كودتاي فرهنگي آمريكا در ايران پس از 28مرداد آغاز شد
تنظيم : عليرضا آل يمين
بهائیت در ایران : چندی پیش سومين نشست تخصصي تاريخ معاصر تحت عنوان «محافل
تاثيرگذار در حوزه نشر كتاب در رژيم پهلوي» توسط موزه عبرت ايران برگزار شد. علیرغم
گذشت زمان اما بدلیل اهمیت مطلب لازم دیدیم قسمتهائی از مطالب مطرح شده را جهت
کابران محترم ارائه نمائیم .
در اين نشست عباس سليمي نمين و قاسم تبريزي به بررسي وضعيت كلوپهاي روتاري، لاينز و
انتشارات فرانكلين پيش از انقلاب پرداختند.
عباس سليمي نمين در بخش آغازين اين جلسه به تشريح وضعيت رقابت ميان انگليسي ها و
آمريكايي ها در تثبيت پايگاه خود در ايران پس از 28مرداد 1332 پرداخت و با اشاره به
تشكيل دو مجموعه با عنوان هاي كانون ترقي و گروه ترقي خواه در دهه40 براي تامين
نيروي انساني مورد نياز دو جريان انگليسي و آمريكايي يادآور شد: كتاب فراماسونري يا
فراموشخانه از جانب آمريكائيها عليه انگليس ها توليد شد كه بسياري از عناصر
فراماسونري انگليسي را افشاء كرد كه اين موضوع به موقعيت انگليسي ها ضربه جدي وارد
كرد . انگليسي ها هم آرام نماندند و در مقابل «ميراث خواران استعمار» را منتشر
كردند در اين كتاب هم برخي از نيروهاي وابسته به آمريكا توسط انگليسي ها معرفي
شدند.
وي خاطرنشان كرد: تشكيل كلوپ هاي روتاري و لاينز را بايد جدي ترين بحث در رقابت
ميان آمريكايي ها و انگليسي ها در ايران دانست اما آمريكايي ها در اين جريان چندان
ملاحظات مخفي كاري را نداشتند تا بتوانند با سرعت بيشتري عمل كنند و عقب افتادگي
خودشان را در مقابل انگليسي ها جبران كنند. اما در مقابل اعضا لژهاي فراماسونري حتي
همديگر را هم نمي شناختند.
اين نويسنده افزود: پس از اينكه آمريكائيها برتري خودشان را تثبيت كردند آرامش در
ايران ايجاد شده و حسنعلي منصور رياست كانون مترقي را برعهده گرفت. از آن پس تا سال
1353 حزب ايران نوين كه وابسته به آمريكائيها بود هميشه در اكثريت قرارگرفت و حزب
مردم وابسته به انگليس در اقليت ماند. تا بعد از ايجاد حزب رستاخيز كه اين تركيب به
هم مي خورد و وضعيت جديدي پيش مي آيد. سليمي نمين خاطرنشان كرد: آمريكائيها بعد از
كودتاي 28مرداد دريافتند نمي توانند استمرار حضورشان در ايران را بر پايه دولت
نظامي قرار دهند لذا به سرعت اهداف فرهنگي را پي گرفتند و تاسيس انتشارات فرانكلين
در راستاي همين سياست آمريكايي ها صورت گرفت. يكي از مصاديق بسيار تحقيرآميزي هم كه
پس از 28مرداد رخ داد واگذاري كتاب هاي درسي دبستان به آمريكائيهاست.
وي افزود: سياست كلاني كه در نشر فرانكلين صورت مي گيرد در حد عقلانيت حكومت پهلوي
نيست به عنوان مثال وقتي آمريكائيها هدايت بازار نشر را در دست مي گيرند كنترل نشر
توسط مكانيزم داخل نشر صورت مي گيرد . بناي اين كنترل براساس ارتباط دوستانه است.
يعني ناشرين با نويسندگان ارتباط عاطفي برقرار مي كنند و در ادامه باعث پيشبرد
سياست هاي حكومتي مي شوند. در اين سيستم انتشاراتي هايي كه از فشارهاي ساواك خسته
شده بودند خريداري و هدايت مي شدند. يا اينكه اگر يك جريان سياسي رشد مي كرد به
آثار سياسي جريان ديگر فرصت انتشار مي دادند تا بتواند جريان اول را تضعيف كند.
گاهي آثار مذهبي منتشر مي كردند و گاهي به آثار ماركسيستي اجازه انتشار مي دادند.
در بخش ديگري از اين نشست يكي ديگر از محققان با تاكيد بر اينكه آمريكا بعد از
كودتاي 28مرداد به كودتاي فرهنگي روي آورد افزود: در اسفند 1332 مؤسسه فرانكلين
تاسيس شد آثار منتشر شده توسط اين مؤسسه داراي ترجمه منظم، حروفچيني دقيق و چاپ
زيبا و تمام تلاش خود را مي كرد تا مشتريان بيشتري جلب كند.
قاسم تبريزي افزود: مؤسسه فرانكلين كه ظاهري فرهنگي داشت
در اولين گام افراد حزب توده را به عنوان مترجم، نويسنده و مصحح استخدام كرد همچنين
اولين مدير آن همايون صنعتي زاده فرزند عبدالحسين صنعتي از بابي هاي ازلي بود كه به
دليل تجربيات فرهنگي و خانوادگي انگيزه مبارزه با دين را داشت.
وي با اشاره به اينكه مؤسسه فرانكلين در آغاز با عنوان كار ترجمه و نشر كتاب
فعاليت مي كرد گفت: در سال 1338 ، 800 عنوان فيلم توسط اين موسسه وارد ايران مي شود
و در اختيار مردم قرار مي گيرد كه هدف از اين كار تغيير ذائقه و سبك زندگي مردم
است.
اين پژوهشگر تاريخ معاصر با بيان اينكه از سال 34 نشر كتاب هاي درسي نيز برعهده
فرانكلين قرار گرفت افزود: از آن پس محتواي كتاب هاي درسي تغييرات فاحشي كرد افرادي
همچون خانلري و محمود بهزاد دروس تاريخ ايران و تعليمات ديني را طراحي مي كردند:
علاوه بر كتاب هاي درسي پيك دانش آموز هم توسط فرانكلين منتشر مي شد و در آن به
آذين و سياوش كسرايي كه هر دو توده اي بودند فعاليت مي كردند.
تبريزي خاطرنشان كرد: به دليل اينكه كمونيست ها و ماركسيست هاي آمريكايي در جهت نشر
مباني ماترياليستي و سست كردن پايه هاي اعتقادي جامعه تلاش مي كردند و اين در جهت
اهداف آمريكايي ها بود، عوامل آمريكايي به آنها توجه ويژه داشتند.
وي با بيان اينكه انتشارات اميركبير هم كاملا در اختيار فرانكلين قرار گرفت افزود:
فرانكلين كتاب را انتخاب، ترجمه، حروفچيني و تصحيح مي كرد و بعد از آن براي چاپ به
اميركبير مي سپرد. در اين ميان انتشارات نيل و زوار هم آثار ماركسيست ها و توده اي
ها را چاپ مي كردند و انتشارات گوتنبرگ هم براي روس ها كار مي كرد.
اين نويسنده و محقق گفت: فرانكلين علاوه بر انتشاراتي هاي مختلف موسسات اقماري راه
اندازي كرد. از جمله كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان كه ظاهرا توسط فرح تاسيس
شده است درواقع طبق اسناد به وسيله فرانكلين راه اندازي شده تا توسط آن حوزه كتاب
كودك و نوجوان را هم بتواند مديريت كند. همين طور بنياد فرهنگ ايران هم زير نظر
فرانكلين تاسيس شد. وظيفه اين موسسه كه مديريت آن را خانلري برعهده داشت تبليغ
ايران بدون اسلام بود.
قاسم تبريزي افزود: يكي از مشاورين موسسه فرانكلين از بدو تاسيس داريوش همايون است
كه او را بيشتر با نام حزب رستاخيز و روزنامه آيندگان مي شناسيم. او از جواني در
كنار پزشكپور حزب پان ايرانيسم را كه توسط ميس لمپتن (جاسوسه انگليسي) پايه ريزي
شده بود هدايت مي كرد. وي بعدها بازرس سيار فرانكلين در كشورهاي خاورميانه و آسياي
دور مي شود. اسرائيل هم سرمايه اي در اختيار او قرار مي دهد تا در ايران عليه اعراب
فعاليت كند. روزنامه آيندگان داريوش همايون نيز وابسته به موسسه فرانكلين است.
وي ادامه داد: تاسيس دانشكده دماوند نيز توسط موسسه فرانكلين صورت گرفت. كه در آنجا
هر چند نتوانستند به اهدافشان برسند اما تبديل به مركزي براي جذب افراد شد. همچنين
موسسه فرانكلين با در اختيار گرفتن چاپخانه افست كار چاپ كتاب هاي درسي را نيز خود
به عهده گرفت و همينطور كار چاپ دائره المعارف را نيز پيش برد كه مديريت محتوايي آن
برعهده احسان يارشاطر از بهائيان مشهور است كه وي اكنون نيز در آمريكا دائره
المعارف ايرانيكا را منتشر مي كند.
اين محقق و پژوهشگر خاطرنشان كرد: اغلب تصور مي شود جنگ نرم و تهاجم فرهنگي يك
پديده جديد است در صورتي كه در واقع اين طور نيست يا برخلاف تصور عمومي سيا يك
سازمان صرفا جاسوسي نيست و تشكيل اين سازمان براي فعاليت فرهنگي بوده است و شعار
آنها اين است «كه ما در دنيا كار فرهنگي و تبليغاتي مي كنيم اما هيچ گاه راجع به
اين موضوع حرفي نمي زنيم».
انگليسي ها بيشتر روي مباحث فرقه سازي و تفرقه و جنگ مذهبي تكيه مي كنند و آمريكايي
ها روي حزب سازي و جناح هاي سياسي و طرح مباحث ضددين براي رواج سكولاريسم تاكيد مي
نمايند .