افراد آنلاین
بهائیت چگونه آئینی است؟ تاریخچه و عقاید آن را توضیح دهید.
باز نشر یک پرسمان اعتقادی
بهائیت در ایران : بهائىگرى فرقهاى منشعب از بابىگرى است. بنیانگذار آن میرزا حسینعلى نورى معروف به بهاءاللَّه است. او در سال 1233 در تهران به دنیا آمد و در شمار نخستین گروندگان باب و مبلّغان او قرار گرفت. پس از اعدام باب میرزا یحیى (معروف به صبح ازل) ادعاى جانشینى باب را کرد و چون در آن زمان بیش از نوزده سال نداشت برادرش میرزا حسینعلى (بهاءاللَّه) زمام کارها را در دست گرفت. در سال 1268 بابیان به ناصرالدین شاه تیراندازى کردند و چون شواهدى بر نقش حسینعلى در این کار وجود داشت، در پى دستگیرى و اعدام او برآمدند. او به سفارت روس پناه برد، سفیر و دولت روس از او حمایت کردند و به این وسیله از مرگ نجات یافت. او سپس به بغداد رفت و در نامهاى به سفیر روس از وى و دولت روس قدردانى کرد. در بغداد کنسول دولت انگلیس و نماینده دولت فرانسه با او ملاقات کرد و حمایت دولتهاى خود را به او ابلاغ کرده و تابعیت انگلستان و فرانسه را به او پیشنهاد نمودند. میرزا یحیى (صبح ازل) نیز مخفیانه به بغداد رفت. در این هنگام بغداد، کربلا و نجف مرکز اصلى فعالیت بابیان شد و در پى اختلاف بر سر ادعاى «موعود بیان» یا «من یُظهِرُهُ اللَّه» آدمکشىهاى شدیدى بین بابیان رواج یافت. نزاع بین حسینعلى و میرزایحیى بر سر این ادعا موجب افتراق بابیان به دو فرقه بهائیه (پیروان حسینعلى) و ازلیه (پیروان میرزایحیى) شد. گفته شده است که در پى این منازعات میرزا یحیى برادرش بهاءاللَّه را مسموم کرد و بر اثر آن بهاءاللَّه تا پایان عمر به رعشه دست مبتلا بود.
میرزا حسینعلى پس از اعلام «من یُظهِرُهُ اللهى» خویش ادعاى الوهیت و ربوبیت نمود. او خود را «خداى خدایان، آفریدگار جهان، خداى تنهاى زندانى، معبود حقیقى»، «رب مایُرى و مالا یُرى» نامید. پیروانش نیز پس از مرگ وى قبر او را قبله خویش گرفتند.
او افزون بر ادعاى ربوبیت، شریعت جدید آورد و کتاب «اقدس» را نگاشت. بهائیان آن را «ناسخ جمیع صحائف» مىدانند. او کتابهاى دیگرى نیز نوشته است که پر از اغلاط املایى و انشائى است. مهمترین کتاب او «ایقان» است که به خاطر وجود اغلاط بسیار در زمان حیاتش مورد تصحیح و تجدید نظر قرار گرفت.
فرقههاى بابى و بهائى
بعد از اعدام سید على محمد، بابیت به سه فرقه تقسیم شد و بعد از مرگ بهاءاللَّه، نزاعى بین دو برادر (عباس افندى و محمد على) به وجود آمد و به تبع آن دو فرقه دیگر افزوده شد، در نتیجه مجموعاً پنج فرقه شدند:
1-ازلیه (به رهبرى میرزا یحیى نورى، صبح ازل،
2-بهائیه (به رهبرى میرزا حسین على، بهاءاللَّه،
3-بابیه خالص (فقط رهبرى سید على محمد باب را قبول دارند،
4-بابیه بهائیه عباسیه (قبول رهبرى عبدالبهاء عباس افندى
5-ناقضون (اتباع میرزا محمد على، برادر عبدالبهاء(المدخل الى دراسة الادیان والمذاهب، ج 3، ص 312، العمید عبدالرزاق محمد اسود).
عقاید بهائیت
چندى از عقاید و احکام بهائیت عبارت است از:
1-با ظهور سید على محمد باب اسلام پایان گرفته و اینک دین جدید ظهور کرده و مردم باید همگى بهایى شوند(شخصیت و اندیشههاى کاشف الغطاء کتاب «الایات البینات» به کوشش احمد بهشتى، ص 109، کانون نشر اندیشه اسلامى).
2-پنهان کردن دین (تقیه) ضرورى است.
3-روزه نوزده روز است، قبل از عید شروع و به عید نوروز ختم مىشود.
4- نماز جماعت باطل است مگر در نماز میت.
5- قبله مرقد بهاءاللَّه در شهر عکا است.
6- حج براى مردان واجب است و بر زنان واجب نیست. «حج» در خانهاى که بهاء در آن اقامت داشته، یا در خانهاى که سیدعلى محمد باب در شیراز در آن سکنى داشته است به جا آورده مىشود.
7- اعیاد عبارت است از:
- عید ولادت باب، اول محرم.
- عید ولایت بهاء، دوم محرم.
- عید اعلان دعوت باب، پنجم جمادى.
- عید نوروز(المدخل الى دراسة الادیان والمذاهب، العمید عبدالرزاق محمد اسود، ج 3، صص 308 - 311، انتشارات الدار العربیة للموسوعات. )،
8- نماز پنج تکبیر دارد و در دو وقت خوانده مىشود: یکى هنگام تولد و دیگرى هنگام مرگ.
عبادتگاهها طبق وصیت بهاء باید از نه مناره و یک گنبد تشکیل بشود. این عبادتگاهها در فرانکفورتِ آلمان، سیدنى در استرالیا، کامپالا در اوگاندا، لیمیت در شیکاگو، پاناماسیتى در پاناما و دهلى نو در هندوستان است (شخصیت و اندیشههاى کاشفالغطاء، ص 111 و 139، احمد بهشتى. ).
همچنین در فروع تعالیم بهائیت به احکامى برمىخوریم که بعضى از آنها عبارت است از:
- ازدواج با محارم غیر از زن پدر، حلال مىباشد. (یعنى با حکم بر حرمت ازدواج با زن پدر، ازدواج با خواهر و دختر و عمه و خاله و دیگران حلال مىگردد! )
- معاملات ربوى آزاد و حلال است.
- تمام اشیاء حتى خون، سگ، خوک، بول و... پاک است.
- حجاب زنان ملغى مىباشد.
- دخالت در سیاست ممنوع مىباشد.
در بررسى عقاید، احکام و تاریخ بهائیت به روشنى معلوم مىگردد که استعمار براساس برنامه و طرح از پیش تعیین شدهاى، به مرور و در مراحل مختلف، به منسوخ اعلام نمودن دین اسلام و نفى و انکار نبوت، امامت، معاد و تعالیم و قوانین و احکام مقدس و نورانى قرآن پرداخته است. آنان ابتدا ادعاى نیابت خاص حضرت حجت(عج )، پس از آن ادعاى مهدویت، سپس ادعاى نبوت و در آخر ادعاى الوهیت و نسخ اسلام مىنمایند! در پى آن به هدم و نابودى آثار اسلام فرمان مىدهند و به ساختن کعبه جدید! در شیراز اهتمام مىورزند و با آداب و ادعیه و ذکر و زیارتنامههاى استعمار ساخته به طواف بر گرد آن مىپردازند! و مطابق با خواست و اهداف استعمار، به رفع حجاب و پوشش زنان فرمان مىدهند و چون همواره از تعالیم و آموزههاى سیاسى اسلام و تشیع رنج بردهاند، از اصل ورود و دخالت در سیاست را ممنوع اعلام مىنمایند!
بدین ترتیب همه زمینهها آماده و مهیا مىشود تا مبانى و ارکان اعتقادى و ارزشهاى اخلاقى و پایبندىهاى معنوى متزلزل شوند و وحدت و یکپارچگى مسلمانان به تفرقه و تشتت تبدیل گردد و از قدرت بىنظیر مذهب تشیع و مراکز علم و فقاهت و مراجع و فقها و علماى بیدار و آگاه که مدافعان راستین اسلام و سنگرهاى مستحکم دفاع از هویت دینى و استقلال و شرف و اعتلا و اقتدار مسلمانان مىباشند، کاسته شود و راههاى تاخت و تاز و سلطه استعمار خارجى صاف و همواره گردد. بهائیت در نهایت یکى از بارزترین جریانات حامى صهیونیزم و استعمار غرب و برنده مسابقه خدمت به آمریکا، انگلیس و اسرائیل شد و از همین رو همواره مورد پشتیبانى آنها قرار گرفته است. این جریان براى نابودى ایران با هر دولتى همراه شد تا آنجا که عباس افندى جانشین حسینعلى بهاء در جنگ جهانى اول جمال پاشا فرمانده ارتش عثمانى را براى حمله به ایران تشویق نمود. سرانجام این خیانتها و خوشخدمتى به قشون بریتانیا دریافت لقب «سر» و «نایت هود» از دربار لندن است
جهت آگاهى بیشتر از رابطه بهائیت و استعمار بنگرید: .
الف. بهائیت آن گونه که هست، جام جم، ش 29، 6 شهریور 1386، ویژه تاریخ معاصر (ایام)
ب. فرهنگ پویا (فصلنامه)، ش 7، اسفند 1386
کتابهاى بهائىها عبارتند: 1. الاتقان ؛ 2. اشراقات والبشارات والطرزات ؛ 3. مجموعه الواح مبارکه، که وصایاى بهاء به پسران خود مىباشد ؛ 4. کتاب شیخ ؛ 5. الدرر البهیة ؛ 6. الحجج البهیة ؛ 7. الفرائد ؛ 8. فصل الخطاب 9. اقدس.
برخى نیز برآنند که این کتابها را به بهاء نسبت دادهاند ولى او ننوشته است بلکه پیروان او نوشته و به او نسبت دادهاند(المدخل الى دراسة الادیان والمذاهب، ص 311 و 312. ).
براى آگاهى بیشتر ر.ک :
الف. احمد بهشتى، الایات البینات، (شخصیت و اندیشههاى کاشف الغطاء)، آیتاللَّه العظمى جعفر کاشف الغطاء، نشر اندیشههاى اسلامى ؛
ب. نورالدین چهاردهى، بهائیت چگونه پدید آمد، انتشارات فتحى ؛
پ. محمد محمدى اشتهاردى، ارمغان استعمار، انتشارات نسل جوان ؛
ت. رضا برنجکار، آشنایى با فرق و مذاهب اسلامى، صص 181 - 194 ؛
ث. ابوتراب هدائى، بهائیت دین نیست ؛
ج. تاریخ باب و بهاء، ترجمه حسن فرید گلپایگانى ؛
چ. جمعى از نویسندگان، قائم، پیامبر، خدا، کدامیک؟ ؛
ح. فضل اللَّه مهتدى، خاطرات صبحى ؛
خ. یوسف فضایى، بابىگرى و بهایىگرى ؛
در کتاب شخصیت و اندیشههاى کاشفالغطاء از دو کتاب دیگر نیز یاد شده است که عبارتند از: 1. هفت وادى، 2. هیکل.د. کینیاز دالگورکى، باب و بهاء در ایران ؛
سرشت بهائیت، از بدو تأسیس تاکنون، با مخالفت نسبت به اسلام و مسلمانان عجین شده و سران و فعالان این فرقه، با همه دولتها و کانونهاى استکبار به ویژه آمریکا و اسرائیل، همسویى و همکارى دارد.
در این باره اسنادى از ساواک رژیم شاه به دست رسیده که در ادامه متن کامل ارائه مىگردد(گزارش ساواک از جلسات بهائیان، جام جم، شماره 6 شهریور 1386، ص 58. )
امروز دیگر مسلمانان زیر دست بهائیان خواهند بود
... ارتباط اعضاى بیتالعدل اعظم با زعماى کشورهاى مختلف طورى است که حتى رئیس جمهور آمریکا (لیندون) جانسون مرتب به احباى ایران تبریک مىگوید... خوشبختانه امروز دیگر مسلمانان زیر دست بهائیان خواهند بود. چون مسلمانان همیشه عقب افتاده هستند. همچنان که تمام دولتهاى اسلامى از سایر دول، عقب ماندهاند. سپس آقاى ادب معاون بانک ملى اظهار کرد: تا زمانى که من در بانک ملى هستم، سعى مىکنم که افراد مورد نیاز بانک را از احبا (بهائیان) بپذیریم. همچنین تا آنجایى که برایم مقدور است نسبت به کارمندان مسلمان بانک از نظر تأمین حقوق و پرداخت مزایا و فوق العاده آزار و اذیت بکنم.
(خیلى محرمانه) هرچه بتوانید ملت اسلام را رنج دهید!
جلسهاى با شرکت 9 نفر از بهائیان ناحیه 15 شیراز در منزل آقاى فرهنگ آزادگان وزیر نظر آقاى لقمانى تشکیل شد. بعد از قرائتنامه آقاى ولىاللَّه لقمانى... رخن گفت. وى اضافه کرد:... اکنون از آمریکا و لندن صریحاً دستور داریم در این مملکت، مد لباس و یا ساختمانها و بىحجابى را رونق دهیم که مسلمان، نقاب از صورت خود بردارد... در ایران و کشورهاى مسلمان دیگر هر چه بتوانید با پیروى از مد و تبلیغات، ملت اسلام را رنج دهید تا آنها نگویند امام حسین فاتح دنیا بوده و على، غالب دنیا... اسلحه و مهمات به دست نوجوانان ما در اسرائیل ساخته مىشود. این مسلمانان آخر به دست بهائیان از بین مىروند و دنیاى حضرت بهاءاللَّه رونق مىگیرد.
طرفدارى از اسرائیل
... فعلاً ما طرفدار دولت اسرائیل هستیم و با کشورهاى عربى و اسلامى مخالف مىباشیم.
... اسرائیل حق دارد اعراب را بمبباران کند چون مسلمانان نمىگذارند ما زندگى کنیم و مرتباً به ما نیش مىزنند این است که از طرف بیتالعدل به محافل روحانى دستور داده شده افرادى که در ادارات دولتى و پستهاى حساس مشغول کار هستند، در کارهاى مسلمانان کارشکنى کنند و نگذارند مسلمانان پیشرفت کنند. همانطورى که 7 سال پیش براى یهودیان دستور رسیده بود که تمامى زمینها و مغازههاى مسلمانان را بخرند و مملکت را تصرف کنند و اقتصاد را به دست بگیرند.
جاسوس در تمام وزارتخانهها
... ساعت 6/30 بعدازظهر مورخ 7/3/47 کمیسیون نظر نفحاتاللَّه در محفل شماره 4 واقع در تکیه نواب منزل اسداللَّه قدسیانزاده تشکیل شد. عباس اقدسى که سخنران کمیسیون بود اظهار کرد جناب آقاى اسداللَّه علم وزیر دربار سلطنتى به ما لطف زیادى کردهاند. مخصوصاً جناب آقاى امیرعباس هویدا (بهائى و بهائىزاده) انشاءاللَّه هر دو نفر کدخداى کوچک بهائیان مىباشند. گزارشاتى از فعالیتهاى خود به بیتالعدل اعظم الهى مرجع بهائیان مىدهند... دولت اسرائیل در جنگ سال 46 و 47 قهرمان جهان شناخته شده ما جامعه بهائیت، فعالیت این قوم عزیز یهود را ستایش مىکنیم... پیشرفت و ترقى ما بهائیان این است که در هر اداره ایران و تمام وزارتخانهها یک جاسوس داریم و هفتهاى یکبار که طرحهاى تهیه شده وسیله دولت به عرض شاهنشاه آریامهر مىرسد، گزارشاتى در زمینه طرح به محفلهاى روحانى بهائى مىرسد. مثلاً در لجنه پیمانکار، کادر بهائیان ایران هر روز گزارش خود را در زمینه ارتش ایران و این که چگونه اسلحه به ایران وارد مىشود و چگونه چتربازان را آموزش مىدهند به محفل روحانى بهائیان تسلیم مىکنند.
بازتعریف تساوی زن و مرد در فرقه ضاله بهائیت
بهائیت در ایران : یکی از سایتهای مرتبط با فرقه ضاله بهائیت 15 مرداد سالجاری مطلبی را با عنوان " چرا در میان نه نفر اعضای بیت العدل اعظم هیچ زنی عضویت ندارد؟ " درج نموده که در پاسخ به سوال دو خبرنگار فرانسوی در سفر به بیت العدل مطرح شده است عین مطلب این سایت در ذیل می آید :
0000
سؤال دو خبرنگار مزبور: چرا در میان نه نفر اعضای بیت العدل اعظم هیچ زنی عضویت ندارد؟ آیا این بقا و ادامۀ همان رسم دیرین نیست که در یهود و مسیحیّت و اسلام مقام زن را جدا می ساخت، چیزی که با اصول و تعالیم این آئین بهائی مغایرت دارد؟
پاسخ بیت العدل اعظم: «موضوع عضویّت بیت العدل که به مردان اختصاص یافته است، یکی از اصول صریحۀ این دیانت است. محدودیّتی که در مورد هیچیک از بنیادها و مؤسّسات دیگر بهائی نه در حال و نه در آینده اجراء نمی گردد. در نظر بهائیان اصل مزبور در اساس یکی از اصول عقیدتی آنان بشمار می رود.
لابد شما اطّلاع دارید که دستورات بهائی از والدین خواسته است که در امر تعلیم و تربیت، دختران را بر پسران ترجیح دهند و مقدّم بشمارند. درست است که حامیان و طرفداران بانوان، چه از نظر عقلی و چه از لحاظ عاطفی، مشکلی در پذیرفتن این تعلیم نخواهند داشت، ولیکن روشن است که اصل مزبور آنچنان دستوری نیست که عالم بشری در سطح عمومی به سادگی بتواند پذیرای آن گردد. حکمت این مسأله وقتی آشکار خواهد شد که بشر بهتر بتواند به ضرورت آن پی ببرد و منافع و نتایج آن هرچه بیشتر در حیات جامعۀ بهائی بارز و آشکار گردد. ما معتقدیم که حکمت این موضوع که ایفای خدمت در بیت العدل منحصراً به مردان واگذار شده به موقع خود روشن خواهد شد.
اصل دیانت بهائی مبنی بر تساوی حقوق زن و مرد، در حقیقت بر پایۀ اختیارات قوّۀ تشریعیّۀ بیت العدل متّکی نمی باشد، بلکه اتّکایش بر مبنای آثار نازله به قلم حضرت بَهاءُالله است. برای اوّلین بار در تاریخ، یک پیامبر و مَظهَرِ اَمرِ الهی، مساوات حقوق زن و مرد را پایه گذارده و بدان صراحت بخشیده است. از نشانه ها و امتیازات مرحلۀ بلوغ انسان، یکی همین اجرای اصل تساوی زنان با مردان به صورت کامل آن خواهد بود، که به اعتقاد ما بهائیان آغاز تمدّن بهائی را نوید خواهد داد.»
0000
این مطلب به قلم یکی از بهائیان در این سایت درج شده است .
بهائیان به نظر میرسد همانند کبک سر در برف فرو برده اند . خواننده گرامی آیا پاسخ داده شده به سوال را پاسخ می دانید یا توجیه ؟ خبرنگار سوال کرده و پاسخ دهنده با ذکر اینکه این از اصول صریحه است به توجیه پرداخته است .
اینکه تساوی رجال و نساء در آئین بهائیت امری غیر قابل بوده و اساسا نه تنها در انتخابات بیت العدل بلکه در تمامی ابعاد وجودی زنان و مردان به آن تاکید شده در نامی احکام وجود دارد در این رابطه مطالب بسیاری با استفاده از منابع بهائیت در سایت درج گردیده است . برای درک بهتر موضوع می پردازیم مطلب زیر به قضاوت کابران گرامی گذاشته می شود
خفت زن در بهائيت
به تازگی فرقه بهائیت با ساخت کلیپ، نوشتن مقاله و... تبلیغات گسترده خود درباره مقام زن را از سر گرفته است. چون تساوی حقوق زن و مرد حداقل در بهائیت در حد یک شعار باقی مانده است و تنها جایگاهش در این گروهک، ابزار دست سران شدن است. تساوی زن و مرد نیز یکی از شعارهای دوزاده گانه بهائیت که مانند بقیه آنها تنها جنبه تبلیغات دارد و هر جا که لازم باشد، با توجیه و... نقض میشود.
سرکرده بهائیت که از تساوی زن و مرد و عزت بخشیدن به زنان سخن میگوید، زنان را در کتاب خود (اقدس) کنیز دانسته و آنان را با واژه «الاماء» به معنای کنیز و خدمتکار خطاب کرده است. او همسر اول خود (ام الکائنات) را کنیز و خدمتکار خود میخواند: «اصطفاک بین الاماء لخدمته». [۱] وی با تجویز بردهداری، به خدمت گرفتن دختران دوشیزه را اجازه داده و مینویسد: «من اتخذ بکراً لخدمته لا بأس علیه؛ کسی که دوشیزهای را برای خدمت خود بگیرد باکی بر او نیست.». [۲]
تساوی حقوق زن و مرد در ارث میان زن و مرد نیز رعایت نشده است، آنگونه که خانه متوفی و لباسهای او از آنِ پسران قرار داده شده و دختران را از آنها محروم ساخته است: «جعلنا الدار المسکونه و الالبسته للذریته من الذکران دون الاناث و الوراث؛ خانه مسکونی و لباسهای کسی را که مرده است، برای فرزندان ذکور او قرار دادیم، نه دختران و دیگر وارثان.» [۳]
حسینعلی زنان را از عضویت در بیت العدل (مقر تشکیلات بهائیت) نیز محروم کرده است و خطاب به مردان مینویسد: «یا رجال العدل کونوا رعاة اغنام الله فی مملکته؛ ای مردان عدالت، چوپان گوسفندان خدا در کشور او باشید.» [۴] از میان اعضای ۹ نفره بیت العدل، حتی یک نفر هم از میان زنان انتخاب نمیشود.
این تنها نابرابری زن در مقایسه با مرد بود، حال بخوانید از نابرابری زنان شهری و روستایی. حسینعلی نوری در باب مهریه، زنان شهری را بر زنان روستایی برتری بخشیده و مینویسد: «لا یحقق الصهار الا بالامهار قد قدر للمدن تسعه عشر مثقالا من الذهب الابریز و للقری من الفضه؛ دامادی بدون مهریه محقق نمیشود و میزان مهریه برای شهریها ۱۹ مثقال طلا و برای روستاییان ۱۹ مثقال نقره است.» [۵]
بر این اساس تبلیغات رسانهای بهائیت درباره جایگاه زن و برابری او با مرد تنها یک شعار جذاب است. تشکیلات بهائیت با این شعار، زنان را به سوی خود میکشاند و با آزادی کاذب دادن به زن، او را در ویترین تشکیلات خود قرار میدهد تا مردان را به سوی خود جلب کند؛ بنابراین او نه تنها جایگاهی پیدا نکرد، بلکه با برهنه شدن، وسیله شد برای خدمت به مردان و هوسرانی آنان؛ وسیلهای که با دیدن سراب، به دنبال آب (عزت) میدود؛ ولی جز گنداب (خفت) چیزی نصیبش نمیشود. / ادیان نت
پینوشت : کاربران گرامی توجه داشته باشند که کلیه منابع استفاده شده از کتب مرجع بهائیان است .
[۱] نک: حضرت بهاء الله، ص ۲۳۷.
[۲] اقدس، ص ۱۸.
[۳] پیشین، ص ۸.
[۴] پیشین، ص ۱۶.
[۵] پیشین، ص ۱۹.
دفاع از اسرائیل توسط جم تی وی
بهائیت در ایران : در گرماگرم اعتراضات جهانی علیه سوزاندن یک نوزاد فلسطینی توسط صهیونیستها، گروه شبکه های ماهواره ای جم پخش یک فیلم ضدفلسطینی را در برنامه های خود گنجاده است.
با انتشار خبر سوزانده شدن یک نوزاد فلسطینی در حمله یک صهیونیست و اعلام انزجار افکار عمومی جهان از این جنایت بی سابقه، یک شبکه ماهواره ای فارسی زبان با پخش یک فیلم تلاش کرد تا مردم فلسطین را مقصر اینگونه جنایات نشان دهد!
شبکه «جم» که پیش از این تلاش می کرد تا به صورت غیر رسمی از جنایات صهیونیستها دفاع کند، در این روزهای پر چالش رژیم صهیونیستی به صورت علنی وارد صحنه شده و اقدام به بزک کردن صهیونیست ها و تخطئه دفاع مبارزان فلسطینی از مردم مظلوم این کشور کرد.
این شبکه پس از گسترش انتقادها به رژیم کودک سوز صهیونیستی، فیلمی با مضمون به چالش کشیدن عملیات استشهادی به نمایش گذاشته که در آن تلاش می کند مقصر اصلی را طرف فلسطینی معرفی کند.
فیلم The Attack، یک فیلم درام و محصول ( ۲۰۱۲ ) سینمای فرانسه است و ماجرای فیلم درخصوص یک خانواده روشنفکر عرب فلسطینی است که در تل آویو زندگی می کند.
داستان از آنجا شروع می شود که مرد خانواده، - دکتر امین جعفری- به عنوان اولین عرب از سوی جامعه پزشکی اسرائیل نامزد دریافت جایزه می شود. در روزی که مهمترین روز زندگی این دکتر است طی یک عملیات استشهادی دهها اسرائیلی از جمله چندین کودک کشته می شوند و کش و قوس های فیلم آغاز می شود.
با آغاز تحقیقات و با گذشت چند ساعت مشخص می شود که همسر دکتر جعفری عملیات را انجام داده و داستان فیلم در ادامه به بررسی دلایل این اتفاق و نتایج اجتماعی آن می پردازد.
در این فیلم به دفعات از مبارزان فلسطینی با عنوان «تروریست» یاد شده و برای تخریب وجهه بانوان مجاهد فلسطینی که برای پاسخ به جنایات صهیونیستها علیه مردم بی دفاع فلسطین اقدام به انجام عملیات استشهادی کرده اند، دلایل سخیف و ناروایی ذکر می شود.
داستان فیلم The Attack کاملا جانبدارانه بوده و عمدتا به زیر سوال بردن عملیات استشهادی، رفتار غیرانسانی فلسطینیان و سوء استفاده آنها از امنیت ایجاد شده توسط صهیونیست ها، رحم و شفقت رژیم صهیونیستی و اجبار سربازان این رژیم در برخورد های افراطی می پردازد.
این فیلم در دو بخش تل آویو و نابلس فیلم برداری شده و دو جامعه صهیونیست و مسلمان را به نمایش می گذارد. یکی پیشرفته و متمدن و دیگری بدوی و آشوب زده و گویا سازندگان این فیلم فراموش کرده اند که وضعیت امروز مردم فلسطین حاصل اشغالگری ۶۵ رژیم صهیونیستی است.
در روزهای اخیر و با بالا گرفتن اعتراضات عمومی به اقدام صهیونیستها در کودک سوزی، این چندمین واکنش شبکه های جم در حمایت از رژیم صهیونیستی است و به نظر می رسد این شبکه ماهواره تلاش دارد در راستای تطهیر این رژیم فعالیت کند.
گفتنی است گروه شبکه های جم شامل بیش از ۱۰ شبکه اچ دی است که با گذشت چندین سال از آغاز فعالیت، مدیریت این شبکه ها در خصوص منابع مالی و اسپانسرهای شبکه شفاف سازی نکرده است.
مسئولیت این شبکه با سعید کریمیان است بدون هیچگونه مقدمه و توضیحی به فعالیت این عنصر می پردازیم. البته کابران گرامی تائید می کنند که این نوع فعالیت با این سابقه نیازی به توضیح ندارد
سعید کریمیان متولد 1348 در شهر مرزی قائن به دنیا آمد. وی تحصیلاتش را تا دیپلم در همان شهر گذارند تا اینکه جنگ ایران و عراق شروع شد. از آن جایی که پدر وی یکی از اعضای گروهک مجاهدین خلق بود در اواخر جنگ و نزدیک عملیات مرصاد به همراه خانواده اش به پادگان اشرف انتقال یافتند.
وی به همراه مادرش بعد از کشته شدن پدرش در عملیات مرصاد و در سال 1375 با حمایت ها و پشتیبانی عموی درباری خود به سوئیس منتقل شد و در آن جا پناهنده گردید. وی که در پادگان اشرف آشنایی اجمالی با زبان های خارجه پیدا کرده بود در رشته معماری دانشگاه بازل این کشور در مقطع کارشناسی به تحصیل خود ادامه داد.
علیرضا کریمیان عموی سعید که همسر خود را ازدست داده بود با زن برادر خود ازدواج کرد.
سعید کریمیان حدود دو سال در دانشگاه بازل مشغول به تحصیل بود اما از آن جایی که با ازدواج مجدد مادرش مخالف بود با بی مهری عموی خود مواجه گردید و از طرفی نتوانست هزینه های سنگین زندگی و شهریه دانشگاه را تأمین کند. وی سرانجام مجبور به ترک تحصیل شد و در سال 1377 سراغ برادرش هادی کریمیان که در لس آنجلس زندگی می کرد رفت.
سعید کریمیان، مدیر گروه جم (GEM GROUP)
هادی کریمیان که در رادیو صدای ایران (اولین رادیوی 24 ساعته فارسی زبان که به منظور مبارزه با نظام جمهوری اسلامی در آمریکا تأسیس شد) فعالیت داشت، به برادرش پیشنهاد کار داد.
سابقه سیاسی خانواده کریمیان برای مسئولین رادیو صدای ایران ایده آل بود و به همین دلیل مطالب و مقالات سعید کریمیان مورد توجه گردانندگان این رادیو قرار گرفت.
بعد از یکسال و 9 ماه فعالیت در رادیو صدای ایران و بهبود وضعیت اقتصادی سعید کریمیان، وی با "رویا رضایی" که از خانواده یکی از سران مجاهدین خلق و ده روز بود که طلاق گرفته بود ازدواج نمود. فعالیت در رادیو صدای ایران تا زمانی که تلویزیون های لس آنجلسی گسترش پیدا نکرده بود برای هادی و سعید کریمیان شغلی مناسب بود ولی رفته رفته با تأسیس و گسترش قارچ گونه تلویزیون های لس آنجلسی پارسی زبان بازار رادیوهای پارسی زبان خصوصا رادیو صدای ایران تحت تأثیر قرار گرفت. از طرفی پیشنهاد مسئولان سیمای آزادی (تلویزیون ملی ایران و تلویزیون 24 ساعته سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت ایران) می توانست موقعیت خوبی برای وی به حساب آید.
او دوباره نمی خواست تجربه تلخ پادگان اشرف را در لندن تجربه کند اما مشکلات اساسی اقتصادی که هم او و هم برادرش با آن دست و پنجه نرم می کردند. آن ها را مجبور ساخت تا به لندن بروند و در سیمای آزادی مشغول به فعالیت شوند. سعید کریمیان که از اعضای مجاهدین خلق به حساب می آمد توانست خیلی زود در اتاق فکر سیمای آزادی صاحب نظر شود و تفکراتش را به تلویزیون ملی ایران القاء کند.
کاهش محبوبیت مجاهدین خلق حتی در نزد سلطنت طلبان و مخالفان جمهوری اسلامی و اعتراض ایرانیان به این سازمان از طرفی و موقعیت خوب اقتصادی برادران کریمیان از طرف دیگر سبب شد تا سعید و هادی کریمیان بعد از 3 سال و 7 ماه فعالیت های گسترده در تلویزیون مجاهدین خلق تصمیم بگیرند از این تلویزیون جدا شوند. تجربه های کوتاه و تلخ همکاری در رسانه های مختلف سبب شد تا برادران کریمیان دیگر سراغ رسانه نروند و برای تجارت به دبی نقل مکان کنند.
در سال 84 سعید کریمیان که دیگر یک بیزینس من به حساب می آمد در یکی از بیزینس هایش با غلامرضا فراهانی آشنا شد. غلامرضا فراهانی چند ماهی با سعید کریمیان همکاری کرد و در این مدت با وی بیشتر آشنا گردید.
غلامرضا فراهانی که از سابقه سیاسی و رسانه ای سعید کریمیان با خبر شد با بودجه هنگفتی که از طریق اختلاس به دست آورده و آن را به بانک های دبی انتقال داده بود و البته با سرمایه گذاری های سعید و هادی کریمیان در سال 1385و در لندن شبکه ای را به نام(GEM TV) تأسیس کردند.
این شبکه در ابتدای تاسیس در سال 1385 فقط به موسیقی و موزیک پرداخت. اما از سال 1388 شبکه توسعه پیدا کرده و شبکه به دو قسمت جم موزیک و جم کلاسیک تغییر شکل پیدا کرد.
شبکه جم موزیک به موزیک ویدئوهای خارجی می پردازد و شبکه جم کلاسیک به سریال ها و فیلم های مختلف که بیشتر آنها از کشور ترکیه است می پردازد.
مدیریت شبکه های جم موزیک و جم کلاسیک را سعید کریمیان به عهده داشت اما با توسعه پیدا کردن این شبکه مدیریت شبکه های تازه تاسیس به افراد دیگری که همگی از خانواده کریمیان بودند داده شد.
مدعیان دروغین
کوتاه و خواندنی
بهائیت در ایران : یکی از زمینه های شخصیتی مدعیان رفتار خلوت جویانه و انزواطلبانه آن هاست. از آن جا که که پیامبران و اولیای الهی دورانی را به خلوت و راز و نیاز پرداخته اند این اعمال مدعیان که تنها شباهت صوری با رفتار اولیای الهی دارد می تواند عامل فریب مردم باشد.
بهائیان بدقت مطالعه کنند اینگونه رفتارها را در زندگی کدام شخصیت سراغ دارید ؟
1- اختلال روانی
از نظر کارشناسان روانشناسی برخی مدعیان دورغین دارای اختلالهایی هستند که اصطلاحا سایکوز تحمیلی خوانده می شود. در این حال فرد چنان با قاطعیت راجع به ادعای خود سخن می گوید که افراد دارای روحیه منفعل به سرعت تحت تاثیر او قرار می گیرند و ممکن است حاضر شوند فداکاری های بسیار چشم گیر و قابل توجهی برای رسیدن به اهداف وی انجام دهند. نمونه این نظر کارشناسی را می توان در پیروان مدعیان متعدد دید. از جمله یکی از پیروان علیمحمد باب که همراه وی اعدام شد در لحظه اعدام نیز خواستار رضای علیمحمد باب بود!
از سوی دیگر یکی از عوامل پذیرش مردمی نسبت به ادعاها این است که آن را الهامی و غیبی و مطابق دستور ماورایی می دانند. یک روانشناس می گوید: از جمله معیارهای تشخیصی سایکوز یا جنون آن است که ادعاهای عجیب و غریب توس مدعی مطرح می شود و دیگر هیچ منطقی را نمی پذیرد و ادعا می کند به او الهام می شود یا از کرامت دیگر دستور می گیرد. بارها افرادی این ادعاها را داشتند.
2- خود کم بینی و حقارت
یکی دیگر از مفاهیمی که اغلب روان شناسان به کار می برند عقده حقارت است. افرادی که در کودکی دچار کمبود یا محرومیتی بوده اند در بزرگسالی به دنبال جبران آن هستند. این عقده می تواند منجر به نوعی خود شیفتگی شود ولی در مفهوم عام گفته می شود که به این افراد شاید بیش از حد هم رسیدگی شده باشد با این وجود این فرد عقده حقارت داشته باشد. افراد خود شیفته برای سیستم و جامعه خطرناک هستند.
تجلی اجتماعی این عقیده آن است که افراد خود شیفته جامعه را به دنبال اهداف بزرگ و تخیلی خود می کشند و مثلا می گویند: ما باید قدرت مطلق باشیم. همه باید سپاس گذار ما باشند. امام صادق(علیه السلام) می فرماید: (( هیچ فردی به تکبر آلوده نمی شود مگر برای لذت و حقارتی که در ضمیر خود احساس می کند.))
3- افراط و تفریط
یکی از زمینه های شخصیتی مدعیان رفتار خلوت جویانه و انزواطلبانه آن هاست. از آن جا که که پیامبران و اولیای الهی دورانی را به خلوت و راز و نیاز پرداخته اند این اعمال مدعیان که تنها شباهت صوری با رفتار اولیای الهی دارد می تواند عامل فریب مردم باشد. البته براساس نظر کارشناسان، مدعیان نیز اختلال شخصیت دارند(نه جنون) و به باطل بودن سخنان خود واقفند. این ها امکان دارد ضریب هوشی خوب داشته باشند و برای توسعه در کار خود تلاش کنند.
از سوی دیگر گاهی چنان بر کار خود تسلط دارند که می توانند پیروانی برای خود جمع کنند و برای گسترش آن می کوشند هر چند گهگاه نیز شکست های شغلی و اجتماعی نیز داشته باشند. نمونه این ها را در مورد آغاز زندگی باب و شکست او در تجارت و ... می توان یافت که در برهه دیگر توانست شورش هایی فراوان در ایران پایه ریزی کند. افراط و تفریط در احساسات و عواطف و تهیج خارج از مرز آن ها، می تواند عامل استفاده کسانی شود که اختلال شخصیتی دارند و با ضریب هوش و قدرت خاص خود از این مورد استفاده کنند. البته به کسانی نیز واقعا الهام شده است.
4- ایجاد جذابیت های فردی و گروهی کار تشکیلاتی
استفاده از جهالت افراد و بی خبر نگاه داشتن آن ها از روند فعالیت های خاص مدعیان و فرقه ها به این صورت که یکی از اعضای قدیمی و اصلی فرقه ها یا وابستگان مدعی، با معاشرت با فرد مورد نظر او را جذب می کند و عضو جدید تا مدتی نمی داند که چه می کند و به کجا می رود. از طرفی افراد آسیب پذیر کسانی هستند که با مشکلات یا بن بست ها زندگی رو به رو هستند و فرصت تمرکز برای درک حیله های فرقه ها و مدعیان را ندارند.
افراد اغفال شده اغلب معترفند که هیچ کدام در پی پیوستن به فرقه یا گروه خاص برای تمام عمر نبوده اند بلکه تحت اغفال و فشار قرار گرفته اند و تدریجا از خانواده بریده اند و به آن گروه جدید پیوسته اند.
قدرت رهبران یا سردمداران در گروه های فرقه ای چنان است که عموما با اعمال قدرت خاص در کنترل منابع مادی و انسانی افراد را مسحور خود می کنند.
سران مدعیان دارای نوعی کلام و بیان آشکار به شکل کتاب دکترین و ... هستند و این ها می تواند نوعی جذابیت و مشروعیت ساختگی برای آن ها فراهم سازد و افراد را بفریبد. از جمله کتاب های ادعایی توسط بابیه و مدعیان جدید از این نمونه اند
منبع: فرقه نیوز
شبکه بهائیان چگونه ارزش ها را لگد مال میکند
بهائیت در ایران : با این که می دانیم رسانه وابسته به دستگاه جاسوسی استعمار پیر جهان ، انگلیس ، چه نقشه شومی برای ملتهای مسلمان کشیده است . اما باز حس کنجکاوی و یا احساس نیاز به سرگرمی خیلی از خانواده ها را درست یا غلط به سراغ ماهواره می فرستد و البته در برخی موارد علاقه زیادی به برنامه های آن نشان می دهیم . بدون اینکه بدانند و و بدانیم اقعا این برنامه ها که در آنسوی آب تهیه و بروی آنتن می رود چه اهدافی را دنبال میکند .
اهدافی که غالبا در جامعه امروز ما بعنوان پاشنه آشیل رکن اصلی جامعه یعنی خانواده ارائه میگردد در این رسانه ها مورد هجمه قرار گرفته و لگد کوب میگردد .
ارائه سبک زندگی غربی
ایجاد فضا های ذهنی زندگی سفید
خیانت به همسر
نفی عاطفه ارتباط والدین و فرزندان .
ایجاد ذهنیت اینکه اگر اینطور زندگی نکنید از جامعه امروز عقب خواهید ماند
و....
تماما اهدافی است که رسانه های سرویسها کشور های دشمن القا میکند . دیگر وقت آن گذشته که نظام را بعنوان یک دولت سیاسی با قوانین اسلامی مورد حمله قرار دهند . اساسا در دهه 60 تا اوائل دهه 80 این مسیر تجربه شده و البته پاسخ دریافت نکرده است .
به تاریخ مراجعه کنیم . ظهور بابیت در ایران و وهابیت در کشورهای عربی پس از چه اتفاقاتی از سوی پیر استعمار و دولت تزار رقم خورد .
دولت اسلامی اسپانیا به کدامین راهبرد سقوط کرد .
در دهه های اخیر چگونه مواضغ ضد اسرائیلی کشور های عرب تغییر پیدا کرد و کار بجائی رسید که دشمنی اسرائیل نسبت به مسلمانان به مراودات سیاسی و همکاریهای آنچنانی تبدیل شد .
حال به سراغ شبکه بهائی من و تو می رویم و حرکت پر شتاب لگد مال کردن ارزشها را جستجو می کنیم.
اظهار نظرهای ارمیا خواننده به اصطلاح محجبه شبکه بهائی من و تو " موسیقی برای من بسیار جالب بود ، او گفته بود هیچ تناقضی بین حجاب و موسیقی نیست." این بیان از یک فرزند فرقه منافقین دور از ذهن نیست اما چرا همین اظهار نظر و نظرهائی از این دست از زسانه ای به رسانه ای دیگر دست بدست میشود .
این همان مسیری است که در تمامی برنامه های شبکه بهائی من و تو دنبال می شود .
پاسخ این نظر مشمئز کننده به تمامی دست اندر کاران شبکه بهائی من و تو :
خداوند در آیه ۳۲ سوره احزاب می فرماید ، ای همسران پیامبر ، شما اگر تقوا پیشه کنید مانند دیگر زنان ( عادی ) نیستید ، پس با گفتارتان ناز و عشوه مریزید تا کسی که در دل او مرض ( فسق و فجور ) است ( در شما ) طمع ورزد ، و گفتاری نیکو ( و دور از تحریک و ریبه ) بگویید.
به خاطر همین به سراغ تفاسیر هم رفتم تا ببینم اشتباه می کنم یا نه در تفسیر المیزان و در ذیل این آیه آمده است ، (یا نساء النبی لستن کاحد من النساء ان اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض و قلن قولا معروفا): (ای زنان پیامبر، شما اگر تقوی داشته باشید، مانند احدی از زنان دیگر نیستید، پس در سخن دلربایی نکنید که شخص بیمار دل به طمع می افتد، و سخن نیکو بگویید)یعنی شما به شرط تقوی منزلتی بالاتر از سایرین دارید و بهمین دلیل هم تکالیف شمامضاعف است ، پس در سخن خود نرمی و خضوع ننمایید و آهنگ صدایتان را فریبنده مسازید چون در این صورت اگر با مردان سخن بگویید موجب تحریک شهوت و ریبه در آنها می گردید و مردان بیمار دلی که ایمان ضعیفی دارند دچار خیالات شیطانی وشهوت می شوند و درباره شما به طمع می افتند و میل به شهوات و فحشاء می یابند پس سخن معمول و مستقیم بگویید که فقط مدلول کلام شما را برساند، سخنی که شرع وعرف اسلامی آن را بپسندد نه سخنی که توأم با لحن نیکو و کرشمه باشد.
وقتى به زنان پیامبر که بیشترشان پیر و سالخورده بوده و زندگى سادهاى داشتند هشدار داده مىشود که با کرشمه و ناز سخن نگویند، زنان جوان و زیبا باید حساب کار خود را بکنند. «یا نِساءَ النَّبِیِّ ... فَلا تَخْضَعْنَ...»
نباید فراموش کرد ، در جامعهى نبوى نیز همهى افراد سالم نیستند. «فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ»، نباید گفتار و رفتار زن تحریک کننده باشد. «فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ»
نباید کارى کنیم که حتّى یک نفر دچار گناه و فساد شود. «الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ» و نفرمود «الذین فى قلوبهم» ،خداوند می فرماید ،از رفتارها و انحرافات کوچک غافل نباشیم. «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ»
البته این مفاهیم در اسلام است و یک مسلمان باید در رعایت این اعمال تلاش و کوشش بورزد و مهم نیست که غیر مسلمان در این باره چه می گوید و چه می اندیشد ، اما محققان و کارشناسان ، این نوع تفاسیری که خانم ارمیا کرده است و گفته که تناقضی بین خوانندگی و حجاب وجود ندارد یک نوع تفسیر به رای و دور از تفاسیر اسلامی است و خوب بدین وسیله التقاط هایی صورت می گیرد تا جبهه ی مخالف اسلام از این مطالب به نفع خود و در جهت گمراهی استفاده کند.
به عنوان یک مسلمان معتقدم که باید عوارض و پیامدهاى فساد و انحراف را بیان کنیم و از رفتارها و انحرافات کوچک غافل نباشیم.
اسلام دینی است که برای بشر تعالی روحی را در نظر گرفته ، که این تعالی روحی در کنار التیام بخشیدن حساب شده و قانون مند به جسم و هوس ها و با رعایت حدود الهی شکل می گیرد.
این عقیده اسلام ناب محمدی (ص) است و اگر یک فردی در جایی دیگر خلاف این را قبول دارد حساب او با خود او و آئین اوست.
بی بی سی و روایت تاریخی حضور آن در ایران
به بهانه اعطای مجوز موقت به شبکه بهائی بی بی سی برای تهیه گزارش از ایران
بهائیت در ایران : بنای بنگاه خبر پراکنی بیبیسی فارسی از همان ابتدا با به کار گیری افرادی از فرقه ضاله بهائیت گذاشته شده است؛ موقر بالیوزی که یکی از سرشناسترین چهره های بهائیت در ایران بود، در ابتدا رادیو بیبیسی را بنا نهاد.
بهائیت در ایران : پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی نوشت: مجوز فعالیت یک هفتهای بیبیسی فارسی در ایران برای تهیه گزارش در زمینه مذاکرات هستهای مورد توجه رسانهها قرار گرفته است؛ رسانهای که نمیتوان از نقش بیبدیل آن در ایجاد فتنهانگیزی و خیانت در ایران چشم پوشی کرد و با تورق تاریخ میتوان فهمید که مشی و روش بیبیسی از سال ۱۳۲۰ تاکنون هیچ تغییری نکرده است.
1. رادیو بیبیسی در آستانه اشغال ایران توسط متفقین در شهریور ۱۳۲۰
در سالهای منتهی به اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ شوروی و انگلستان براساس رویه رقابتآمیز همیشگی خود در ایران به منظور پیگیری سیاستهای تبلیغاتی خود در طول جنگ جهانی دوم به رسانه برتر روز یعنی رادیو روی آوردند و هر کدام به فاصله اندکی از همدیگر در برنامه های رادیویی برونمرزی خود بخش فارسی تاسیس کردند. ابتدا شوروی و به فاصله حدود یک سال انگلیس رادیویی به زبان فارسی راهاندازی کردند. آلمان هیتلری نیز برای بهره گیری از سلاح تبلیغات، رادیو برلین را پایهریزی کرده بود تا افکار عمومی ایرانیان را به سود کشور متبوع خود سوق دهد. بنابراین، در سالهای پایانی عصر رضاشاه رادیو مهمترین رسانه تاثیرگذار در حیات سیاسی و اجتماعی ایران و جهان به شمار میرفت. این مسئله درست مقطعی بود که تنها ۲ سال از ورود رادیو به ایران سپری شده بود.
برنامههای گسترش رادیو که یک سال و اندی از عمر آن میگذشت با اشغال ایران با مشکل روبهرو شد. در این میان «دایره سانسور» نیز با فشار شوروی و انگلستان در اسفند ۱۳۲۰ با حضور نمایندگان این دو کشور، برای سانسور در رادیو و مطبوعات ایران و متحدین شکل گرفت.
بی بیسی فارسی که به رادیو لندن نیز معروف است، از قدیمیترین بخشهای این رسانه به زبانی غیرانگلیسی است که در دی ۱۳۱۹/ دسامبر ۱۹۴۰ با بودجه وزارت خارجه انگلیس آغاز به کار کرد. توجه به اهمیت راهبردی ایران و نقش تبلیغات در این بخش از جهان، عمدهترین ماموریتهای آن، این بود که ضمن خنثیسازی تبلیغات رادیو برلین، برنامههایی در راستای سیاستهای جنگی دولت بریتانیا و متفقین سازمان دهد و ذهن ایرانیان را آماده برکناری رضاشاه و اشغال ایران کند.
رادیو لندن با پخش مطالبی علیه رضاشاه زمینه اشغال ایران را فراهم می کرد و روسها نیز با اعلامیههای فارسی که توسط هواپیماهای جنگنده روی شهرهای شمالی میریختند، وی را مورد انتقاد قرار میدادند. در مجموع اهداف و محورهای برنامههای بخش فارسی رادیو بی بیسی را در ایام اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ میتوان به شرح زیر جمعبندی کرد:
تلاش برای نشان دادن خود به عنوان رسانه بیطرف در رویدادهای داخلی ایران در حوزههای مختلف
مشروعیت بخشیدن به اشغال ایران
شکستن مقاومت ایرانیان در مقابل اشغالگران
شکلدهی افکار عمومی ایرانیان درخصوص منافع متفقین و ایجاد نگاه مثبت نسبت به آنها
نقش اطلاعاتی در تمامی بحرانها و رویدادهای سیاسی ایران
ایجاد اختلافات قومی و مذهبی در ایران
تلاش برای جذب مخاطبان تحصیلکرده جامعه ایران بویژه جوانان
رادیو بی بیسی توانست با مهندسی افکار عمومی ایرانیان در شهریور ۱۳۲۰، با شایعهسازی و در همآمیختن برخی واقعیتها با ادعاهای غیرواقعی، موفق به شکلدهی یک واقعیت تاریخی یعنی پایان سلطنت رضاشاه شد.
به این ترتیب که این رادیو نقش عمدهای در کنار سایر عوامل در تخریب چهره رضاشاه ایفا کرد تا حدی که آن شایعات به واقعیاتی تاریخی بدل شد و تا سالها بر اذهان ایرانیان سنگینی کرد. بی بیسی توانست با شگردهای جنگ روانی و تبلیغاتی، مقاومت ایرانیان را در برابر قوای اشغالگر بشکند و ذهن آنان را آماده پذیرش اشغال کشورشان از سوی متفقین کند. غیر از رادیو لندن که مرتبا از رضاشاه انتقاد و افکار عمومی ایران را علیه او تحریک میکرد، رادیو دهلی و سایر رادیوهای اقماری انگلیس نیز با رادیو لندن همصدا شده و بستر مناسب و قابل پذیرشی برای برکناری و تبعید رضاشاه فراهم آوردند.
2. خیانت بیبیسی فارسی به مردم ایران در دوران پهلوی
همانطور که اشاره شد، در جریان جنگ دوم جهانی رضاشاه با چرخش به سمت آلمان، در مقابل متفقین قرار گرفت، لذا انگلستان تلاش کرد تا این مهره سوخته را کنار بگذارد. در این حین بیبیسی مسئول اولیه آماده کردن شرایط برکناری رضا شاه و تحول اوضاع سیاسی به جانشین او شد. در کنار این نقش مهم، بی بی سی نقش حامی محمد رضا را داشت. چرا که انگلیسی ها بقای او را در راستای سیاست های خودمی دیدند. لذا این رسانه انگلیسی چشم خود را بر روی تمام اقدامات محمدرضا شاه جز در مقاطعی که انگلستان قصد امتیاز گیری از ایران را داشت، بسته بود؛ یعنی در شرایطی از پهلوی حمایت میکرد که بتواند منافع استعماری خود را در ایران پیش ببرد و بتواند از منابع غنی ایران بهرمهمند شود؛ به عنوان مثال در شکلدهی به امارات متحده عربی و قائلهسازی در خصوص جزایر سهگانه ایران دیده میشود.
3. نقش بی بی سی در کودتای ۲۸ مرداد و غارت نفت ایران
در جریان ملی شدن نفت، انگلستان که بیشترین زیان را دیده بود تلاش کرد تا بار دیگر نفت ایران را در اختیار خود بگیرد. در سال ۱۳۳۰ در ابتدای ورود هریمن نماینده آمریکا به ایران، انگلیس سعی داشت از طریق حزب توده در خیابانهای تهران آشوب ایجاد کند. این آشوب در ۲۳ تیر به وجود آمد که طی آن عدهای کشته و زخمی شدند. روز ۲۴ تیر رادیو بیبیسی در تفسیر وقایع ایران گفت: «فاجعه روز یکشنبه نشان داد که دکتر مصدق حاکم و مسلط بر اوضاع نیست و کمونیستها در کمین هستند که ایران را ببلعند و اگر انگلستان پای خود را کنار بکشد کار ایران تمام خواهد شد.» این تبلیغات سوء بر بستر زمینه سیاسی ایران تا زمان سقوط دولت ادامه داشت.
در این زمان بیبیسی سه وظیفه مهم و سرنوشتساز برعهده داشت:۱- ارتباط میان کودتاچیان و شاه. ۲- ابلاغ پیام رمزی به شاه جهت جلب اعتماد او. ۳- حمایت از کودتاچیان و ضعیف کردن جبهه مصدق با تبلیغات وسیع.
برهمین اساس در لندن داربی شر و وودهاوس ترتیبی دادند که برنامه اخبار بیبیسی که همیشه با عبارت «اکنون نیمه شب به وقت لندن است» آغاز میشد، با عبارت «اکنون دقیقاً نیمه شب است» آغاز شود. این علامت رمزی بود برای شاه که انگلیسیها از او حمایت خواهند کرد. رادیوی بیبیسی فارسی در فاصله ۲۵ تا ۲۸ مرداد همچنان به پخش و انتشار «گفتنیهای لازم» مشغول بود. بیبیسی فارسی در شب ۲۸ مرداد در پایان برنامهای که بر ضد مصدق پخش کرد بار دیگر همان شعر فردوسی را یاد کرد که در شب ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ آورده بود: چو فردا برآید بلند آفتاب/من و گرز و میدان و افراسیاب
4. نقش بی بی سی در جدایی بحرین از ایران
در تابستان ۱۳۵۰ با فشار انگلستان، بحرین طی یک رفراندوم ساختگی و غیرقانونی از ایران جدا شد. بخش وسیعی از تبلیغات در این رابطه بر عهده بیبیسی بود. این شبکه که یکی از عوامل شکل دهنده ۲۸ مرداد بود، در جریان جدایی بحرین از ایران با خیانت به ملت ایران شاه را نیز فریب داد. این شبکه طی برنامههای خود در مورد مطالبات ایران در خلیج فارس، علیه ایران و به سود اعراب (و در واقع به نفع منافع استعماری خود) وارد عمل شد. پخش برنامه های بی بی سی در این رویداد ننگین به صورت ویژه ای جریان داشت. طوری به صورت مستمر و مداوم در راستای آماده سازی زمینه های فکری ایرانیان برنامه سازی و تبلیغ می شد. بی بی سی فریب افکار عمومی در ایران را طوری با موفقیت انجام داد که بعد از این اقدام هیچ اعتراضی صورت نگرفت.
5. کارشکنیهای بیبیسی در جریان انقلاب اسلامی
در جریان انقلاب اسلامی ایران، بنگاه سخنپراکنی بیبیسی با زیرکی خاصی همواره درصدد تضعیف مبانی انقلاب بود. این شبکه با به راه انداختن جنگ روانی علیه نیروهای انقلابی سعی میکرد تا از پیروزی انقلاب جلوگیری کرده و حکومت شاه را تداوم بخشد. بیبیسی با تفسیر وارونه رویدادها و انتشار اخبار دروغین تلاش میکرد تا بین نیروهای انقلابی اختلاف ایجاد کند، ارتش را علیه نیروهای انقلابی تحریک کند، با قدرتمند جلوه دادن رژیم پهلوی انقلابیون را از ادامه کار مایوس کند، تشکیل حکومت اسلامی را زیر سوال ببرد، حرکت تکاملی مردم را حرکت به سوی هرج و مرج جلوه دهد و با بینتیجه جلوه دادن انقلاب مردم را از شرکت در راهپیمایی بترساند.
بیبیسی در آستانه ورود امام خمینی(ره) دست به یک جنگ تمام عیار روانی علیه انقلاب زد. رادیو بیبیسی در دهم بهمن گفت که هرج و مرج در ایران حاکم شده است. این شبکه با دگرگون کردن واقعیت، ایران را در آستانه یک جنگ داخلی نشان میداد و انقلابیون را از حضور در تظاهرات ضد رژیم باز میداشت. در جریان انقلاب اسلامی بیبیسی هرگز نتوانست ضدیت خود با انقلاب اسلامی را مخفی نگاه دارد. به همین جهت مصاحبه شوندگان آن اکثرا عناصر مخالف و ناخرسند از انقلاب بودند.
از شهریور ۲۰ تا آغاز نهضت ملی شدن صنعت نفت، سیاست انگلیس بر آن بود تا دولت قوی در ایران روی کار نیاید. به همین دلیل، در یازده سال، نوزده کابینه طلوع و غروب کردند؛ همچنین دیکتاتوری متمرکز که موجب گسترش اعتراضات شده بود. در چنین فضایی که تهدید و ارعاب عوامل انگلیسی، مانع از هرگونه اقدامی در راستای حفظ مصالح ملی میشد، تنها جریانی که توانست با برخورداری از پشتوانه مردمی، استبداد حاکم شده بر کشور توسط این گروهها را خنثی کند، گروه فداییان اسلام بود.
بیبیسی در این بخش نه از ماهیت هژیر سخنی به میان میآورد و نه از گروهی که این عنصر سد راه برگزاری انتخابات آزاد را از میان برداشت؛ در حالی که به گفته سنجابی با وجود چنین مجری قدرتمندی که مانع جدی شکلگیری مشارکت مردم در اراده امور جامعه بود، امکان راهیابی افراد غیروابسته به مجلس وجود نداشت. سیاست ضدمردمی انگلیس را به خوبی میتوانیم از نوع عملکرد افراد شاخص وابسته به این کشور دریابیم.
6. بی بی سی و تطهیر فرقه ضاله بهائیت
بنای بنگاه خبر پراکنی بیبیسی فارسی از همان ابتدا با به کار گیری افرادی از فرقه ضاله بهائیت گذاشته شده است؛ موقر بالیوزی که یکی از سرشناسترین چهره های بهائیت در ایران بود، در ابتدا رادیو بیبیسی را بنا نهاد و افرادی همچون باقر معین، شاداب وجدی، لطفعلی خنجی و … را در بدنه اصلی بیبیسی فارسی به کار گماشت و بهروز آفاق (عنصر بهایی که نقش عمدهای در بهایی کردن کارکنان بیبیسی فارسی داشتهاست) اوایل سال ۲۰۱۱ بود که سایت بیبیسی فارسی را با همکاری اعضای این فرقه انگلیسی ساخته وارد فضای مجازی کرد و با آغاز به کار تلویزیون بیبیسی فارسی به تلویزیون آمد تا برخی از اعضا تیم بهایی مستقر در سایت بی بی سی فارسی به همراه عناصر جدید بهایی به تلویزیون بی بی سی نقل مکان کنند.
با راهاندازی شبکه تلوزیونی بیبیسی فارسی سنت تبلیغ فرقه ضاله بهائیت در این رسانه ادامه یافت. بیبیسی فارسی با اعزام خبرنگاران خود به سرزمینهای اشغالی، سعی کرد تا با توسل به ترفندهای مختلف، چهره بهائیت را تطهیر کند.
7. اقدامات بیبی سی در فتنه ۸۸
در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ نقش رسانه ای بی بی سی در ایران وارد مرحله جدیدی می شود. طوری که این رسانه استعماری سعی دارد از حوادث احتمالی انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ سوءاستفاده کند و برای رسیده به هدف خود نیز اقداماتی را به شرح زیر در دستور کار خود قرار میدهد؛
از سال ۱۳۸۵ بود که وزارت امور خارجه انگلیس پیشنهاد تاسیس تلویزیون بیبیسی فارسی را مطرح کرد و در سال ۱۳۸۶ بود که این پیشنهاد از سوی بازوهای رسانهای دربار سلطنتی پذیرفته شد. از همان سال ۸۶ تمامی تلاشها برای هر چه زودتر روی آنتن بردن برنامههای بیبیسی فارسی اغاز شد و سرانجام در ۲۵ دی ۱۳۸۷ و چند روز بعد از هفتاد سالگی رادیو فارسی «بی بی سی»، برنامههای تلویزیون بیبیسی فارسی روی آنتن رفت. تلویزیون بیبیسی فارسی از همان ابتدا به انتخابات دور دهم ریاست جمهوری ایران که قرار بود در خرداد ماه ۱۳۸۸ برگزار شود پرداخت؛ موضوعی که شاید در آن زمان برای مخاطبان عام چندان غریب نمی نمود.
۷-۱: ۲۴ ساعته شدن برنامههای بیبیسی در زمان انتخابات دهم ریاست جمهوری:
شبکه بی بی سی فارسی که چیزی حدود ۶ ماه پیش از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری پا به عرصه وجود گذاشته بود، تلاش بسیاری برای پوشش اخبار جهت دار انتخابات و نامزدها میکرد و درست ۲۴ ساعت پیش از آغاز رای گیری برنامههای خود را شبانه روزی کرد.
۷-۲: تلاش بیبیسی در جهت تئوریزه کردن بحث تقلب:
شبکه متعلق به استعمار پیر که از ماههای قبل ازانتخابات، خود را آماده بحرانسازی کرده بود پیشاپیش در اخبار و تحلیلهای به اصطلاح کارشناسان سیاسی مسائل ایران، بحث تقلب را تئوریزه و قاطعانه بر آن پای میفشرد.
بیبیسی در چارچوب سناریوی خود، جمعه شب ۲۲ خرداد در قالب برنامههای زنده پروژه تقلب در انتخابات را با حضور فرخ نگهدار، رئیس گروهک فدائیان خلق و صادق صبا تحلیلگر سیاسی کلید زد و پس از این به تناوب انتشار خبرهایی از ایران، ارتباط مستقیم و. . . کارشناسانی مانند جمشید برزگر، هاشم احمدزاده، احمد سلامتیان، سعید برزین، مسعود بهنود و. . . در استودیو و آدمهایی از احزاب و گروهکهای داخل ایران هر لحظه به موازات اعلام آرا انتخابات ریاست جمهوری، بر حملات و تثبیت و تلقین تقلب در انتخابات افزود، به صورتی که نزدیک صبح و تا ظهر شنبه جملگی گزارشهای این شبکه دستور حمله، اغتشاش و افزایش نارضایتی بود.
۷-۳: نقش بی بدیل بیبیسی در اغتشاشات:
پوشش وسیع اخبار اغتشاشات در چند نقطه معدود تهران در این شبکه و انتشار بلادرنگ اخبار فتنه گران وبیانیههای آنان از جمله خطوطی بود که در حوادث بعد از انتخابات توسط این شبکه خبری دنبال میشد و به خاطر پوشش همین اخبار بود که نمایندگان مجلس عوام انگلیس از دست اندرکاران این شبکه تقدیر و تشکر کردند.
8. وارونه نمایی بی بی سی در مذاکرات هسته ای
نقش بی بی سی در جریان مذاکرات اخیر هستهای در وین نیز در امتداد نقش تاریخی این رسانه استعماری است. بررسی محورهای تبلیغاتی و اطلاع رسانی این رسانه معاند جمهوری اسلامی به روشنی نشان میدهد که این رسانه مطابق آنچه دستور میگیرد در تلاش است تا به هر شکل ممکن از رسیدن جمهوری اسلامی ایران به اهدافش از مذاکرات هستهای ممانعت کند. در این باره باید اشاره کرد که گزارشهای تلویزیون بیبی سی فارسی درباره وضعیت سایت نطنز، پیوستن وزیران خارجه قدرتهای اروپایی به مذاکرات هستهای وین و مکانیسم لغو تحریم ها علیه ایران مهمترین سوژههای تبلیغی بنگاه رسانهای دولت بریتانیا در زمینه هستهای بوده اند. موارد زیر در این باره بیشتر توضیح میدهد:
القای بیاعتمادی به ایران: در حالی که جمهوری اسلامی ایران از نظر حقوقی تمام موازین قانونی هستهای را تاکنون اعمال کرده و فعالیتهای هستهای اش مطابق معاهده منع گسترش بوده است اما بیبی سی فارسی اصرار ویژهای دارد که همچنان انجام این تعهدات را غیر قابل اتکا دانسته و ایران را غیر قابل اعتماد نشان دهد. بر این اساس، طرح این گزاره که «هرچند ۳سایت فردو، نطنز و راکتور تحقیقاتی اراک هیچ کدام معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای را نقض نکرده و آمریکا هم این را قبول کرده اما اعتماد کافی به آینده فعالیتهای هستهای ایران ایجاد نشده است» در همین راستا ارزیابی میشود.
تکرار کلیدواژه «جنگ سرد» و تاکید بر «آیندهای نامطمئن»: در این باره همواره تاکید میشود که تهدیدهای جنگ سرد تمام نشده است و برنامه هستهای ایران چالش بزرگی برای امنیت جهان و شاید بزرگترین چالش باشد. در ادامه این گزاره البته تاکید میشود که در مقایسه با خطراتی که ایران هستهای در «دهههای بعد» خواهد داشت حمله به ایران بدترین گزینه نیست! دراین جا اتاق فکرها هم البته به کمک رسانه میآیند، آنجا که به نقل از «جوزف سیرینسیونه رئیس بنیاد امنیت جهانی پلاشر موضوع هستهای ایران تا حد یک رقیب جنگ سرد برای آمریکا، بزرگنمایی میشود.
فراوانی به کارگیری واژه «پنهانکاری» در مورد ایران: در حالی که ایران در طول مذاکرات تماماً در راستای شفاف سازی حرکت کرده و در عین حال با تمام توان در پی احقاق حقوق مسلم بوده است، فراوانی به کارگیری واژه پنهان کاری از سوی بیبی سی فارسی خباثت دیگری است که این رسانه معاند مامور انجام آن است. بیبی سی فارسی با بهره گیری از بدیهیاتی چون سیستمهای حفاظتی سایتهای هستهای کشورمان اینگونه القا میکند که «تاسیسات غنی سازی نطنز نوعی کابوس برای غرب است چون تاسیساتی بسیار حفاظت شده در چندین حصار امنیتی بوده که مجاور «خاکریزی طولانی» ایجاد شده است تا این تاسیسات را از چشم ها پنهان کند»!
بازی مکرر با مفهوم «امنیت جهانی»: پیوستن وزیران خارجه قدرتهای اروپایی به مذاکرات هستهای ایران در وین نیز بهانهای برای طرح مفاهیم و گزارههای تبلیغی علیه کشورمان از سوی این رسانه غربی فراهم کرده است. بیبی سی در این مدت به دفعات اینگونه القا کرده است که مهمترین مسئله در موضوع هستهای ایران، مسئله امنیت جهانی و تهدید سلاح اتمی است و به همین دلیل است که کشورهای بزرگ در سطح وزرای خارجه به مذاکرات پیوسته اند.
تاکید بر واژه «تصمیم سیاسی» در مورد ایران: بیبی سی فارسی طی روزهای اخیر بارها حل «مسائل باقی مانده» را منوط به «تصمیم سیاسی» ایران عنوان کرده در حالی که تقریبا بر آگاهان سیاسی عرصه مذاکرات روشن است که بیش از هر چیز سردرگمی و اختلاف نظر تروئیکای اروپایی و آمریکاست که ترمز اصلی روند مذاکرات شده است.
بر این اساس به نظر میرسد که بیبی سی فارسی تاکنون نقش خود را در وارونه نمایی حقایق مذاکرات به خوبی ایفا کرده و بیشترین تاثیر را در مقصرنمایی ایران داشته است، موضوعی که این روزها در دستور کار اصلی اتاق فکرهای غربی علیه جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است.
هنر انگلیسی
بهائیت در ایران : نظريه هرج و مرج سازنده را آمريکاييها ارائه ميدهند ولي انگليسيها بازيگر اصلي آن را توليد ميکنند، بايد از هنر انگليسي برحذر بود و از شرّ آن هنر و هنرمندان انگليسي دوري جست و آن را ايزوله کرد.
اين يک مزيت و هنر واقعي و برجسته است که برخي کارها و اقدامات فقط از عدهاي خاص بر ميآيد و ديگران را پشت سر ميگذارند. اين قابليت رفتاري، عرصههاي محدودي ندارد و تمام شئون زندگي را در بر ميگيرد. بعنوان مثال مردم ايران همواره در طول تاريخ، فرهنگدوست، مهربان، تمدنساز، علم پرور و سخاوتمند بوده و براي ارزشهاي اخلاقي و اعتقادي از جان و مال، مايه گذاشتهاند. ملل شرق آسيا، ملتهاي سختکوش، قانع، وطندوست، خدوم و به ارزشهاي اخلاقي و اعتقادي هم پايبند بوده و تمدنهاي کهن را ساختهاند.
ملتهاي غربي از اروپا و آمريکا که ريشه انگليسي دارند هم، همانند ديگر ملل جهان ويژگيها و شاخصهاي ويژه رفتاري دارند.
انگليسيها در بين ملل غرب، جامعهاي فعال، مرموز، دنيا دوست و مالپرست و پر تلاش و برنامهريزند. يکي از ويژگيهاي انگليسيها و بويژه جريانهاي حکومتي و سياسي، قابليت سلطهگري است که در امور رسانهاي و تبليغاتي، پايه توانمنديهاي ويژه را تشکيل ميدهد.
در جهان کسي همانند انگليسيها در سخن پراکني و فعاليت رسانهاي، هنرمند نيست و در طراز آنها قرار نميگيرد. آمريکاييها در پروژههاي رسانهاي خود در قبال ايران اسلامي و يا حوزههاي ديگر جهاني، نمره خوبي نميگيرند و هميشه مجبور شدهاند تا با بنگاههاي سخنپراکني انگليسي قرارداد اين کار را ببندند و به انگليسيها تکيه کنند. اين هنرمندي تا جايي است که به اصطلاح رايج، گنجشک را رنگ کرده و بهنام قناري به همگان ميفروشند. آنچنان کلاه سرتان ميگذارند که نه تنها متوجه نميشويد بلکه خوشحال هم ميشويد!! لذا بهترين دانشکدههاي علوم اجتماعي و رسانهاي و ارتباطات و بهترين اساتيد علوم اجتماعي و رسانهاي و ارتباطات را بايد در انگليس جستجو کرد.
آنچه مهمتر است و قصد داشتم در اين يادداشت بدان بپردازم، قابليت و توانمندي توليد جريانهاي ويژه جهاني است که انگليسيها (در کنار صهيونيستها) مزيت انحصاري در آن دارند. فراماسونري، سيستمهاي اطلاعاتي قدرتمند و کارآمد و برنامههاي دراز مدت آنها در کشورهاي گوناگون و خلاصه اينکه «مذهبسازي و توليد دين» از ويژگيهاي انحصاري آنهاست. البته يک نگاه پژوهشي معتقد است که صهيونيسم نيز ساخته انديشههاي انگليسي است. بهائيت، وهابيت و دزدان دريايي سومالي و آخرين نوع از توليدات جرياني و بزرگ و بينالمللي انگليسيها به وجود آوردن داعش است که ابزاري براي مهندسي جديد جغرافياي سياسي خاورميانه است.
در آينده پژوهيهايي که توسط قدرتها و کشورهاي مهم در جهان صورت گرفته همه ميخواهند بدانند که در دهههاي آينده چه رخدادهايي به وقوع خواهد پيوست و چه شاخصها و ويژگيهايي به همراه خواهند داشت و چه عناصري بر آن حاکم است. اين تلاشها براي اين است که هريک از اين قدرتها و کشورها ميخواهند فرمول اثرگذاري بر آينده و تحولات آن را کشف کنند و پيشاپيش براي آن برنامهريزي نمايند. انگليسيها براي ساماندهي حوزههاي استعماري خود که در گذشته در آن فعال بوده و يا براي منافع انگليس حائز اهميت است از داعش و دزدان دريايي استفاده ميکنند.
حسابهاي بانکي، ارتباطات بيسيم فرماندهي، ابزارهاي ارتباطي، سلاحهاي پيشرفته و به کارگيري شده توسط دزدان دريايي، همگي انگليسي هستند و با اين جنگ زرگري و پرسود و آبراهها و قواعد و قوانين جديدي که بايد بر آن حاکم شود و يا با آن مديريت شوند، در راه هستند که انگليسيها آن را تدارک ميکنند.
اين هم نوعي فرهنگسازي است و يا نوعي تخريب تمدن جهاني است که دستپرورده انگليس، سرآمد جنايت، فساد و رفتارهاي ضد بشري هستند. صهيونيسم که حداقل در يکصد سال گذشته بزرگترين تراژدي جهاني در اشغالگري، قتلعام و نسلکشي و فساد است و داعش که امروز همه نسبت به رفتار شنيع و وحشي آن به واکنش رسيدهاند و موجبات نگراني همه را فراهم کردهاند و يا وهابيت که اساس انديشه و پرورش تروريسم القاعدهاي و اکنون هم داعش است و بنيان خود را همانند صهيونيسم بر تکفير ديگران گذاشته تا خونريزي ديگران راحتتر محقق شود.
داعش هم که نوع جديدي از وهابيت تکفيري است با شناسنامه انگليسي-صهيونيستي وارد بازار سياست و مناسبات جهاني و منطقهاي شده و آنچه جالب است اينکه همه از آن نگرانند ولي اسرائيل و انگليس بيشترين بهره را از آن ميبرند. نظريه هرج و مرج سازنده را آمريکاييها ارائه ميدهند ولي انگليسيها بازيگر اصلي آن را توليد ميکنند و در يک بازي «تام وجري» نتيجه مطلوب را از آن حاصل ميکنند.
اين هنر انگليسي ابزارهاي ديگري هم توليد ميکند که پياده نظام انديشهورزي و جريانسازي در «محيطهاي پيرامون» و «جوامع هدف» است که بايد در کنار ابزارهاي نخبگي و رسانهاي به مديريت ديگر جوامع وارد شده و آن را در کنترل بگيرند.
معمولاً در جهان همه انسانها از هنر و هنرمندي لذت ميبرند ولي بايد از هنر انگليسي بر حذر بود و از شر آن هنر و هنرمندان انگليسي دوري جست و آن را ايزوله کرد.
خیانت در بهائیت
بهائیت در ایران : در ابتدا لازم است تا معنایی از واژه خیانت ارائه و سپس به بررسی آن در بهائیت بپردازیم .
معنای لغوی خیانت :
معانی متفاوتی برای واژه خیانت از ماده (خ-و-ن) بیان شده است که یکی از معانی شمرده شده برای آن پیمان شکنی، نقض عهد و بی وفایی است و برخی از محققان از آن به عدم رعایت امانت تعبیر کرده اند.
راغب اصفهانی نیز این طوری مینویسد: خیانت و نفاق دارای یک معنا هستند مگر اینکه خیانت نسبت به عهد و امانت استعمال می شود و نفاق نسبت به دین گفته می شود،
و اما با توجه به معنای خیانت ، بهائیان خائن هستند و البته ظالم چرا که آنان در امانت الهی خیانت کردند . و این امانت را برخی مفسران ، دین و برخی مفسران ، قرآن و برخی مفسران ، احکام الهی گرفته اند .
همان امانتی که هر مخلوقی از پذیرش آن سر باز زد غیر از انسان .
آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه فال به نام من دیوانه زدند
خداوند متعال در آیه 72 سوره احزاب همان کتابی که بهائیت آن را به عنوان کتاب آسمانی و الهی قبول دارد ( البته تا اونجا که به ضررشان نباشد ) می فرماید :
إنّا عرضنا الأمانة علی السّماوات و الأرض و الجبال ، فأبین أن یحملنها و أشفقن منها ، و حملها الإنسان......
و در سوره حشر آیه 21 می فرماید :
لَوْ أَنزَلْنَاهَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْخَشْيَةِ اللَّهِ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْيَتَفَكَّرُونَ
اگر اين قرآن را بركوهى فرو مىفرستاديم حتما آن را از ترس خدا ذليل و متواضع و شكافته مىديدى. و اينمثالها را براى مردم مىزنيم شايد بينديشند
و پیامبر اسلام که بهائیان نیز آن را به عنوان پیامبرالهی برای اسلام قبول دارند در حدیث ثقلین می فرماید
انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوابعدی: کتاب الله فیهالهدی والنور حبل ممدود من السماء الی الارض وعترتی اهل بیتیوان اللطیف الخبیر قد اخبرنیانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض وانظروا کیفتخلفونی فیهما
«من در میان شما دو امانت نفیس و گرانبها میگذارم یکی کتاب خدا قرآن و دیگری عترت و اهل بیت خودم. مادام که شما به این دو دست بیازند هرگز گمراه نخواهید شد و این دو یادگار من هیچ گاه از هم جدا نمیشوند.»
و اما بهائیت نسبت به این امانت به چه اندازه امانت دار بودند ؟
آیا فرقه سازی و موهوم دانستن امام عصر ( ع ) توسط سران بهائیت خیانت در امانتی نیست که حضرت رسول الله آن را برای بشر به ارمغان آورده است .
آیا بهائیت آیه 40سوره احزاب و معنای خاتم النبیین را ندیده است که خداوند در قرآنش می فرماید و لکن رسول الله و خاتم النبیین ؟ .
آیا بدعتی که بهائیت بنا نهاد خیانت در امانت الهی نیست؟.
پیامبر امانتی بود برای هدایت بشر از طرف خداوند . آیا گمراه نمودن بشر و پیامبر سازی توسط سران بهائیت خیانتی در این امانت نبود ؟ .
و هزاران سوال بی پاسخ دیگر .
البته این یک طرف قضیه می باشد و ما نمونه های دیگری از خیانت در بهائیت را شاهدیم که در جای خود ذکر خواهد شد همچون خیانتی که به مردم مظلوم فلسطین و بشر آزادی خواه ارائه دادند . زمانی که جناب شوقی افندی با رژیم تازه تاسیس اسرائیل عهد و پیمان می بست و در عبارتی واضح تر به اسرائیل دل می داد و قلوه تحویل می گرفت
خوب است بدانید که حسینعلی نوری معروف به بهاء الله به برادر خود میرزا یحیی نوری ( صبح ازل ) که جانشین باب بود خیانت کرد .
عباس افندی ( عبدالبهاء ) به وصیت بهاء الله مبنی بر جانشینی محمد علی افندی ( برادر عباس ) بعد از عبدالبهاء خیانت کرد و نوه خود شوقی افندی را به جانشینی خود انتخاب نمود .
حال سوال این است :
1) با بررسی از اسناد تاریخی و در تمامی آنها آمده باب قبل از مرگش صبح ازل را بعنوان جانشینش انتخاب و به بابیان معرفی نمود .
2) حسینعلی نوری تا مدتها برادرش را بعنوان جانشین باب قبول داشت .
3) اعلام من یظهره اللهی قبل از تاریخ اعلام باب برای ظهور من یظهر یعد از خودش و در نتیجه خیانت به وصیت باب .
چه توجیهی جز خیانت دارد ؟