه: متصدي اجراي حكم ، فوج سام خان مسيحي آشوري بوده است. در بار اول تيراندازي، انيس تير خورد اما طناب باب پاره شد وگريخت و او را در يكي از حجرهها پيدا كردند و دوباره از سوي همان فوج تيرباران شد. [5]
ملامحمدعلي كه باب از او سوءاستفاده كرده بود، پس از تير خوردن فرياد ميزد كه :« آقاي من، آيا از من راضي شدي؟» اين در حالي بود كه باب از فرصت پيش آمده براي فرار استفاده كرد! اما درنمايش اشارهاي به اين واقعيات نشده است.
همه عناصر تكنيكي كه درنمايش به كار رفته، در راستاي تقدس زدايي و مظلوم نمايي است. در نورپردازي از رنگ سبز بهره گفته شده و با نشان دادن شال سبز باب اشاره به سيات او ميشود. در نمايش به گونهاي القا ميشود كه باب از همه اين اتفاقات مطلع بوده و در صحنه پاياني به همراه محمد علي به بهشت ميروند وپايكوبي ميكنند. همچنين با بهرهگيري ازدكلمه و خواندن قسمتهايي از مناجاتهاي باب سعي شده تا هر چه بيشتر با احساسات مخاطب بازي شود.
تنها نمونهاي از تلاش بهائان در پوشش فرهنگ، براي اظهار وجود و معرفي فرقه دروغين خود است. تشكيلات بهائيت با بهرهبرداري از هنر در زمينههاي مجمسه سازي ، معماري، نمايش، فيلم، رسانه و ... فرقه دستساز خود را كه وابسته به بيگانگان است، تبليغ ميكند. آنها سعي ميكنند در حوزههاي مختلف فرهنگي نفوذ كرده ومخفيانه و آشكارا در راستاي پيشبرد اهداف خود حركت كنند.
پيامر گرامي اسلام(ص) ميفرمايند:« هر كسي بدون علم و دانش كاري انجام دهد، فساد آن كار از منفعتش بيشتر است.» از اين رو شناخت درست ودقيق گروههاي انحرافي و همچنين شناخت راه صحيح مقابله با تبليغات آنان از وظايف اصلي همه ماست.
دشمنان با استفاده از اين شيوهها سعي دارند كه تعاليمشان را تبليغ نمايند و افراد را به گمراهي بكشانند. لذا بايد هوشيار و مراقب باشيم و آگاهانه عمل كنيم.
[1] زعيم الدوله، مفتاح باب الابواب . ترجمه حسن فريد گلپايگاني ، تهران : انتشارات فرخي، ص 149-153.
[2] زعيم الدوله، مفتاح باب الابواب، ترجمه حسن فريد گلپايگاني، تهران: انتشارات فرخي، ص154.
[3] فصلنامه مطالعات تاريخي ،ويژه نامه بهائيت سال چهارم، شماره 17، 1386 ، ص 169
[4] سيد محمد باقر نجفي، بهائيان: تهران،طهوري، ج اول، 1357 ، ص 217-250
[5] زعيم الدوله ، بهائيان، تهران، طهوري، ج اول، 1357، ص 163-166