×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

وحدت، آموزه الهی است یا بهائی

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

 

وحدت، آموزه الهی است یا بهائی

بهائیت در ایران : وحدت و اتحاد، یکی از تعالیم ادیان الهی است که در این مقاله از دو جهت به آن می نگریم:

۱. وحدت از نگاه اسلام:

قرآن کریم، انسان را از یک اصل و نسب می داند و می فرماید: «یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما ‏رِجالاً کَثیراً وَ نِساء؛ ای مردم! از خدايی بترسید که شما را از یک نفس آفرید و از آن نفس، همسرش را خلق کرد و از آن دو، زنان و مردان را در زمین بپراکند.» [۱] و «یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى؛ ای مردم! ما شما را از یک زن و مرد آفریدیم».[۲]

این کتاب آسمانی، پیوسته از وحدت و همبستگی سخن می گوید، از این رو با واژه هایی چون: ««واعتصموا[۳]، اصلحوا[۴]، تعاونوا[۵]، الّف بين قلوبکم[۶]، امّة واحد[۷] و ...» بر این امر مهمّ تأکید می‌کند؛ البته وحدت اسلامی، به معنای برابری ظالم و مظلوم نیست، بلکه به معنای اتحاد و یکپارچگی است، از این رو قرآن می فرماید: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا». [۸]

اسلام، دین اتحاد و همبستگی است از این رو بر جماعت تأکید دارد و از مسلمانان می‌خواهد برخی از عبادات خود را به صورت گروهی انجام دهند و به عباداتی چون حج، نماز جمعه و جماعت بپردازند که نماد اتحاد و یکپارچگی است. (شايد يكي از فلسفه هاي شركت در عبادات گروهي، نزديك شدن انسان ها به يكديگر، همدردي و دستگيري از هم باشد، زيرا وقتي انسان ها از هم جدا باشند، از درد يكديگر خبر ندارند.)

حتي خدای سبحان از مسلمانان می‌خواهد که در نمازهای خود، ضمیرهای جمع به کار ببرند و همگان را دعا کنند: «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيم‏».[۹] و در روايات تأكيد شده است كه براي ديگران دعا كنيد، زيرا دعاي مؤمن در حق برادرش مستجاب مي‌شود و همچنين مي‌فرمايند: دعاهاي گروهي به اجابت نزديكترند.

پيامبر خاتم (ص) نیز در باره اصل برابری انسانها می‌فرماید: «اطاعت خدا بر شهری و بادیه نشین، بر عجم و عرب، آزاده و برده، کوچک و بزرگ و سفید و سیاه واجب است.»[۱۰] ایشان درباره اتحاد و همبستگی نيز مي‌فرمايد: «الْمُسْلِمُونَ يَدٌ عَلَى مَنْ سِوَاهُمْ؛ مسلمانان در برابر دشمنانشان، دست واحدی هستند.»[۱۱]

ایشان همچنین می فرماید: «مَثَلُ الْمُؤْمِنِ فِي تَوَادِّهِمْ وَ تَرَاحُمِهِمْ كَمَثَلِ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَكَى بَعْضُهُ تَدَاعَى سَائِرُهُ بِالسَّهَرِ وَ الْحُمَّى‏؛ نمونه مؤمنان در مهرورزى و دلسوزى به هم چون يك تن است كه چون تيكه‏اى از آن بيمار شود، همه آن دچار بي خوابى و تب گردد.»[۱۲]

سعدی، شاعر شیرین سخن پارسی زبان، این حدیث را به زبان شعر در آورده و می سراید:

«بني آدم اعضاي يكديگرند           كه در آفرينش ز يك گوهرند»

«چون عضوی به درد آورد روزگار          دگر عضوها را نماند قرار»

این شعر به اندازه‌ای شیوا و گویاست، که همگان را به وجد می‌آورد، زیرا ریشه اش از کلام پیامبری الهی است. این شیوایي سبب شد که این شعر را بر سر در سازمان ملل بنویسند.

پس همه ملت ها که نماینده ایشان سازمان ملل است، حرف اسلام را می فهمند. حرف اسلام، چيزي جز وحدت و اتحاد نيست.

۲. وحدت از نگاه بهائیت:

وحدت عالم انسانی، یکی از تعالیم دوازده گانه ای است که توسط عباس افندی (دومین سرکرده بهائیت) جمع آوری و به عنوان اصول بهائیت عرضه شد. وحدت عالم انسانی، برگرفته ای تحریف شده از تعالیم الهی است که در بهائیت دارای تناقض های بسیار است که به چند نمونه از آنها اشاره می کنیم:

حسین علی بهاء در جایی می گوید: «عاشروا مع الأدیان بالروح و الریحان»[۱۳] و در جای دیگر می گوید: «احبائي هم لئالي الامر و من دونهم حصاه الارض؛ دوستداران من درّ و جواهر و ما بقي ايشان سنگ ريزه‌هاي ارض خاكي‌اند.».[۱۴]

همچنین بهاء درباره آذری زبانها می‌گوید: «اترکوا التروک و لو کان ابوک، ان احبّوک اکلوک و ان ابغضوک قتلوک؛ از تُرک زبانان دوری کن و فاصله بگیر، اگر چه پدرت باشد. که اگر دوستت بدارد خواهدت خورد و اگر دشمن بدارد خواهدت کشت.»[۱۵]

عباس افندی وحدت عالم انساني مورد نظر بهائيان را در كلام خود به كار برده و با ديدن سياه پوستان مي گويد: «مثلا چه فرق است ميان سياهان افريک و سياهان امريک اينها خلق الله البقر علي صورة البشرند و ‏آنان متمدن و با هوش و با فرهنگ»؛[۱۶] او همچنین اتحاد را به معنای برابری ظالم و مظلوم دانسته و می گوید: «جفاكار را مانند وفادار بنهايت محبت رفتار كنيد و گرگان خونخوار را مانند غزالان ختن و ختا مشك معطّر به مشام رسانيد.».[۱۷]

همانگونه که خواندید، بهاء ابتدا همه را با معاشرت مسالمت آمیز به ادیان فرا می خواند، ولی در جای دیگر، دوستداران خود را درّ و جواهر می خواند و دشمنانش را سنگریزه.

آیا کسانی که یک قوم و نژاد را به صورت کلی آدم خوار و قاتل می خوانند و عقیده دارند که باید آنان را به تمسخر گرفت، می‌توانند پیامبر الهی و راهنمای بشر باشند؟

آیا وحدت عالم انسانی بهائیان، تمسخر اقوام و توهین به نژادهاست؟

کسی که انسانها را چون گاو می داند، راه را به انسان نشان می دهد یا او را به بیراهه می کشاند؟

کسی که جفاکاران را مانند وفاداران می بیند، چگونه از هدایت سخن می گوید، چرا که بخشی از هدایت، جدا کردن جفاکاران از وفاداران است نه آن که آنان را یکی بداند و گرگان خونخوار را چون غزالان بی آزار ببیند، آیا این جز گمراهي و ضلالت است؟

جدای از آن چه گفته شد، بهائیتی که از وحدت عالم انسانی سخن می‌گوید، نه تنها بر سر جانشيني علي محمد باب با ميرزا يحيي صبح ازل به جنگ و ستيز برخاستند، بلكه جانشيني بهاء را نيز دستمايه اختلاف و فحاشي هاي خود قرار دادند؛ آنان حتی نتوانسته پیروان خود را گرد هم جمع کنند و مانع از تفرقه آنان شود؛ آری بهائیت در همان نخستین سالهای پیدایش خود، به دسته ها و گروههای گوناگونی تقسیم شد که از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱. بهائيان ارتدكس؛

۲. بهائيان همجنس گرا؛

۳. بهائيان طرد شده؛

۴. بهائيان بيت العدلي؛

و ...

پس نه تنها وحدتی در بهائیت نیست، بلکه هر چه هست تفرقه و جدایی است.

 پانوشت:

۱. سوره نساء، آیه ۱.

۲. سوره حجرات، آیه ۱۳.

۳. سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.

۴. سوره نساء، آیه ۱۴۶.

۵. سوره مائده، آیه ۲.

۶. سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.

۷. سوره انبیاء، آیه ۹۲.

۸. سوره آل عمران، ایه ۱۰۳.

۹. سوره فاتحه، آیه ۶.

۱۰. مجموعه ورام، ج ۱، ص ۱۳.

۱۱. امالی صدوق، ص ۳۵۱.

۱۲. بحار الانوار، ج ۵۸، ص ۱۵۰.

۱۳. دریای دانش، ص ۸.

۱۴. مائده آسماني، عبد الحمید اشراق خاوری، ج ۴،  باب مقام احباي الهي، ص ۳۵۳.

۱۵. اسرار الآثار، فاضل مازندرانی. ج ۲، ص ۱۵۴. (ذیل کلمه‌ی ترک)

۱۶. خطابات عبد البهاء،  ص ۱۱۹.

۱۷. مکاتیب عبد البهاء، ص ۱۶۰.

منبع : پایگاه جامع فرق و ادیان و مذاهب

 

 

خواندن 1176 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی